arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۴۹۵۱۲
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۰ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۴

رونق شهر در گرو معماری اصیل

بدون تردید پدید آمدن تراکم جمیعتی ناشی از شیوه جدید زندگی در شهر به ویژه در کلان شهرها، بر تمامی جنبه های حیات فردی و اجتماعی مردمان تاثیرات شگرفی داشته و دست اندرکاران امر را در حوزه های عمل و تئوری مشغول خویش ساخته است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : بدون تردید پدید آمدن تراکم جمیعتی ناشی از شیوه جدید زندگی در شهر به ویژه در کلان شهرها، بر تمامی جنبه های حیات فردی و اجتماعی مردمان تاثیرات شگرفی داشته و دست اندرکاران امر را در حوزه های عمل و تئوری مشغول خویش ساخته است.

به گزارش «انتخاب اجتماعی»، همایش‏ها و سمینار های مختلفی که در این زمینه برگزار می شوند، شاهدی بر اهمیت مساله و تلاشی در جهت ارائه راهکار های جدید و حتی اصلاحاتی کلی در امر توسعه و طراحی شهری است.

شهرمجموعه‏ای فرهنگی است که براساس نیازها، فعالیت ها و رفتارهای ساکنین آن شکل گرفته و دچار تحول می شود. فضاهای شهری به عنوان بستر پاسخگوی این نیازها و ظرفی جهت تعاملات اجتماعی شناخته میشوند. درشهرهای ایران اسلامی، فرم ظاهری هرشهر ناشی ازمحتوا و معنایی درباطن است که ریشه درجهان بینی و فرهنگ و رسوم و طبیعت بومی آن منطقه دارد.

آنچه درشهرهای ایران به عنوان شاخصهای حائز اهمیت مطرح میگردد دو معیارمهم ایرانی و اسلامی بودن است که متاسفانه در برخی طرحهای شهری و دربرنامه ریزیها به این دو معیار توجه چندانی نمی شود.

با افزایش ابعاد و وسعت کلان شهر‏ها، ترکیب انواع شهرک ها و حومه ها در آن، توسعه بزرگراه ها، ترکیب انواع حرکت سواره و پیاده، افزایش سرعت در فضای شهری، توسعه ساختمان های بلندمرتبه، توسعه و تنوع وسایل حمل و نقل، و تعدد چنین عواملی شرایط نوینی پدید آمده است که تحقق اهداف و موازین زیباشناختی را در سیمای شهرها بسیار دشوار و در برخی موارد دست نیافتنی کرده است.

باید اذعان کرد که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که هر روز شیوه ای جدید در طراحی و معماری ساختمان با در نظر گرفتن نیازها خلق می شود که نمی توان خود را از آن بی بهره کرده و در گذشته توقف کرد،  بلکه باید با تلفیقی از شیوه های معماری جدید و قدیم و رعایت همه حساسیت های آن نیازهای خود را پاسخ داده و در مسیر ایجاد ساختمان هایی که روح نشاط و شادابی را به جامعه شهری بازگردانده و نیازهای امروز را نیز تامین کند گام برداریم و صد البته نقشه همان جهان بینی اسلامی ایرانی با بروزآوری عناصر در آن است که می تواند شهرنشینان را بالنده تر و فضای شهری را مامنی برای آرامش و بستری برای توسعه پایدار قرار دهد.

بدیهی است که در شرایط نوین، دانش و هنر معماری، برخلاف گذشته دیگر قادر نیست که به سیمای شهرها، هم از نظر عملکردی و هم از نظر زیباشناختی، شکل دهد. این امر زمانی پیچیده می نماید که هماهنگی میان هنر و فن در شهرسازی، اسیر کشاکش نیروهایی می شود که نه تنها همسویی ندارند، بلکه گاه در تعارض با یکدیگر عمل می کنند. اینک مسوولیت تاریخی و خطیر شهرسازی این است که میان ضرورت های ناسازگار مثل توسعه صنعتی، توسعه کالبدی، توسعه رفاه اجتماعی، توسعه حمل و نقل، حفظ محیط زیست و تامین نیازهای زیباشناختی، هماهنگی و سازگاری ایجاد کند. کار بزرگی که تمام شهرسازی جهان را به خود مشغول داشته است.

شگفت تر اینکه در شهرسازی معاصر، هنوز معلوم نیست که مسوولیت سازمان دادن به نظام بصری و ابعاد زیباشناختی سیمای شهر بر عهده کدام نهاد مطالعاتی یا اجرایی است. اینجاست که تعارض و چندگانگی بین نیازها و خواسته های مردم کوچه و بازار و تصمیم گیرندگان شهری، اعم از دولت و شهرداری و متخصصان رخ می نماید و این سوالات مطرح می شود که شهر خوب، مناسب، آرام و معماری فرحبخش چگونه موجودی است.؟! و اینکه شهر اسلامی و ایرانی چگونه شهری است، آیا آن را فقط در آمال، آرزوها و رویاها می توان جست وجو  کرد یا می توان مابه ازای زمینی آن را نیز پیاده کرد؟!

