arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۳۱۷۶
تعداد نظرات: ۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۱۲ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۰
نگاهي به مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج»

وقتي نابرده رنج ها «نابرده رنج» مي سازند

خراسان نوشت: از همين ابتدا مي گويم که از مخالفان و منتقدان جدي مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» هستم و شمشيرم را دربرابر اين «شاهکار تلويزيوني!» از رو مي بندم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خراسان نوشت: از همين ابتدا مي گويم که از مخالفان و منتقدان جدي مجموعه تلويزيوني «نابرده رنج» هستم و شمشيرم را دربرابر اين «شاهکار تلويزيوني!» از رو مي بندم.

پيش از اين که بخواهيم «نابرده رنج» را واکاوي کنيم، به نظر مي رسد ما و هر آن که مخاطب اين مجموعه تلويزيوني است در قبال چنين مجموعه اي با چالشي مهم رو به روست؛ اين که اساسا «نابرده رنج» و «نابرده رنج ها» که چندي قبل هم چنين مجموعه اي با عنوان «هم چون سرو» در قاب تلويزيون قرار گرفت، از چه خاستگاهي پيش روي جامعه قرار مي گيرند و يا اين که بيش از ۲ دهه از پايان جنگ تحميلي اين «نابرده رنج» چه حرفي براي گفتن دارد؟ اگرچه پاسخ به اين ۲ سوال خود حديث مفصلي است و مجال و حوصله اي ويژه مي طلبد اما علاقه مندم به اين نکته اشاره کنم که به نظر بايد «جسارت»  سازنده اين مجموعه را ستود.

از چه رو جسارت؟

و يا اين طور بگوييم وقتي «نابرده رنج» را پيش روي نسل امروز قرار مي دهيم ، نگاه و قضاوت آن ها درباره هشت سال دفاع مقدس چه خواهد بود، ۸ سال دفاعي که به اذعان و گواه تاريخ دفاع در برابر تمام جهان بود و امروز سريال مي سازيم و از اين جنگ روايتي که به «تفنگ بازي» خردسالان بيشتر شبيه است، تصوير مي کنيم. هيچ وقت فراموش نمي کنم اين که چندي قبل در حاشيه يک مصاحبه با يکي از رزمندگان دفاع مقدس او اين طور مي گفت که «امروز هم با گذشت اين سال ها از جنگ تحميلي هر وقت صحنه هاي جنگ و آن لحظات سخت به خاطرم مي آيد، هنوز هم تنم مي لرزد».

پس نمي دانم و احتمالا نمي دانيم ارمغان «نابرده رنج» امروز براي ما و نسل ما چيست و چه حرفي براي ما دارد؟

در عين حال «نابرده رنج» ثابت کرد که نابرده رنج نمي توانيم از «گنج » دفاع مقدس براي خود چنته اي بگيريم و اين سوال که پيکان قصور و کم کاري در اين عرصه آيا به سوي کيست؟

و اما «نابرده رنج...»

آن چه در اين مجال بدان مي پردازم بيشتر پيرامون نگاه محتوايي است اگرچه به طور قطع «نابرده رنج» در حوزه فني و چارچوب هاي يک مجموعه تلويزيوني قابل نقد است.

«نابرده رنج» در نگاهي کلي شامل ۲ بخش است: صحنه هاي شهر و جبهه. مخاطب اين مجموعه از آغاز با شخصيت و کنش هاي رفتاري «اسد» با بازي کامبيز ديرباز همراه مي شود اين همراهي مخاطب با ديرباز يا همان «اسدپنبه» سريال که شخصيتي خرفت و ترسو دارد تا آن جا که موضوع «گنج» به ميان مي آيد، مي توانست يک «همراهي منطقي» باشد اما به دنبال گنج افتادن که البته سوژه اي مربوط به کارتون ها و سينماي کلاسيک جهان است، اين همراهي را به ناکجاآباد يا همان «سلمت آباد» سريال فراخواند.

اين که اساسا وقتي نويسنده اي در دنياي امروزي قهرمانان داستان خود را يابندگان گنج قرار مي دهد در واقع نوعي سرگرداني و سرنوشت محتوم به گنج نرسيدن را از همان ابتدا رقم زده است.

چنان چه در «نابرده رنج » از عنوان مجموعه هم بر مي آمد قرار نيست قهرمانان داستان نابرده رنج به گنج برسند که البته دفاع نويسنده احتمالا در برابر انتخاب اين سوژه ضعيف و اين نقد اين است که قهرمانان داستان ما در پي گنج سلمت آباد به گنج حقيقي که دفاع از ميهن و ايثار و شهادت بود نائل آمدند.

