arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۷۵۳
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۰۹ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۰

اعتراف هولناک تازه‌داماد به جنایت در ویلای شمال

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 راز جنایت خاموش در ویلای شمال با اعترافات تکان‌دهنده تازه‌داماد جنایتکار فاش شد.

اواخر اسفندماه سال 89 داماد جوان خانواده‌ای به نام «محسن»، به همراه همسرش به پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران مراجعه و اعلام کرد برادرزنش به نام «حسین» که پسرعموی وی نیز است، از 11 اسفندماه خانه را ترک کرده و دیگر بازنگشته است. هنوز کارآگاهان در نخستین‌ گام‌های تحقیق بودند که بار دیگر داماد خانواده و اینبار به همراه یکی از برادران مرد گمشده به آنان مراجعه کرد و گفت: «حسین چند روز پیش و پس از فروختن خودروی پرایدش، بدون آنکه با اعضای خانواده خود صحبتی درباره خروج از کشور داشته باشد، برای پیدا کردن کار از کشور خارج و روز گذشته نیز در تماسي تلفنی سلامتی خود را اعلام کرده و به همین خاطر خواستار بسته شدن پرونده هستیم».

با توجه به مراجعه اعضای خانواده مرد گمشده به پلیس آگاهی و اعلام خبر پیدا شدن او، کارآگاهان پرونده با در اختیار داشتن مشخصات کامل حسین به بررسی سوابق خروج وی از کشور پرداخته و اطلاع پیدا کردند که هیچگونه سابقه خروجی از کشور درباره مرد گمشده وجود نداشته و وی گذرنامه‌ای نداشته است. این در حالی بود که داماد خانواده حسین به اعضای خانواده همسرش گفته بود که مرد گمشده زمانی‌که قصد خروج از ایران را داشته، ساک لباس‌های خود را به او تحویل داده است.

با ادامه تحقیقات و با هدایت خانواده حسین از سوی پلیس، ساک لباس‌های وی به کارآگاهان تحویل داده شد و در بازرسی دقیق انجام شده از محتویات داخل ساک، علاوه بر چندین دست لباس متعلق به حسین موفق به کشف یک رشته زنجیر و یک ساعت مچی متعلق به وی شدند که به علت کشیدگی، هر دو دچار پارگی شده بودند.

در این مرحله خانواده حسین در بازجویی‌ها گفتند که پسرشان به همراه 2 برادر و دو خواهرش که یکی از خواهرانش همسر محسن بوده و تا چند وقت دیگر زمان عروسی آنهاست در شهرستان زندگی می‌کرد و برای فروش خودرو به تهران آمده بود تا با راهنمایی داماد خانواده که مدتی است در تهران کار می‌کند، اقدام به فروش خودرو کند.

این سری بازجویی‌ها نشان داد که حسین در آخرین تماس تلفنی نیز عنوان کرده بود که ماشین را به قیمت 5 میلیون تومان فروخته و قصد دارد تا خودروی دیگری بخرد اما پس از این تماس به صورت ناگهانی ناپدید شده تا اینکه محسن مدعی شد که او به خارج از کشور رفته است.
وقتی گمشدن حسین مرموز شناخته شد، تیمی از اداره 11 پلیس آگاهی تهران وارد عمل شد تا فرضیه وقوع جنایت فامیلی را بررسی کند.
در این مرحله خواهر تازه‌عروس در بازجویی‌ها گفت: پس از چند روزی که از برادرم حسین هیچ اطلاعی نداشتیم، محسن در حالی‌که ساک لباس‌های برادرم را در اختیار داشت به خانه پدرم آمد و ادعا کرد حسین ساک و لباس‌های داخل آنرا به او داده تا به خانواده تحویل دهد و در ادامه نیز مدعی شد که حسین تا چند ساعت دیگر با تلفن همراه من تماس خواهد گرفت تا من و دیگر اعضای خانواده را از نگرانی خارج کند؛ پس از گذشت حدود 3 ساعت، تلفن همراهم به صدا در آمد. زمانی‌که پاسخگوی تماس شدم صدای مردی را که گویا از فاصله دوری تماس گرفته بود در گوشی تلفن همراه شنیدم که خود را برادر من معرفی می‌کرد اما زمانی‌که قصد داشت ‌ خبر سلامتی خود را به من بگوید، در کمال تعجب مرا با اسم شناسنامه‌ای صدا زد و این در حالی است که اعضای خانواده مرا با نام مستعار صدا می‌زنند و به همین علت اطمینان ندارم که صدای شنیده شده در تلفن، صدای برادرم بوده باشد.

