arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۹۲۸۴
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۰ - ۰۱ تير ۱۳۹۰

"مشایی گفت در مورد مجسمه‌های مستهجن سخت‌گیری نكن"

قدیری ابیانه با اشاره به بی‌مبالاتی فرهنگی جریان نفوذی گفت: ملك‌زاده از قول مشایی گفت در مورد مجسمه‌های مستهجن سخت‌گیری نكن.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
قدیری ابیانه با اشاره به بی‌مبالاتی فرهنگی جریان نفوذی گفت: ملك‌زاده از قول مشایی گفت در مورد مجسمه‌های مستهجن سخت‌گیری نكن.

به گزارش مشرق، بی‌مبالاتی برخی از عناصر جریان نفوذی در تقید به آداب و احكام شرعی پیش از این نیز در برخی از موارد نظیر مصاحبه آقای مشایی با روزنامه تركیه‌ای پیگیری ورود زنان به ورزشگاه‌ها مخالفت با اجرای طرح‌های ناجا در برخورد با بدحجابی تفسیرهای التقاطی و نسبی‌گرایانه از احكام و اصرار بر مكتب ایرانی مورد هشدار قرار گرفته بود با این حال سفیر سابق ایران در مكزیك روایت جدیدی از این دست را كه در مجموعه شاخص‌های جریان نفوذی می‌تواند به‌عنوان نمونه ثبت شود بیان كرده است.
 
محمد حسن قدیری ابیانه در سایت شخصی خود روایتی را از نمایشگاه آثار تاریخی ایران در مكزیك حضور مشایی مجسمه‌های زننده موجود در نمایشگاه پیگیری‌هایش برای حذف این مجسمه‌ها از نمایشگاه‌های بعدی و واكنش‌های آن مطرح كرده كه متن این نوشته در ادامه آمده است:
 
«وقتی در اردیبهشت سال 1386 به عنوان سفیر عازم ماموریت مكزیك شدم روزهای پایانی یك نمایشگاه عظیم آثار تاریخی ایران با استقبال گسترده مردم در موزه آنتروپولوژی (مردم شناسی) مكزیك كه مهمترین موزه این كشور است روبرو شده بود. بیش از یك میلیون نفر از این موزه دیدن كردند و موفقیتی بسیار بزرگ محسوب می شد. آقای مشایی رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی نیز در افتتاحیه این نمایشگاه شركت كرده بود.
 
مطبوعات با آب و تاب فراوان آن را منعكس ساختند و عكس های بزرگی از آن را منتشر می كردند. موزه های دیگری نیز در مكزیك و در سایر كشورها خواستار برگزاری آن شدند. قرار شد در شهر پوئبلای مكزیك نیز این نمایشگاه برگزار گردد.
 
موزه بر دوران قبل از اسلام تاكید داشت و آثار آن دوران را گرد آوری نموده بود و تقریبا از آثار دوران اسلامی خبری نبود. لیكن آنچه تعجب و تاسف مرا بر انگیخت تعداد قابل توجهی از آثار مستهجن تاریخی بود كه در بین این آثار دیده می شد. این مجسمه ها  آشكارا و بی شرمانه به اندام های تناسلی مردان و زنان پرداخته بود و در یك مورد نیز معاشقه عریان مرد و زنی را ترسیم می كرد. این مجسمه ها چیزی جز آنچه در ادبیات امروز دنیا صنعت پورن خوانده می شود نبود. قلم از ذكر جزییات این مجسمه ها و انتشار تصاویر آن شرم دارد اما تصاویر آن موجود است.
 
برخی از روزنامه های مكزیكی به عنوان یك سوژه نادر در مورد ایران، یك صفحه كامل خود را به نمایش این اثار غیر اخلاقی اختصاص داده بودند. گویا هدف سازنده این آثار كه به نظر می رسد از عقده های جنسی و روانی در عذاب بوده است، صرفا تمركز بر عورت ها بوده است.
 
مجسمه هایی كه از یونان به ایران منتقل شده اند و یا در دورانی خاص تحت تاثیر فرهنگ رومی توسط فردی خاص ساخته شده است و به هیچ وجه نمادی از فرهنگ محجوب و اخلاق مدار ایرانی نیست.
 
به عنوان یك ایرانی از این اقدام مسئولان سازمان میراث فرهنگی بسیار خجالت زده بودم. متاسفانه میراث فرهنگی تقریبا تمام آثار دوران اسلامی را حذف كرده بودند و موزه نیز تصویر مجسمه های عریان را در دهها هزار نسخه به صورت بروشور منتشر كرده بود و مردم را دعوت به دیدن آثار فرهنگی ایران می كرد! شبكه های تلویزیونی در برنامه های خبری خود به نمایش این مجسمه ها می پرداختند. در یك كلام باید گفت حتی كسانی كه از موزه نیز بازدید نكرده بودند با مشاهده تبلیغات رسانه ها، آنچه از ایران و فرهنگ ایرانی در ذهنشان جای می گرفت از جمله همین مجسمه های بیشرمانه بود.
 
