پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : امير هوشنگ سمائي زاده *: تعريف اصيل مديريت در هم افزايي كارايي و اثربخشي است و از اين رو مديريت مصرف انرژي، شامل هم افزايي استراتژيك با عمليات پياده سازي استراتژيهاي تدوين شده است كه اغلب درصد كمي از اين استراتژي هاي به اصطلاح «بطور موثر فرموله شده!» توسط مصرف كننده انرژي با موفقيت اجرا و پياده سازي مي شوند.
مقدمه
مديريت مصرف يكي از مباحث مهم و استراتژيك به منظور دستيابي به تعالي و توسعه اقتصادي كشورهاست چرا كه پس از طي عصر كشاورزي با هدف تأمين غذا و ورود به عصر صنعتي با هدف تأمين ابزار و ماشين، هرچند گذر از دوره محصول گرايي با تفكر رشد اقتصادي در اواخر قرن نوزدهم همراه بود ولي به مرور زمان و با گذر از دوره بازارگرايي در نيمه اول قرن بيستم و ورود به عصر فراصنعتي و پيدايش رقابت شديد در محيط پوياي تهديدآميز، باعث گرايش به سمت بهره وري و متعاقباً تلاشي مفيد براي برخورداري از بهره وري در كنار رشد اقتصادي با هم افزايي به اصطلاح «در حال توسعه» گرديد و مديريت مصرف را به سوي وضعيت «توسعه يافته» هدايت نمود، بطوريكه توجه خاص به مديريت مصرف با مفهوم مديريت توسعه در عصر اطلاعات و كاربردي نمودن استراتژي با استفاده از مديريت دانش، امري كارا و مؤثر تلقي گرديد و متعاقباً مديريت مصرف در انرژي نيز با كمك اين نوع مديريت ، يقيناً توان پياده سازي و عملياتي شدن را از خود نشان خواهد داد.
در اين مقاله سعي مي شود به معرفي «مديريت مصرف انرژي» با رويكردي دانشي و توسعه محور پرداخته شود.
پرسش آغازين
به منظور جلب نظر خواننده و مخاطب ، ذكر اين پرسش در همين ابتدا لازم است « مديريت مصرف انرژي چيست؟» ، «استراتژيك است يا عملياتي؟» و «موانع پياده سازي آن چيست؟».
بديهي است به منظور رسيدن به پاسخي مناسب، بايستي مطالعهاي به شرح ذيل صورت پذيرد.
مطالعات اكتشافي
با مطالعه منابع مختلف داخلي و خارجي ، استفاده از واژه «مديريت استراتژيك بر مبناي توازن» به عنوان اصطلاحي جديد ديده و توصيه ميشود كه تفاوت بسياري در معنا نسبت به مفهوم قبلي مديريت استراتژيك دارد و به عبارتي از تكامل بيشتري برخوردار است، بطوريكه با الهام از كتاب معروف پيتر لورنژ با عنوان «كنترل استراتژيك»، مي توان به پيشنهاد سه سطح مشهود مديريتي شامل (1) استراتژيك، (2) تاكتيك و (3) تكنيك با ارتباطي افزوده به شكل توازني سينرژيك بين آن سطوح پرداخت كه سطوح نامشهود چهارمي را شامل حلقه هاي كنترلي داخلي و خارجي، متناظر با مدل سايبرنتيك دو حلقه اي (تكامل يافته) متصور ميسازد.
به منظور ساده نمودن توضيح فوق، سطوح چهارگانه مذكور به سطوح دوگانه شامل (1) سطح استراتژيك و (2) سطح پياده سازي حاوي سطوح تاكتيكي و تكنيكي به انضمام حلقههاي كنترلي تبديل ميگردد.
استراتژي هاي مصرف انرژي، فرضيه هايي هستند كه به منظور مديريت اين نوع مصرف تدوين شده و گاه در فرايند خط مشي گذاري تبديل به قانون مي شوند و اين قانون به عنوان يك نظريه مصرف انرژي كه همان فرضيه معنادار معتبر شده و يا به عبارتي ديگر «استراتژيهاي تصويب شده اند» ، به منظور پياده سازي به مخاطب اعلام مي گردند.