با توجه به این تناقضات که در همگی ردپای داماد خانواده دیده می‌شد و همچنین دیگر اطلاعات به‌دست آمده در تحقیقات که همه آنها دروغ بودن اظهارات «محسن» را نشان می‌داد، کارآگاهان وی را در روز 16 مردادماه در منطقه دولت‌آباد، فلکه دوم دستگیر کردند. محسن 20 ساله ابتدا بر ادعای گذشته خود درباره خروج حسین از کشور اصرار می‌کرد؛ اما در برابر دلایل و مدارک ارائه شده از سوی کارآگاهان و سؤالاتی که در برابر آنها هیچگونه پاسخ قانع کننده‌ای وجود نداشت لب به اعتراف باز کرد و در نخستین اعترافات خود گفت: «‌جنازه حسین را در خانه ویلایی پدرم در چمستان در داخل اتاق خواب، زیر خاک دفن کرده‌ام».

متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: از سال 89 با خواهر حسین نامزد کرده بودم و دو هفته قبل از آنکه حسین را به قتل برسانم، مراسم عقدمان نیز برگزار شده بود؛ پس از آنکه حسین برای فروش ماشین به تهران آمد، 5 میلیون تومان پول فروش خودرو را در خانه من نگهداری می‌کرد. به بهانه گشت و گذار او را به همراه خود به ویلای پدرم در چمستان استان مازندران بردم؛ با گذشت یک روز از رفتن ما به ویلا و در حالی که حسین خواب بود، با کلنگ سه ضربه به سر او وارد کردم و همین ضربه‌ها باعث شد تا او در همان حالت خواب به قتل برسد. پس از کشتن حسین، جنازه او را در گودال یک متری، در گوشه‌ای از اتاق خواب، قرار داده و پنهان کردم.

با توجه به اعترافات تکان‌دهنده تازه‌داماد، کارآگاهان به استان مازندران رفته و با حضور کارآگاهان شهرستان نور و ماموران پزشکی‌قانونی، جسد متعلق به حسین را به همراه کلنگی خونین از زیر خاک بیرون کشیدند.
سرهنگ کارآگاه آريا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرائم‌جنايي پليس آگاهی تهران، در ادامه اعلام این خبر گفت: در تحقیقات مشخص شد که محسن، 2 هفته بعد از ارتکاب جنایت و با هدف ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات و در شرایطی که میان اعضای خانواده قربانی اینگونه القا کرده بود که «حسین» به خارج از کشور رفته است، اقدام به برگزاری مراسم عروسی خود با خواهر قربانی کرده و حتی در مسافرتی که به همراه خواهر قربانی و پس از برگزاری مراسم عروسی به استان مازندران داشته چندین روز را نیز در ویلای محل اختفای جسد گذرانده است.

  
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حامي
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
8
اك تو سرش واسه پنج ميليون...
آدم بكشي...
فكر مي كرده خيلي زرنگه...
حاجي رفت خارج
ایرانی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
0
8
واسه پنج میلیون!؟؟؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۲
1
8
واسه پنج میلیون؟! مردم قبلا اینقدر ندید بدید نبودن که!!
ناشناس
|
UNITED STATES
|
۰۶:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
0
4
اینجور که من از چند نظری که بیان شده احساس میکنم از مبلغش پائینش ابراز تعجب کردند و پرسیدند که فقط برای پنج میلیون؟ خوب بود یکیشون بگه برای چند میلیون قابل قبوله!!
جو سرخ پوسته
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
2
0
از یک میلیارد به بالا!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
2
0
یک میلیارد ریال یا یک میلیارد تومان و یا یک میلیارد دلار ، یورو ، پوند و یا....... لطفاً تکلیف مارا مشخص کنید.
مهدی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۳
1
6
خیلی جای تعجب نداره
مردی به خاطر 5 میلیون آدم میکشه
..............
کلا جامعه خوب متحول شده ... جای تبریکه
شنگول
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
3
0
مهدی جون «کلا جامعه خوب متحول شده»؟!! (اینا شاخامه)!! عزیزم رکورد منفی بافی رو زدی. آفرن!
امیر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
1
1
,وقتی اختیار آدم دست شیطان نفس بیافته برای کمترازاینها هم انسان بی فکر ادم میکشه
ahmad
|
CANADA
|
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
0
1
jameh bemar ast
هيچكس
|
-
|
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۴
0
0
چقدر در انجام اعمال غير انساني خونسرد شده ايم ،و از همديگر سبقت ميگيريم (قتل داداشي و تجاوز گروهي و ....) معلم ما چه كسي است و چه درسي به ما داده كه اينگونه بيراهه مي رويم ؟
مقايسه كنيد با برخوردهاي انسان دوستانه و ستودني مردم ژاپن، پس از وقوع زلزله مهيب و سونامي و انفجار نيروگاه اتمي.
امير
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۵
0
0
[جان انسانها اينقدر بي ارزش شده كه حتي اسيب شناسي هم نميشود تا راه حل مناسبي براي كاهش جرايم پيدا شود مثلا مرگ و مير در تصادفان رانندگي رو توجه كنين و با ديگر كشورها مقايسه كنين
نظرات بینندگان