خروجی و حاصل این روند این می‏شود که شکل و سیمای کالبدی اغلب شهرهای کشور، پدیده ای تصادفی و اتفاقی است که عنصر آگاهی و انتخاب نقش ناچیزی در آن دارد. بدیهی است که با این وضع، نمی توان به آسانی به اهداف هویت، زیبایی و جذابیت در سیمای شهرها دست پیدا کرد.

نیاز به متخصص و تحلیل و تطبیق نظریه های مختلف در زمینه طراحی شهری، اجماع نهادهای زیربط در زمینه سامان دادن به سیمای شهری، وجود ساختاری پویا و روندی مشخص در طراحی با دید بلندمدت و با اصل حفاظت از محیط زیست و میراث گذشته و بروزرسانی و تامین حس خلاقانه در این بستر امری ضروری است. ساختاری مشخص که همه الگوها و عوامل تاثیر گذار در این روند  را دارا بوده و بتواند با روندی که در درون خود تعریف می کند، پاسخگوی تغییرات آتی یک جامعه باشد و رفته رفته خود را کامل کند. اینک کیفیت‌های محیطی در شهر به تدریج به یکی از مطالبات بخش بزرگی از شهروندان بدل شده است. اگر اولویت مدیریت شهری و تعامل با نهادهای همسو در حفظ محیط زیست و سیمای شهری و چشم نواز کردن محیط تطابق یابد می توان به آینده شهرها امیدوار بود.
 
معماری اسلامی

معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره‌گیری از روح معنویت نشان می‌دهد. این امر به گونه‌ای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیبایی‌شناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی می‌یابد مؤلفه‌های به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان می‌دهد از زمانی که انسان هنر را شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیله‌ای برای برقراری ارتباط او به شمار می‌رفت .
 
ویژگیهای هنر معماری اسلامی

هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز می‌گردد اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت.

 معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان می‌داد؛ به گونه‌ای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کنده‌کاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دست نوشته ها، ظروف و یا اثاثیه‏هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.

بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند.
 
ویژگی‌‎های هنر معماری اسلامی

در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است.
مانند ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.

هنر معماری اسلامی به واسطه وجود معماران زبردست که فعالیتهای ابداعی انجام می دادند با رعایت یکسری اصول خاص بسط و گسترش یافت که این هنر بر درایت و نوع نگاه دینی شخص صحه می گذاشت؛ در واقع این نوع معماری بر نظرات، تجارب و ابتکاراتی متکی بود که معمار از آن بهره می گرفت. این مسئله منجر به تنوع در معماری اسلامی شد و با توجه به اینکه این معماری از زبان قرآن نشأت می گرفت، عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره گیری از روح معنویت نشان می داد.

با وجود تفاوت میان معماری و هنر معماری، معماری اسلامی دارای شاخصه های متفاوتی می شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می سازد. این مؤلفه ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه های معنوی شخص می‌شود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می شد، شیوه ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگیهای دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است.

ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه‏ها و تعالیم دین اسلام است.

 اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت.

 معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد. مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود.

دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت. هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعددات فرهنگها دیده می شود. اگر چه رومیها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. از دیگر ویژگیهای هنر معماری اسلامی تزئینات است که مسجد النبی به عنوان اولین بنای اسلامی دارای معماری اسلامی دارای این ویژگی بوده است. اگر چه در زمان نبی اکرم (ص) سقف آن از شاخه های نخل بود و با اتکا به عناصر تزئینی ساخته نشد، اما در زمان ولید بن عبدالملک معماری اسلام با استفاده از موزاییک‌هایی با رنگهای بسیار زیبا و متنوع معنوی در آن به کار رفت.

در هنر معماری اسلامی بیشتر از آیات قرآن به عنوان برجسته ترین ابداعات هنر اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت که نوشته‌هایی از آیات قرآن بر روی سقفها، دیوارها و یا ستونها استفاده و به شکل خاص تزئین می شد. از برجسته ترین و قدیمی ترین خطوط زیبایی که با هنر معماری اسلامی تزئین شده داخل قبه الصخره است که آیات قرآن با خط کوفی نوشته و با موزاییک تزئین شده است.

اما نکته مهم و قابل توجه این است که وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.
 

نظرات بینندگان