اي کاش مجالي مفصل مي بود که ۳ شخصيت اسد، عماد و جابر و کمي هم منوچهر را در مواجهه آن ها با داستان از منظر نشانه شناسي واکاوي کنيم و انبوه سوالاتي را که پيرامون اين شخصيت ها وجود داشت با سازندگان اين مجموعه در ميان مي گذاشتيم.

از سويي ديگر جبهه جنگ را از چه رو اين قدر سطحي و سخيف بايد به تصوير کشاند. به خاطر بياوريد درگيري جابر، عماد و اسد در قلعه «سلمت آباد» را با آن گروه عراقي ها، که عماد و اسد چگونه استادانه از پس سربازان عراقي که در ميان آن ها افسري درجه دار نيز حضور داشت برآمدند و اين که شخصيت جابر در آن جريان بازنده اي بيش نيست. بماند که بحث در اين باره بسيار است و سوي ديگر ماجرا که «اسد » در نهايت به واسطه اشتياق همراهي «کژال» معشوقه ناخوانده اش قيد گنج را مي زند و پا به «بعثي کشون» مي گذارد...

پاياني مبهم

تمامي آن چه در نابرده رنج پيش روي مخاطب قرار گرفت به يک سو و پايان مبهم مجموعه که مشخص نيست چرا «عماد » هنوز هم «زورگير» معرفي مي شود، سوي ديگر.

به اين «زورگيري» امروز عماد که عادت آن سال هاي قبل او بوده است اضافه کنيد، رفتار خشونت آميزش را براي اضافه کردن مبلغ کرايه از مسافر.

گفت وگوي او با «مرضيه» خواهر اسد درباره رايانه و پرداخت اينترنتي قبض ها هم چنين ديالوگ پاياني اش بر سر مزار اسد که از خستگي و «کم آوردن» سخن به ميان مي آورد، همه از تلاش نويسنده براي ارائه تصويري از يک نسل سوخته حکايت مي کند.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
4
2
خودشان هم مثل مردم نفهمیدند مضمون این سریال چه بوده است تاریخی ، سیاسی ، فرهنگی ، انتقادی ، اجتماعی و غیره ای ؟ ایکاش نویسنده و کارگردان اینگونه آثار قبل از انجام هرکاری مدتی را در آرشیو مستند جبهه و جنگ صداو سیما بگذرانند و مستند ها را تماشا کنند تا حداقل کمی لودگی شان با حقیقت هم عجین شود.
alireza
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
1
2
برادر عزيز سريالهاي تلويزيوني نياز به مضمون خاصي ندارد تنها مضمون اين سريالها پولي هنگفت از جيب بيت المال براي پر كردن جيب عزيزاني است كه از سر بيكاري تمام داشته هاي اين ملت را تبديل به نداشته ميكنند و با نا آگاهي و ناداني و جهالت و بي تجربگي ادعاي هنرمندي دارند و به تنها چيزي كه فكر مي كنند كش دادن سكانسهاي فيلم براي دريافت مبالغ بيشتر است وقتي پول مفت باشد و وقت زياد و نظارتي هم در كار نباشد و پاسخگويي هم وجود نداشته باشد ميشود همين نابرده رنج كه البته واقعا براي كارگردان و تهيه كننده و عوامل فيلم دقيقا مصداق همان نابرده رنج است كه به گنجي از جيب ملت به نام بيت المال دست يافته اندواقعا جاي تاسف دارد كه كه يكي از پر افتخارترين وقايع تاريخ ايران به نام دفاع مقدس اين چنين در چنگال طمع ورزي بي خرداني قرار ميگيرد ................
حسینی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
1
3
اولااین سریال هم نوع دیگری ازنگاه به جنگ بودوچون ابتداشخصیت پردازی های داستان نسبتاخوب انجام شده بودپرداختن به موضوع جنگ وصحنه های آن روی بیننده تاثیرخوبی داشت..وکمی حال وهوای آن رامجسم می کرد...درضمن شمادرموردنقراخراجیها هم چنین نظری داشتید؟؟!آیا آنجاپرداختن به چنان شخصیت هایی باب میلتان بود؟!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
0
0
ازقدیم گفته اند:کاچی بعضی هیچی.
علی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۸
0
1
نویسنده خراسان به جای سریال جنگی باید برنامه های مستند در مورد جنگ ببینه
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
1
1
ورود نسل نوین ده نمکی ها به جامعه قاطی پاطی سینمای کشور را از صمیم شکم تبریک میگم!
محمد رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
0
1
خوب اگه میتونی بهتر ازین رو بساز یا پیشنهادهاییبده که بهتر از اینی که هست از اب در بیاد قول میدهم نمیتوانی.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۰
0
1
توموبینی وما پیچش مو
نظرات بینندگان