arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۶۳۳
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۹ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۰

جگر كباب شدن می دانید یعنی چه؟ / عکس

حال این اتفاق در جایی بیفتد كه علاوه بر این كه وظیفه آموزش و پرورش فرزندتان را بر عهده دارد، وظیفه حفظ سلامت كودك دلبندتان را نیز دارد. اصلا از این حرف ها بگذریم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمد صفری در جام جم نوشت: جگر كباب شدن می دانید یعنی چه؟ دل سوختن را چطور؟! اصلا شده كه دست كودكتان ذره ای ببرد و یا بسوزد یا حتی زمین بخورد و زخم و زیلی شود؟ قطعاً شده است. خب آن هنگام كه این اتفاق برای كودك دردانه تان افتاد چه واكنشی داشته‌اید. چه حسی به شما دست داده؟ دلتان سوخته، غصه دار شده‌اید، اگر غیر از این باشد باید شك كرد.

حال این اتفاق در جایی بیفتد كه علاوه بر این كه وظیفه آموزش و پرورش فرزندتان را بر عهده دارد، وظیفه حفظ سلامت كودك دلبندتان را نیز دارد. اصلا  از این حرف ها بگذریم.

جگر سوز است و جانگداز، همچین  دل آدم را كباب می كند كه نگو. از یك طرف آن كودكان بیگناه كه 5 سال پیش آن اتفاق شوم برایشان افتاد، از یك طرف رسیدگی نكردن به امور این كودكان كه بر اثر سهل انگاری مسئولین ذیربط صورت می گیرد و از طرف دیگر نوش داروی پس از مرگ سهراب!

این كودكان در كلاس مدرسه‌ای درس می خواندند كه زمستانشان را یك چراغ نفتی گرم می كرد. این چراغ نفتی قدیمی، آتش می گیرد و چند تن از كودكان می سوزند و چهره شان چروك بر می‌دارد و روحشان ترك می‌خورد.

زیبایی كودكان از دست می رود. مادر غصه دار می شود. پدر كمرش می شكند و كودك در اندیشه این كه، فردا بزرگ شدم با این چهره چه كنم؟! هر كه مرا با این صورت می‌بیند، رنجیده می شود؟!

5 سال از آن واقعه می گذرد و در عجبم كه چرا همان هنگام كه این كلاس مدرن! با چراغ نفتی گرم می شد! مسئولین نمی توانستند، یك بخاری ناقابل به این كلاس هدیه دهند تا این اتفاق نیفتد؟!

اكنون كه كودكان این كلاس روستای «درودزن» با چهره‌ای چروكیده به مدرسه می‌روند و نقاب هم می‌زنند، آن مدرسه نوسازی شده اما چهره آن دختركان زیبا را نمی‌توان نوسازی كرد!

مگر چه می شد، شما كه پول داشتید اگر نداشتید كه پس از این اتفاق، این همه هزینه نمی كردید! آیا هزینه درمان آن كودكان كمتر از یك بخاری بود! آیا هزینه دیه‌ای كه باید بپردازید كه هنوز هم نپرداختید، كمتر از ساخت و نوسازی مدرسه بود!

چرا همیشه باید اتفاقی بیفتد آن هم ناگوار، آنگاه به فكر علاج باشیم؟!

اگر كشور فقیری بودیم حرجی نبود، اگر كشوری نفتی نبودیم بازهم ملالی نبود.

الان نگاه كنید همین آشفته بازار ارز و سكه، دلارهای نفتی این مملكت به بازار می رسد تا قیمت دلار كنترل شود. پشت پرده آن چه خبر است «الله اعلم» اما دریغ از این كه این دلارها برای چنین كارهایی استفاده شود. سودش را باید سودجویان و شیادان اقتصادی ببرند و فرزندان این مرز وبوم در نداری سر كنند، هیهات!

این تازه گوشه‌ای از  محرومیت هایی است كه در پهنای این سرزمین دیده می شود.
5 سال است كه آن كودكان و خانواده هایشان داغدارند و هر روز كه چشم در چشم هم می نگرند،داغشان تازه می شود.

آی مسئولین خودتان را به جای آن ها بگذارید. اگر لطف كنید دیه شان را هم بدهید سپاسگزارتان خواهند بود.

میلاد مولای عشق و ایمان است. مولایی كه كودكان را نوازش می‌كرد.به آنها شیر و نان می‌داد در نبود پدرانشان.

عیدی به آنها چه می‌خواهید بدهید؟!
نظرات بینندگان