در همان روزها مدیركل موزه ملی ایران به مكزیك آمده بود. به او به شدت اعتراض كردم كه چرا این آثار را به نمایش گذاشته اند و این چه نوع معرفی از تاریخ و فرهنگ ایران است؟ به توجیه پرداخت كه این مجسمه ها را در 7 كشور دیگر نیز به نمایش درآورده اند و سفرای ایران هیچكدام اعتراض نكرده اند! حالا شما چرا اعتراض می كنید؟ می گفت ما كه نمی توانیم این آثار را در ایران به نمایش بگذاریم پس اگر در خارج هم به نمایش نگذاریم پس با آن ها چه كنیم؟ وی اینگونه سعی می كرد جای خالی آثار تاریخی دوران اسلامی را نیز توجیه كند.
 
گفتم روزهای پایانی نمایشگاه است و اگر بخواهیم آن را برداریم توجه ها بیشتر جلب می گردد و بیشتر سوژه می شود. لذا گفتم در نمایشگاه جدیدی كه قرار بود در شهر پوئبلا برپا شود حق ندارند این نوع مجسمه ها را قرار دهند.

وی گفت تصمیم دراین مورد با جناب آقای مشایی است. به وی گفتم من سفیر فوق العاده و تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران در مكزیك هستم و به شما رسما اعلام می كنم كه حق ندارید این نوع مجسمه های مستهجن را در نمایشگاه بعدی قرار دهید. با مسئولان موزه مكزیك هم تماس گرفتم و پس از كش و قوسهایی آنها نیز با قرار ندادن این مجسمه ها در موزه شهر پوئبلا موافقت كردند. نامه هایی هم به ایران و از جمله به مقامات وقت وزارت امور خارجه و از آن طریق برای آقای مشایی نوشتم كه نباید این مجسمه ها در موزه بعدی قرار بگیرند و ضروری است اصولا تجدید نظر اساسی در انتخاب آثار باستانی ایران در نمایشگاه های خارجی بنمایند و جلوی این خیانت فرهنگی را بگیرند.
 
در سفری كه برای شركت در یك سمینار به ایران داشتم، یادداشتی را شخصا به دست آقای دكتر احمدی نژاد رساندم و در خواست كردم كه به اقای مشایی دستور لازم را بدهند تا نه تنها در موزه مكزیك بلكه در كل برنامه های نمایش آثار فرهنگی ایران در خارج از كشور از نمایش آنها جلوگیری كنند. با شناختی كه از مواضع رئیس جمهور داشتم بر این باور بودم كه ایشان حتما دستور لازم را خواهند داد، هر چند اطلاعی از سرنوشت آن نامه ندارم.
 
وقتی به مكزیك بازگشتم، آقای ملك زاده یكی از معاونان آقای مشایی، تلفنی با اینجانب تماس گرفت. سلام اقای مشایی را رساند و از قول او از من خواست كه در مورد آن مجسمه ها سختگیری نكنم! گفتم كه سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید این مجسمه ها به هیچ وجه نباید به نمایش درآیند و من به عنوان نماینده ایران در مكزیك قطعا اجازه چنین كاری را نخواهم داد.
 
یكی از دوستانم كه مسئولیتی در وزارت خارجه داشت و ارتباط دوستانه ای هم با اقای مشایی داشت، از روی دلسوزی گفت: "چشمانت را ببند و چیزی نگو و با مشایی درگیر نشو. او رابطه ویژه ای با رئیس جمهور دارد و نفوذش می تواند برای موقعیت كاری تو منفی باشد. تو موضوع را منعكس كردی و وظیفه خود را انجام دادی و دیگر تكلیفی بر تو نیست." گفتم من جلوی اینكار غیر شرعی و ضد فرهنگی را خواهم گرفت و عاقبت آن هم برایم مهم نیست.
 
من باب تاكید چند بار به مدیر كل موزه ملی كه به مكزیك آمده بود یادآوری كردم كه نباید مجسمه ها نمایش داده شوند. روز افتتاح با حضور آقای بقایی قائم مقام وقت سازمان گردشگری و میراث فرهنگی برای افتتاح نمایشگاه رفتیم. با كمال تعجب دیدم نه تنها مجسمه ها حذف نشده بلكه در دو طرف درب ورودی نمایشگاه ایران به نحوی قرار گرفته كه اولین چیزی كه از این نمایشگاه می بینند مجسمه های آن مرد و زن برهنه با عورت های برجسته است. خونم به جوش آمد. در حضور بقایی به مدیر كل موزه ملی گفتم من حساب تو (...) را خواهم رسید و به بقایی گفتم از این لحظه من به سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، به اقای مشایی و به شما اعلام جنگ می كنم. بچرخ تا بچرخیم.
 