حال با نگاه به سه سطح مديريتي استراتژيك، تاكتيك و تكنيك كه پيشنهاد نويسنده اين مقاله است، و تناظر آن با سه سطح پژوهش شامل فرضيه سازي، مدل سازي و نظريه پردازي ، بايد ديد كه آيا مديريت مصرف انرژي همچنان در سطح فرضيه باقي مي ماند و يا پس از اعتبار و تبديل به يك نظريه اقتصادي جهت اجرا، قابليت عملياتي شدن دارد؟
فرضيه سازي
در همين ابتدا مي توان به اين فرضيه كه «مديريت كارا و موثر در مصرف انرژي، از هم افزايي سطوح استراتژيك و عمليات حاصل خواهد شد» پرداخت.
نتايج يك تحقيق از نمونه آماري متشكل از 275 مدير در اواخر قرن بيستم توسط مشاوران مديريت نشان داد كه كمتر از ده درصد استراتژي هاي تدوين شده با موفقيت پياده سازي شده اند بطوريكه از نظر اين مديران، توانايي اجراي استراتژي و پياده سازي آن به مراتب مهم تر از تدوين و كيفيت خود استراتژي است.
از اين رو آنچه كه معنادار است، ذكر اين فرضيه است كه «مديريت كارا و موثر در مصرف انرژي، بايد از هم افزايي سطوح استراتژيك و عمليات حاصل شود» كه در ادامه به منظور امكان انجام مشاهدات صحيح به طرح مدل هاي گوناگون پرداخته مي شود.
مدل سازي
طبيعي است، جهت بررسي ميزان اعتبار فرضيه معنادار اين مقاله، و به منظور انجام مشاهدات و جمع آوري اطلاعات لازم، بايد با استفاده از مدلي كه «نقشه هادي مشاهدات» است، به جمع آوري اطلاعات پرداخت تا آن اطلاعات از روايي لازم و كافي نسبت به موضوع اصلي اين مقاله برخوردار باشند.
بدين منظور «مديريت مصرف انرژي» را به دو سطح مديريتي استراتژيك و پياده سازي معطوف و مدل پيشنهادي، به صورت مدل سايبرنتيك دو حلقه اي تكامل يافته، به شكل ذيل ارائه مي شود:
كه مطمئناً متناظر با سطوح پژوهش به شرح ذيل است:
و از طرفي قابليت تناظر با سطوح خط مشي گذاري به شكل ذيل را دارد:
بطوريكه حلقه (1) شامل ارزيابي داخلي و اصلاح انحرافات احتمالي است و حلقه (2) نيز شامل ارزيابي خارجي و اصلاح انحرافات احتمالي مي باشد.
مشاهدات
عليرغم انجام مطالعات اكتشافي كه به جمع آوري مفاهيم معنادار مي پردازد، بديهي است جمع آوري اطلاعات بر اساس مدل مورد نظر اين مقاله، منجر به مشاهدات معتبري خواهد شد كه روايي لازم و كافي جهت تحقق فرضيه اين مقاله را در بر خواهد داشت.
در عصر اقتصاد مبتني بر دانش، فعاليتهاي ارزش آفرين فقط متكي به تدوين استراتژي ها نيست و امروزه دانش و قابليت اجرايي مصرف كنندگان، روابط بين مشتريان انرژي و توليد كنندگان ، كيفيت انرژي و خدمات، فناوري اطلاعات و فرهنگ مصرف انرژي و پياده سازي استراتژي هاي تدوين شده به مراتب ارزشمندتر از تدوين استراتژي هاست. رابرت كاپلان، استاد دانشكده بازرگاني دانشگاه هاروارد (HBS) با همكاري ديويد نورتون، مدير وقت شركتي تحقيقاتي وابسته به يك موسسه مشاوره اي (KPMG) در اواخر قرن بيستم، طرحي تحقيقاتي را بر روي روش هاي ارزيابي عملكرد آغاز نمودند كه منجر به روش ارزيابي متوازن (BSC) به منظور هم افزايي دو سطح «استراتژيك» و «پياده سازي» با يكديگر گرديد كه طي چهار سال پس از انتشار اين روش، نتايج موفقيت آميز سريعي را در آمريكا و اروپا در بر داشته است. بديهي است پياده سازي ناقص استراتژي ها، علي الخصوص در زمينه مديريت مصرف انرژي شامل موانعي است كه بايد به شناسايي آنها پرداخت.
