arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۰۶۲
تاریخ انتشار: ۲۲ : ۰۴ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۰

سند پرسپوليس براي دايي مهر مي شود؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
پيام يونسي پور
انگار که بايد خودمان را براي ديدن زندگي دوباره دايي روي نيمکت پرسپوليس آماده کنيم. زندگي يک ساله ديگري در خانه اي استيجاري که شايد نيمي از قولنامه آن نوشته و آماده شده و فقط مانده يک مهر و موم نهايي که فردا روي برگه قرارداد دايي بخورد و بي آن که نياز باشد او بابت تمامي ناکامي هاي ريز و درشت پرسپوليس در طول فصل به کسي پاسخي بدهد، يک سال ديگر روي نيمکت اين تيم بنشيند !
اين يک بازگشت ناخودآگاه به گذشته است. سال ها قبل با مجيد جلالي شب بعد از فينال جام حذفي و وقتي صبا قهرماني را از مشهدي ها ربود روي نيمکت يکي از پارک هاي شهر همکلام شديم. جلالي سرخوش از قهرماني بود و حرف مي زد. از فوتبالي که معتقد بود ناپاک است و البته کتمان هم نمي کرد که گاهي ناپاکي هاي فوتبال را در تيم هاي خود هم ديده و وقتي خواسته با آن مقابله کند محکوم به شکست بوده است. جلالي از مربي و مربيگري حرف زد و بعد به بازي هاي آسيايي پکن برگشت. همان سالي که ايران با پروين قهرمان شد.
جلالي مي گفت آن سال ها محقق و شاگرد کلاس هاي مربيگري بوده و براي ديدن بازي هاي آسيايي همراه با گروهي ديگر از مربيان ايراني و آسيايي در قالب يک کلاس مربيگري همراه با استادشان به ورزشگاه رفت تا بازي فينال را تماشا کند. مي گفت وقتي ايران قهرمان شد، مربيان ايراني سرمست و خوشحال از فوتبال ايراني تمجيد مي کردند و اما او به همراهانش گفته اين قهرماني، هرچند در تاريخ براي ما به ثبت رسيده، اما فوتبال ملي ايران را 10 سال عقب مي اندازد.
دقيقاً همين اتفاق هم افتاد. حذف شدن در مرحله اول جام ملت هاي آسيا، ناکامي در صعود به جام جهاني و البته دست نيافتن به افتخاري ديگر در بازي هاي آسيايي دوره بعد! عقبگرد فوتبال ايران که به واسطه اعتماد به همان کادر فني در سال هاي بعد حاصل شده بود را نمي توان انکار کرد.
حالا بايد دچار همان ترديد قبلي شويم. آيا قرار است باز هم پرسپوليس را مانند فصل قبل، به واسطه قهرماني در جام حذفي (که امسال بسيار دشوارتر از سال قبل به دست آمد) مستحق دايي دانست؟ علي دايي هرچند به عنوان اسطوره اي دست نيافتني در فوتبال ايران مطرح شده، اما اين باور که او مي تواند در قامت يک مربي هم کامياب باشد، ترديد بزرگي است که امسال در طول فصل با وجود شکست هاي پي در پي در ليگ و حذف مفتضحانه از آسيا به اثبات رسيد. رکورد شکست در ليگ، در کارنامه دايي باقي ماند و امروز در باشگاه پرسپوليس همه از اين حرف مي زنند که اگر پرسپوليس به جام قهرماني دست يابد، حبيب کاشاني حکم مربيگري دايي را براي يک سال ديگر بدون شرط و شروط تمديد خواهد کرد. اين خبر چه کسي را بيشتر از همه خرسند مي کند؟ جمعيت هوادار پرسپوليس يا پيروز رفت و برگشت دو داربي اخير را؟
پرسپوليسي ها حالا دچار يک ترديد بزرگ شده اند. هواداراني را مي بينيم که پس از يک فصل قهر معني دار با پرسپوليسي که دايي ساخته بود بار ديگر نه براي حمايت از مربي و مدير که براي فرياد زدن براي پرسپوليس به آزادي مي آيند. امروز نشستن بر سکوي قهرماني تنها خواسته همين هواداران است و البته از دست دادن قهرماني يا دست کم قرار گرفتن در کورس قهرماني در سال آينده، کابوس بزرگ آنها تعريف مي شود. هرچند هيچ هوادار پرسپوليس اين قهرماني و رسيدن به عنوان پرافتخارترين تيم جام حذفي را با هيچ چيز تاخت نمي زنند.
فينال فردا، سازنده آينده پرسپوليس است. قهرماني پرسپوليس فقط سند حضور پرسپوليس در آسيا را امضا نمي کند که در حقيقت مي توان ادعاي جلالي در مورد تيم ملي را يک بار ديگر در مورد پرسپوليسي که دايي مي سازد متبلور کند.
نظرات بینندگان