بقایی كه از عكس العمل من جا خورده بود و انتظار چنین برخوردی را نداشت گفت مگر چه شده است؟ گفتم كه به او گفته بودم كه نباید این مجسمه ها را به نمایش بگذارد و موضوع را هم به آقای مشایی منعكس كرده بودم. آن وقت  این از خدا بی خبر آمده آنها را در سردر ورودی نمایشگاه قرار داه است. گفت برویم ببینیم مجسمه ها چیست. وقتی مجسمه ها را دید دستور داد فورا آن را جمع كنند. البته من نمی دانم كه ایا واقعا تا قبل از آن مجسمه ها را ندیده بوده است یا نه. مدیركل موزه ملی ایران تلاش كرد مانع تصمیم او شود، لیكن موثر واقع نیافتاد.  مجسمه ها را كه درون محفظه شیشه ای بود نمی شد بلافاصله بیرون آورد. لذا روی محفظه را با  پارچه پوشاندند. بعدا آقای بقایی گفت كه مدیر كل را عوض خواهد كرد و بعدها اینكار را كرد. برخی می گویند كه آن فرد هم اكنون بورس دكتری گرفته و در خارج از كشور است.
 
آقای بقایی همچنین در آن سفر وعده هایی برای تامین مخارج مربوط به فعالیت های گسترده فرهنگی و نمایشگاه هایی كه در سفارت برای معرفی تاریخ و فرهنگ اصیل ایران برگزار می كردیم داد كه متاسفانه هرگز عملی نشد.

بعدها در سفری به ایران در حاشیه مراسمی مجددا  او را كه دیگر معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شده بود دیدم و گفتم شما مبلغی را كه برای نمایش فرهنگ ایران توسط  سفارت جمهوری اسلامی كه نماینده رسمی كشور است و قول آن را داده اید دریغ كرده اید و ده ها میلیون تومان به هدیه تهرانی برای نمایشگاه آب داده اید؟! چه اشكالی دارد كه ما را هم "تهرانی" فرض كنید و مبلغی را كه قول آن را داده اید به سفارت "هدیه" دهید!
 
قول پیگیری داد ولی خبری نشد تا اینكه دوران معمول سفارت من به پایان رسید و به  ایران بازگشتم ولی بودجه ای حواله نشد.
 
امروز كه مسائل آن دوره را مرور می كنم بهتر می توانم هدف از برگزاری موزه آثار تاریخی ایران با حذف دوره اسلامی و تمركز بر دوره قبل از اسلام با گنجاندن آن مجسمه های مستهجن را در یابم و ابعاد اهداف و فلسفه طرح موضوع مكتب ایرانی به جای مكتب اسلامی هم بیشتر نمایان می شود.
 
متاسفانه باید اذعان كنم كه آقای احمدی نژاد امروز در انتخاب اطرافیان و تصمیم گیری هایش، همان مسیر غلطی را می رود كه دولتهای قبلی پیموده اند. بیشترین لطمه را به آبرو و اعتبار آقای هاشمی به عنوان یكی از سرمایه های بزرگ انقلاب، خود او خانواده و برخی از اطرافیانش زدند.
 
آقای احمدی نژاد هم دستاوردهای بی نظیری در عرصه سیاست خارجی در سالهای اول دوره ریاست جمهوری اش داشت. دستاوردهایی كه هنوز هم برای بسیاری از مردم آشكار نشده است. امیدوارم اجازه ندهد بیش از این، فتوحات ارزشمند وی در عرصه دیپلماسی به واسطه برخی دوستان خائن و منحرف و یا ناآگاه به تاراج برود و هرچه زودتر به خود بیاید. ان شاء الله»
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۱
0
1
مرگ بر جریان انحرافی ....
این کمترین چیز است
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۱
0
6
لات کوچه خلوت!
بهزاد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۱
0
4
خوبه
بهانه ای شد تا یک سری دیگه از میراث فرهنگی ما ظاهرا نابود و پنهان و باطنا فروخته بشه به کشورایی که نه که محدودیتهاشون بیشتر از ماست،این مجسمه ها هم باعث تحریک اون از خدا بیخبر ها میشه!
خجالت بکشیم!
تا کی؟
هنوز ساز رو توی تلویزیون ما نشون نمیدن!!!!!!
مردم رو چی فرض میکنین آقای سفیر
شما که مکزیک بودید و بنده و همه هم میدونن که آمریکای جنوبی همه بسیار محجبه هستن!
شما که دیگه چشم و گوشت باید باز باشه!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۰۲
1
3
اقای ابیانه از سال 86 تا الان چرا حناق گرفته بودید و این قضایا رو بازگو نکردید؟
منفعت شخصی ایجاب میکرد اون موقع سکوت کنید و الان عربده کشان فریاد سر بدهید؟
نظرات بینندگان