فارغ از تفاوت هاي هر يك از مكاتب ده گانه كه به تفكر استراتژيك و چگونگي پياده سازي آن مي پردازند (البته اين مكاتب مختلف در كتاب «استراتژي اثربخش» به قلم دكتر غلامرضا كياني و دكتر وفا غفاريان از انتشارات نشر فرا چاپ اول سال 1380 نيز تشريح شده است) ؛ با عنايت به اظهارنظر مايكل پورتر به عنوان يكي از مشهورترين اساتيد و متفكرترين استراتژي مبني بر «استراتژي هرگز مهم نبوده است» ، بايد قبول نمود كه رمز بقاء و موفقيت جهان امروزي، هوشياري مصرف كنندگان انرژي در اتخاذ استراتژيهاي مناسب تر براي مصارف انرژي خود و متعاقباً پياده سازي كارا و موثر آن استراتژي هاست.
موضوع پياده سازي استراتژي در فرايند مديريت استراتژيك، آنقدر مهم است كه در سال 1999، مجله Fortune طي مقاله اي ادعا نمود 70 درصد دليل شكست مديريت در آمريكا ، نه به خاطر ضعف در تدوين استراتژي هاست، بلكه بدليل عدم موفقيت در پياده سازي آن استراتژيها بوده است.
حال براي بررسي و تحليل مشكلات و دلايل عدم پياده سازي استراتژي ها، مي توان به موانع و محدوديت هاي ذيل اشاره نمود:
1- عدم انتقال مناسب استراتژي هاي مصرف انرژي
2- عدم همسويي و تعهد مصرف كنندگان انرژي
3- عدم استمرار در پياده سازي استراتژي هاي مصرف انرژي
4- عدم آموزش و پرورش مصرف كنندگان انرژي
5- عدم تعالي در مديريت مصرف انرژي
تجزيه و تحليل مشاهدات
مشاهدات انجام شده حكايت از بروز موانع و مشكلات بر سر راه پياده سازي استراتژيهاي مديريت مصرف انرژي دارد بطوريكه مديريت مصرف انرژي ، بشكل واژه يا عبارتي در اذهان مصرف كنندگان بطور انتزاعي باقي مانده و حتي به سطح تجريدي به منظور احساس و درك اين نوع مديريت نيز منجر نمي شود، پس چگونه مي توان اين وضعيت را به بطور دانش محور به سمت كاربردي و پيش عمليات هدايت نمود و به نفع اجراي برنامه هاي عملياتي در صحنه حقيقي تغيير موضع داد؟ آيا زمان آن فرا نرسيده كه نه فقط به تدوين استراتژي ها، بلكه به تشكيل دستگاهي از برنامه هاي تاكتيكي براي اجرا و پياده سازي آن استراتژي ها بپردازيم؟
اين مقاله سعي دارد با معرفي اصول پنجگانه مديريت استراتژي محور، با الهام از كاپلان و نورتون، امكان پياده سازي مديريت مصرف انرژي را به شكل عملياتي فراهم سازد .
1- انتقال مناسب استراتژي هاي مصرف انرژي
بديهي است كه تنها از مصرف كنندگان داراي تحصيلات عالي، انتظار درك واژه استراتژي ميرود، كمااينكه بسياري از فارغ التحصيلان دانشگاه هنوز با اين واژه بيگانه هستند و از طرفي به تعداد انديشمندان، صاحب نظران و اساتيد حوزه استراتژيك ، تعاريف متفاوتي از استراتژي ارائه شده است.
