arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۵۲۵۲
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۱۱ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۰

روانبخش: علاقمندان به احمدی نژاد به عشق کوروش و داریوش به او رای ندادند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن با اشاره به جلسه امروز هیأت دولت نوشت: حضور رئیس جمهور در هیات دولت و سخنرانی ایشان درباره ضرورت ولایت‌پذیری موجی از شادی و نشاط در میان مردم ایجاد کرد و دشمنان را نا امید ساخت. احمدی‌نژاد را همه به ولایی بودن می‌شناسیم و آرایش را مرهون ولایی بودنش می‌دانیم.

به گزارش انتخاب، قاسم روانبخش در وبلاگش با یادآوری خاطرات دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 84، نوشت: در ایام انتخابات 84 وقتی تقریباً تمام احزاب راست و چپ به دنبال هاشمی راه افتاده بودند و دختر و پسر با شعارهای هاشمی 2005 به پایکوبی خیابانی می‌پرداختند، احمدی‌نژاد اردوگاه خود را در میان توده‌های مردم و بچه هیاتی‌ها و نخبگان ولایی زده بود. از تبلیغات میلیاردی در ستاد دکتر خبری نبود.


وی ادامه داد: شعار احمدی‌نژاد عدالت و دولت اسلامی بود. شعارهای امام(ره) از جمله «ما می‌توانیم» بر تارک ستاد‌های دکتر می‌درخشید. این شعارها مورد علاقه شدید مردمی قرار گرفت که قلبشان به عشق امام و رهبری می‌تپید و از همه چیزشان مایه می‌گذاشتند. چند تا طلبه را می‌شناسم که برای ستاد دکتر وام میلیونی گرفته بودند و هنوز هم شاید بعضی از آنها قسطشان تمام نشده باشد. مادر شهیدی که از جهت بضاعت مالی جزو طبقات پایین جامعه محسوب می‌شد با یک تراول 50 هزار تومانی و گردنبندش به ستاد آمد و آن‌ها را به دکتر هدیه داد. وقتی حکمتش را پرسیدم گفت: طلا و پول باز هم گیرم می‌آید، ولی رئیس جمهور ولایی کم پیدا می‌شود.

دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن افزود: بعد از این که دکتر پیروز شد و در مراسم تنفیذ بر دستان آقا بوسه زد یک روز ایشان را دیدم خندید و گفت به خدا همه خستگی‌ها از تنم بیرون رفت...اردوگاه رأی دکتر در شمال تهران و طبقات مرفه نبود. علاقمندان به او کسانی نبودند که به عشق کوروش و داریوش و تخت جمشید به او رای داده باشند. این همه نذر و نیاز و روزه و دعا برای تحقق دولت اسلامی و آرمان‌های امام و رهبر عزیزمان بود. چند روز پیش وقتی حکم حکومتی آقا درباره ابقای وزیر اطلاعات صادر شد و دکتر چند روزی سر کار نیامد همان مادر شهید را دیدم اشک می‌ریخت و می‌گفت آن روز که جنازه پسرم را دیدم خم به ابرو نیاوردم اشک نریختم که دشمن شاد نشود، ولی امروز از خنده‌های مستانه دشمنان که فکر می‌کنند دکتر، حکم آقا را نپذیرفته بند دلم پاره شد، شما را به خدا به آقای مصباح بگویید با ایشان صحبت کند. به ایشان گفتم نگران نباش دکتری که من می‌شناسم از ولایت جدا نمی‌شود. ممکن است نمرة تجدیدب بگیرد ولی رفوزه نخواهد شد!
نظرات بینندگان