پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رضا خوشنويس: عليرضا نيکبخت واحدي پس از قطع اميد از حضور در پرسپوليس به پيکان دسته اولي رفت تا به يکي از خواسته هاي قديمي اش در مورد همکاري با دايي فرهاد جامه عمل بپوشاند. شنيدن صحبت هاي نيکي در مورد پيکان، پرسپوليس و شرايط خودش خالي از لطف نيست.
*از پيکان چه خبر؟
هيچي... همه چيز خوب است. فعلا که تمرين مي کنيم و خدا را شکر تيم شرايط خوبي دارد.
*چه شد که رفتي پيکان؟
به هر حال شرايط طوري شد که تصميم گرفتم به پيکان بروم. حالا هم پشيمان نيستم و خدا را شکر تيم خوبي داريم.
*اما تو از چند باشگاه دسته اولي ديگر و حتي ليگ برتري پيشنهاد داشتي؟
فکر مي کنم که من زيادي معطل پرسپوليس شدم. من چند پيشنهاد ديگر داشتم ولي در تمام اين مدت گمان مي کردم که به پرسپوليس برمي گردم... بهتر است که در اين مورد صحبت نکنيم.
*يادم هست که مي گفتي دوست داري تا روزي با فرهاد کاظمي کار کني؟
من کاظمي را دوست دارم.حتي روزنامه اي دارم که مربوط به سال ها قبل است و در آن مصاحبه گفته بودم که دوست دارم با فرهاد کاظمي کار کنم. به همين دليل در پيکان راحت هستم و از همکاري با اين باشگاه و دايي فرهاد لذت مي برم.
*دليل اين صحبت ها چه بود؟
من در فوتبال برخي چيزها را از بعضي ها ياد گرفته ام که برايم اهميت دارد. مثلا وقتي شاگرد ياوري بودم، خيلي چيزها از او ياد گرفتم و به همين دليل هميشه اين موضوع را اعلام مي کنم. در مورد فرهاد کاظمي هم داستان همين بود. من به فرهاد کاظمي و کارش اعتقاد دارم و مي دانم که فصل خوبي را با او پيش رو خواهم داشت.
*از لحاظ بدني چطور هستي؟
شکر خدا در شرايط خوبي هستم. خودتان مي دانيد که از مدت ها پيش مربي خصوصي گرفتم و تمرين کردم.من فقط بايد وارد چمن و کار گروهي مي شدم و حالا هم براي فوتبال بازي کردن لحظه شماري مي کنم.
*بازيکنان پيکان در مورد تو و شرايط خوبت صحبت هاي جالبي مي کردند.
بچه ها لطف دارند. من در طول اين مدت خيلي زحمت کشيدم... خيلي تمرين کردم و حالا هم مزد آن تمرينات و سختي ها را مي گيرم.
*وضعيت پيکان چطور است؟
ما تيم خوب و قلدري داريم که مي تواند شخصيت يک تيم مدعي و قهرمان را داشته باشد. پيکان امروز با اعتبار و کادرفني خوبي که دارد، برخي بازيکنان با تجربه و خوب دارد که مي توانند به اين تيم کمک کنند. داوود سيدعباسي، طهماسبي، محمد پروين و... بازيکناني هستند که مثل بعضي ديگر از بچه ها در ليگ برتر بازي کرده اند و مي توانند با توجه به تجربياتي که دارند به پيکان کمک کنند.
*بازي هاي ليگ برتر را دنبال مي کني؟
کم و بيش... فعلا تمام حواسم به بازي ها و تمرينات پيکان است!
*بايد اين را باور کنيم؟
چي رو (خنده)؟!
*اينکه تو بازي هاي ليگ را نمي بيني؟ اصلا مي خواهم بدانم که تو بازي پرسپوليس گ ملوان را ديدي يا نه!
(خنده) متأسفانه بازي را ديدم!
*چرا متاسفانه؟
چون من از پرسپوليس توقع ديگري داشتم... فکر مي کردم که پرسپوليس خيلي بهتر از اين بازي کند.
*اما خيلي از کارشناس ها معتقدند که پرسپوليس باوجود ناهماهنگي که داشت، خوب بازي کرد.
بحث من اين است که بعضي از اين بازيکنان حتي در اندازه هاي پرسپوليس هم نيستند. پرسپوليس تيم بزرگي است و بايد بازيکنان بهتر و بزرگ تري نسبت به اين ها داشته باشند.
*نسبت به کدام ها؟
اسم نمي برم... بي خيال شو...
*با اين حساب از يارگيري و عملکرد بعضي از بازيکنان پرسپوليس دل خوشي نداري؟
فعلا که نظر من مهم نيست. مسؤولان باشگاه و سرمربي هستند که بازيکن را انتخاب مي کنند و تيم مي چينند. اين سليقه مربي تيم است و اوست که بازيکنان مورد نظرش را انتخاب مي کند. تنها حرف من اين است که بعضي از بازيکنان پرسپوليس در حد و اندازه هاي اين تيم نيستند. اين را شما و حتي هواداران پرسپوليس هم مي دانيد.
*فکر مي کني که تو در چه حدي هستي؟
حداقل اين را مي دانم که از بعضي از اين دوستان بهتر هستم... اين را بدون در نظر گرفتن اين که من نيکبخت هستم مي گويم.
*پس يک جورايي هنوز پرسپوليس را دوست داري؟
بله... من به خاطر لطف و محبت زياد مردم و هواداران پرسپوليس هنوز هم اين تيم را دوست دارم... هنوز هم نمي توانم جواب اين همه محبت مردم را بدهم.
*پس چه شد که پرسپوليسي نشدي؟
من دوست داشتم که اين اتفاق بيفتد و بار ديگر به پرسپوليس برگردم ولي سليقه مربي چيز ديگري بود. او مرا نخواست و من هم بدون هيچ صحبتي رفتم. مشکلي نيست... شايد قسمت اين است که بروم و بار ديگر از پيکان و ليگ يک بالا بيايم. من اين قدرت و انگيزه را دارم و امسال خودم را نشان مي دهم.
*راستي هنوز هم شماره 10 مي پوشي؟
(خنده) بله... شماره 10 پيکان مال من است.