حال چگونه مي توان انتظار داشت كه مصرف كنندگان در مواجهه با واژه استراتژي، قابليت فهم و درك كامل آن را داشته باشند تا انتقال استراتژي بطور مناسب امكان پذير باشد. بدين منظور در تعريفي ساده از نظر نويسنده مقاله، استراتژي را مي توان به عنوان يك «فكر پخته» و «ايده» و يا با توجه به موضوع مقاله، «فرضيه مصرف انرژي» دانست كه گاه در فرايند خط مشي گذاري ، اين نوع فرضيه پس از تصويب ، تبديل به قانون شده و لزوم پياده سازي آن بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. به منظور امكان فهم بهتر استراتژي هاي مصرف انرژي ،چگونگي عملياتي شدن و پياده سازي آنها بايستي براي مصرف كنندگان تفسير و ترجمه گردد تا موانع انتقال از بين برداشته شود.
بدين لحاظ تفسير و ترجمه صحيح استراتژي ها و انتقال آن از كانال ارتباطي مناسب مانند رسانه ها و دريافت صحيح مصرف كنندگان به شكل دانش محور، تلاشي مفيد براي برطرف نمودن موانع انتقال خواهد بود.
2- همسوسازي استراتژي هاي مصرف انرژي
بديهي است در صورتيكه استراتژي هاي مصرف انرژي، منافع مصرف كنندگان را به خطر بياندازد، از پياده سازي و عملياتي نمودن آن منصرف مي شوند كه هيچ ، بلكه از خود مقاومت و مخالفت نيز نشان خواهند داد.
بدين منظور استراتژي هاي مصرف انرژي بايستي به گونه اي تدوين شوند تا متضمن و حامي منافع مصرف كنندگان باشند بطوريكه توصيه مي گردد در اين زمينه تسهيلات و مشوق هاي لازم جهت ايجاد انگيزه براي اجراي مديريت مصرف انرژي بكار گرفته شود و بهتر است ابتدا قبل از هر چيز ، در اين بخش با استفاده از فرهنگ و نه قانون، به نهادينه كردن سياست هاي پياده سازي استراتژي هاي مصرف انرژي پرداخته شود كه دراين خصوص، نقش رسانهها بسيار حساس و كليدي خواهد بود.
3- مستمر سازي استراتژي هاي مصرف انرژي
اختصاص، مقطعي از زمان به پياده سازي استراتژي هاي تدويني و ناپيوستگي ناشي از آن باعث عدم اثربخشي در دستيابي به نتايج و اهداف مديريت مصرف انرژي ميگردد، چه بسا در صورت عدم استمرار در عملياتي نمودن آن، كل موضوع به فراموشي سپرده شود و تمامي تلاشهاي فرهنگي و قانوني در اين خصوص بر باد رود. اكيداً توصيه مي شود در اجراي استراتژي هاي مصرف انرژي، حتماً بايد يك مسير مستمر و دائمي را پيمود تا بتوان با ماموريت هاي لازم به اهداف آرماني چشم انداز اين نوع مديريت دست يافت.
4- آموزش و پرورش مصرف كنندگان انرژي
رابرت كاپلان و ديويد نورتون در كتاب معروف خود «سازمان استراتژي محور» ، پياده سازي استراتژي ها را وظيفه هر كس دانسته و جالب آنكه جان والتون در كتاب معروف خود «پرورش راهبردي منابع انساني» بطور مفصل به اين موضوع پرداخته و آموزش و پرورش را از اركان بسيار مهم دستيابي به وضعيت استراتژي محور و تعالي مي داند و البته منظور نويسنده مقاله، هم افزايي آموزش مصرف كنندگان انرژي بصورت تعليمي بدون همراه تا هدف، به انضمام پرورش آنان بصورت تعليمي همراه تا هدف است، بطوريكه اين نوع تكامل تعليم در حين مصرف ، ميتواند مصرف كنندگان را به سطحي از تعليم تحت عنوان «يادگيري» و نوع بسيار مطلوب تر آن يعني «خوديادگيرنده» برساند كه در اين صورت شاهد مصرف كنندگاني دانش محور خواهيم بود، يعني همان هدف عصر اطلاعات مبتني بر دانش، عصري كه به سمت مجازي شدن، انطباق و تلفيق مجازي سطح استراتژيك بر سطح عمليات، بدون نياز به حضور سطح تاكتيكي ميرود تا مصرف كنندگان، خود تدوينگر و مجري استراتژي هاي مصرف، علي الخصوص در زمينه انرژي باشند.
