arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۷۶۴۹
تاریخ انتشار: ۳۱ : ۱۱ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۰

داستان كارخانه صابون پزي

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
هدف مردم و رهبران آنان از ايجاد حكومت مشروطه پايان دادن به قدرت فردي و تسلط جبارانه سليقه هاي شخصي صاحبان قدرت بود كه در كتاب «تاريخ بيداري ايرانيان» نوشته ناظم الاسلام كرماني به شرح گوشه اي از وقايع آن سال ها در گوشه و كنار ايران پرداخته شده است- در اين كتاب بيان مي شود كه مردم ايران در دفاع از مشروطه نوپا چقدر زحمت كشيدند و جانفشاني كردند، اما پس از گذر چند سال به علل گوناگون آنچه كه قرار بود از مشروطه حاصل شود، نشد و مشروطه راه ديگري در پيش گرفت و استبداد جامه ديگري به تن كرد.

    ناظم الاسلام در اين كتاب به شرح وقايعي مي پردازد كه طي اين سال ها رخ داده كه يكي از آنها تشكيل انجمن مخفي است كه برخي از افراد آگاه و دلسوز براي سروسامان دادن به اوضاع تشكيل دادند.

 آنچه در پي مي آيد خلاصه اي از جلسه دوم اين انجمن مخفي است:

روز جمعه بيست و ششم ذي الحجه هزار و سيصد و بيست و دو كه مطابق بود با سوم مارس ماه فرانسه 1905 در خانه جناب ذوالرياستين كرماني انجمن منعقد گرديد سربازان راه صلاح و فلاح وطن در حالتي كه از همه چيز جز حب وطن وارسته و كمر غيرتمندي و مردانگي براي نجات ملت اسلاميه و هموطنان عزيز خود محكم بسته با دلي پرخون و سري پرشور اجتماع فرمودند بعد از صرف غذا و قليان ميزبان محترم چنين فرمود:آقايان و برادران عزيز بدانيد كه تا افراد ملت عالم نشوند حقوق خود را نخواهند دانست و تا عموم مردم حقوق خود را ندانند اميد اصلاح نداشته باشيد ملاحظه فرماييد در هيچ مملكتي از ماكولات و مشروبات عمومي به هيچ اسم ديناري نمي گيرند و اين مملكت ما برعكس است آنچه فشار مي آورند به فقرا و ضعفا است و هرچه اخذ مي نمايند از حقوق فقرا مي باشد ناصرالدين شاه لعنت نامه نوشته و فرمان با صحه چاپ كرده و منتشر نمودند و سنگ لعنت نامه را به ديوار مسجد شاه طهران نصب نموده اند كه از نان و گوشت كه غذاي عمومي است ماليات نگيرند، اما اين ايام عين الدوله صدراعظم ايران روزي هزار تومان به اسم تعارف از خبازخانه و قصاب خانه طهران مي گيرد كه نان و گوشت به هر قيمتي كه بخواهند بفروشند مي گويند اعليحضرت مظفرالدين شاه گمرك داخله را بخشيده لكن حاكم حق الحكومه مي خواهد دم دروازه از هرچه وارد شود به اسم حق الحكومه و تعارف و رشوه به سختي مطالبه مي كنند بلكه به اسامي مختلفه و عناوين متفرقه يا به اسم حق الحكومه يا به نام حق الصداره يا به عنوان حق كدخدا يا به اسم قپان داري يك جا دم دروازه و يك جا ميدان و سراها به هر اسم و رسم كه بتوانند از مردم مي گيرند مگر آنكه صاحب مال يكي از روسا و رجال دولت باشد يا بستگي به آنها يا از آنها نوشته در دست داشته باشد اگر صدراعظمي هم عمل خيري نمايد و تخفيفي صادر كند صدراعظم بعد از او آن را نسخ مي نمايد و قبول اين ظلم ها به واسطه جهالت ما مي باشد.

نگارنده گفت: چند روز قبل از اين آقا سيد مرتضي باسمه چي مدعي شد كه كارخانه صابون پزي داير كند و صابون به عمل آورد كه مثل صابون خارجه باشد و ارزان تر از صابون متعارفي هم بفروشد امتياز هم نمي خواست فقط اذني مي خواست كه صابون پزها مانع او نشوند ماليات ديوان را هم مي داد نمونه صابون را هم به انواع مختلفه به من داد من هم صابون آن را خدمت آقاي طباطبايي ارائه دادم جناب معظم فرمود عريضه كند به عين الدوله چون اين عمل خدمتي است به مملكت و رفع احتياج داخله را از خارجه مي كند. لذا از او معاونت مي كنم.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد-خاطرات ناظم الاسلام كرماني
نظرات بینندگان