arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۱۴۴۶
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۰ - ۱۷ آذر ۱۳۹۴

خاطره آیت الله هاشمی از 16 آذر: فروش مِلک برای تامین هزینه چاپ کتاب

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خاطره اکبر هاشمی رفسنجانی روز 16 آذر سال 1370
 
 
ساعت هشت به دفترم رسيدم. ساعت نُه صبح براى تقديم بودجه به مجلس رفتم. سخنرانى از روى نوشته حدود نود دقيقه طول كشيد. ارقام و شاخصهايى كه نشان اصلاح وضع اقتصادى كشور است، در سخنرانى آمده بود.
 
نمايندگان مراجعات زيادى داشتند. به دفترم برگشتم. مصاحبهاى براى سالگرد شوراى انقلاب فرهنگى داشتم. آقاى [مرتضي]الويرى آمد. سخت از مطرح‌شدن و احضارش به دادگاه ويژه [روحانيت] و ذكر اتهام‌هايش در جرايد، كه مربوط به حمايت از آقاي منتظري است، ناراحت بود. در خبر ملاقاتش، براى جبران اين ضربه، به خدماتش اشاره كردم و وعده دادم كه از آيت‌الله خامنه اى بخواهم كه ايشان هم كمك كنند؛ عصر تذكر دادم و ايشان پذيرفتند.
 
آقاى [محمود] واعظى تلفن كرد و براى كمك به آزادي گروگانهاى آلمان و مذاكره با فرانسه، نظر خواست؛ عازم اروپا است. آقاى [سيدحسين] موسويان، سفيرمان از آلمان آمد. نگرانىهاى دولت آلمان از جهت آزاد نشدن دو گروگان‌شان در لبنان را گفت؛ از ما استمداد نمودهاند. قرار شد با وعدهاى در مورد دو برادر حمادى كه در آلمان زنداني ‌هستند، براى آزادي‌شان اقدام شود. لبنانيها كه قدرت سياسي براي دفاع از خود ندارند، گاهي متوسل به اقداماتي از قبيل گروگانگيري ميشوند و در اين ميان ما دچار مشكل ميشويم.
 
عصر براى خداحافظى سفر به سنگال و مشورت دربارة مطالب كنفرانس به منزل رهبرى رفتم. از مواضع آيت‌الله [سيد عبدالكريم] موسوى اردبيلى، [در خطبه هاي نمازجمعه تهران] گله داشتند؛ فكر ميكنند كه براى ارضاى تندروها است. به دفترم برگشتم. كارها را انجام دادم و سرشب به خانه آمدم.
 
محسن آمد. براى هزينه هاى دفتر نشر[معارف انقلاب] (ناشر خاطرات و کتاب های هاشمی) كمك گرفت و از كامپيوترى كردن آثار من شرحى داد؛ گفتم براي تأمين هزينه ها مِلكي را بفروشد.

منبع: کانال خاطرات هاشمی در تلگرام
نظرات بینندگان