5- تعالي مديريت مصرف انرژي
تعالي در مديريت مصرف انرژي با نزديكي و از بين رفتن شكاف بين ماموريت هاي مصرفي با چشم انداز مديريت مصرف امكانپذير ¬¬خواهد بود،
بطوريكه با هم افزايي ارزشهايي همچون رشد با بهره وري و دستيابي به مسير توسعه و هدايت اين وضعيت به سمت اهداف آرماني موجود در چشم اندازهاي مديريت مصرف انرژي و تلاش مجدانه براي كاهش و حتي برطرف نمودن فاصله بين ماموريت و چشم انداز، هم افزايي مناسبي بشكل سينرژي مثبت و آنتروپي منفي صورت ميپذيرد كه اصطلاحاً به آن «تعالي» گفته ميشود،
يعني همان هدفي كه از طريق «مديريت توسعه مصرف انرژي» و يا به عبارتي ديگر از طريق «مديريت دانش مصرف انرژي» امكان تحقق خواهد داشت، امكاني كه بر اساس تعريف اخير مديريت استراتژيك در دو دهه پيش، قابل تلفيق بر مديريت مصرف انرژي بوده و با رويكرد مديريت استراتژيك مصرف انرژي مي توان با هم افزايي سطوح استراتژيك و عملياتي (تكنيك) به آن كاملاً دست يافت.
نتيجه گيري
هم افزايي دو سطح مديريتي استراتژيك و عمليات، بر مبناي ارزيابي متوازن (BSC) ، تلاش بسيار مفيدي براي كاهش شكاف بين اهداف و ارزش هاي مديريت مصرف انرژي خواهد بود، بطوريكه اين امر باعث نزديكي ماموريت هاي مصرفي به چشم اندازهاي آن و متعاقباً دستيابي به «تعالي مصرف انرژي» مي گردد.
از اين رو توصيه اين مقاله به منظور تعريف «مديريت مصرف انرژي» و برطرف نمودن هرگونه مانع و محدوديت در پياده سازي آن چنين است كه هم افزايي ناشي از سطوح استراتژيك و عمليات مديريت مصرف انرژي بر مبناي BSC، واژه «مديريت استراتژيك مصرف انرژي» را بيان مي نمايد كه اين هم افزايي جمع جبري نبوده و از هماهنگي متقابل بين تدوين استراتژي ها و پياده سازي آنها و از طريق «مديريت توسعه مصرف انرژي» و يا «مديريت دانش مصرف انرژي» به دست مي آيد.
بنابراين همانطور كه ديده شد، تفكر استراتژيك مصرف انرژي به تنهايي كافي نبوده، بلكه عملياتي شدن و پياده سازي آن، سهم بسيار عمده اي را در اين نوع مديريت ايفا مي نمايد كه از طريق اصول پنجگانه مورد اشاره در اين مقاله قابل اجرا خواهد بود.
منابع
1- اسكات، ريچارد – سازمانها: سيستم هاي عقلايي، طبيعي و باز- ترجمه ميرزائي اهرنجاني- تهران: انتشارات سازمان سمت، 1387
2- كيوي، ريمون و كامپنهود، لوك وان- روش تحقيق در علوم اجتماعي- ترجمه نيك گهر- تهران: انتشارات توتيا، 1385
3- هدي، فرل- اداره امور عمومي تطبيقي (مديريت تطبيقي) – ترجمه الواني و معمارزاده- تهران: انتشارات انديشههاي گوهربار، 1386
4- كاپلان، رابرت و نورتون، ديويد- سازمان استراتژي محور- ترجمه بختياري- تهران: انتشارات سازمان مديريت صنعتي، 1387
5- والتون، جان- پژوهش راهبردي منابع انساني- ترجمه ميرسپاسي و غلام زاده- تهران: انجمن مديريت منابع انساني ايران- آهار، 1384
6- لورنژ، پيتر و ديگران- كنترل استراتژيك- ترجمه اعرابي با همكاري حكاك- تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1385
7- آكر، ديويد- مديريت استراتژيك بازار- ترجمه صفرزاده و خادمي با مقدمه اي از فرهنگي- تهران: انتشارات پيام پويا، 1384
8- واكر و ديگران- استراتژي بازاريابي – ترجمه اعرابي و ايزدي- تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1383
9- فردآر، ديويد- مديريت استراتژيك – ترجمه اعرابي و پارسائيان- تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1379
10- رابينز، استيفن- تئوري سازمان، ساختار و طرح سازماني- ترجمه الواني و دانايي فرد- تهران: انتشارات صفار (اشراقي)، 1379- چاپ بيست و چهارم 1387
11- دفت، ريچارد- مباني تئوري و طراحي سازمان- ترجمه اعرابي و پارسائيان- تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي، 1378
12- مينتزبرگ و ديگران- مديريت استراتژيك – ترجمه صائبي- تهران: مركز آموزش مديريت دولتي، 1373
13- اومي، كن ايچي- تفكر يك استراتژيست- ترجمه مسگريان حقيقي- تهران: سازمان مديريت صنعتي، 1371
14- علي احمدي، عليرضا و ديگران- نگرشي جامع بر مديريت استراژيك- تهران: نشر توليد دانش، 1387
15- كياني، غلامرضا و غفاريان، وفا- استراتژي اثربخش – تهران: انتشارات فرا، 1380
امير هوشنگ سمائي زاده *: (MS & DBA)استاد دانشگاه و مدير علمي مركز آموزش هاي عالي آزاد دانشگاه تربيت معلم تهران
در ميان اينهمه مطالب سياسي ، اجتماعي اين دست مقالات بسيار ارزنده مي باشند با اميد به اينكه اين مطالب در پياده سازي كاهش مصرف انرژي و مديريت مصرف آن توسط دولت مردان لحاظ گردد و به صورت جدي به مرحله عملياتي دست يابيم
با تشكر فراوان از استاد عزيز جناب اقاي دكتر سمائي زاده
با در نظر گرفتن اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها بسیار به موقع و جالب در ارتباط مدیریت مصرف انرژی صحبت به میان آوردید . امید آنکه در آینده شاهد ارائه مقالات مشابه در ارتباط با قوانین در حال اجرای کشور باشیم.
اللهم عجل لولیک الفرج
مقاله بسيار جامع و كاملي بود با توجه به بحث مصرف انرژي و مديريت ان اميدوارم كه از اين مقاله استفاده شاياني به عمل آيد و با تشكر فراوان از جناب اقاي دكتر سمائي زاده
از ارائه آخرين تعاريف و تغييرات در مديريت دو دهه اخير بسيار سپاسگذاريم.
استدعا دارد مقالات را ادامه دهيد.
ارادتمند استاد
ضمن تشکر از جناب آقای دکتر و همکارانشون در تهیه این مقاله مفید، امیدوارم با استفاده موثر از مطالب آن همه ما بتوانیم سهمی در كاهش مصرف انرژي و مديريت مصرف آن داشته باشیم
اجازه دهید به این مناسبت از حضرتعالی به عنوان بنیانگذار دوره DBA نه فقط در دانشگاه تربیت معلم، بلکه در ایران اسلامی به نیکی و شایستگی یاد کنیم و ضمن تبریک عید ولادت حضرت قائم (عج) به حضور جنابتان، استدعای دانش سازمانی و صنعتی اتان را بنمائیم.
انصافا درست فرمودید، به نظر من هم آقای سماعی زاده به عنوان پایه گذار دوره DBA در ایران نگاهی عمیق به مدیریت استراتژیک دارند، دوره DBA برای وضعیت کنونی کشوری که به دنبال الگویی مناسب جهت توسعه است بسیار سودمند است. مبانی فلسفی و تجزیه و تحلیل ایشان برای الگوی اسلامی-ایرانی توسعه، جهاد اقتصادی و نیز علوم انسانی نیز شنیدنی است.
انصافا درست فرمودید، به نظر من هم آقای سماعی زاده به عنوان پایه گذار دوره DBA در ایران نگاهی عمیق به مدیریت استراتژیک دارند، دوره DBA برای وضعیت کنونی کشوری که به دنبال الگویی مناسب جهت توسعه است بسیار سودمند است. مبانی فلسفی و تجزیه و تحلیل ایشان برای الگوی اسلامی-ایرانی توسعه، جهاد اقتصادی و نیز علوم انسانی نیز شنیدنی است.
با سلام وخسته نباشید
بسیار عالی بود منتظر مقالات جدید شما هستیم موفق باشید.
ز کوی تو بیرون نرود پای خیالم،
نکند فرق به حالم،
چه برانی، چه بخوانی، چه به اوجم برسانی، چه به خاکم بکشانی، نه من آنم که برنجم، نه تو آنی که برانی،
استاد فرزانه التماس دعا
کافی نت غرب
و چه زيبا مي شود وقتي بيايد كه قرار نيست!!!
اللهم عجل لوليك الفرج
تبریکات فراوان حضور جنابتان
همکار شما - امیری
متاسفانه در دانشگاه ها دیده می شود که افراد دانشجوی Ph.D دوره DBA را تدریس می کنند که نه فقط دارای تجربه سازمانی و صنعتی که لازمه دوره های "کسب و کار" است نیستند بلکه حتی یک ترم هم در مقطع "فوق دیپلم" (توجه بفرمائید : فوق دیپلم) هم تدریس نداشته اند و ما دانشپذیران به آنها می آموزیم. جای بسی تاسف است که عفت کلام در هنگام تدریس هم نداشته و با دانشپذیران دوره بالاتر از سطح فوق لیسانس مانند بچه دبیرستانی ها برخورد می کنند.
استاد محترم و توانا ضمن تبریک هفته بسیج ، ذکر این نکته جالب توجه است که: کلاس های تدریس شما یادش بخیر
از درس های جنابعالی در زمینه جهاد اقتصادی، الگو های مصرف انرژی، و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با محوریت عدالت بر اساس فرمایشات مقام عظمای ولایت و استقبال نهاد محترم نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با درج بیان زیبای جنابعالی در خصوص فلسفه اسلامی نمودن علوم انسانی در خبرنامه شماره 951 نهاد که باعث افتخار ماست بسیار متشکریم
امید است در سایه حق و با رهنمون های رهبر عزیز انقلاب همچنان با روحیه بسیجی خود به بهبود عملکرد مدیریتی ما دانشجویان در صنایع و سازمان های کشور عزیزمان ایران بیش از پیش بپردازید
با آرزوی ظهور امام زمان (عج) موفق و موید باشید
دانشجویان MBA و DBA مرکز آموزش های عالی آزاد دانشگاه تربیت معلم تهران
جای بسیار مسرت و خوشبختیست که الحق با استاد مسلمی بی مانند همچون شما برخورد کردهایم.
مباحث نکته و تست حضرتعالی آنچنان زیبا و روان است که اشتیاق به تحصیل را در وجود ما همچون شمعی روشن نموده و محبت شما در تدریس بیش از وظایف کلاسیتان باعث قوت قلب و بهانه ای بر سپاس بی ژایان ماست. توضیحات علمی و دانش شگرف شما حتی در خصوص بینش و بصیرت در زمینه موضوعات مورد نیاز جاری کشور از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گرفته تا ولایتمداری جنابعالی نسبت به فرمایشات مقام معظم رهبری چشمه امیدیست در دل ما حامیان ولایت ...
ارادتمند شما - دانشپذیران آزاد آمادگی کنکور دکتری 1391
بالاخره تمامی زحمات شما نتیجه داد و حدود 30 درصد از کلاس دانشپذیری ارشد شما قبول کنکور ارشد مدیریت فراگیر پیام نور با رتبه های عالی شدن.
واقعا" ما همگی خجالت زده تمامی زحمات بیدریغ شمائیم و از بابت بی احترامی های بعضی از دانشپذیر نماها ازتون از صمیم قلب عذرخواهی مینمائیم.
پاینده باشید ...