arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۹۴۶
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۲ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۰

تاريخچه ناآرامي هاي خياباني در لندن

جوانان نقابدار، سرگردان در خيابا ن ها، مسلح به كوكتل مولوتف، خانواده هايي كه از خانه هاي آتش گرفته خود فرار مي كنند، پزشكاني كه به سوي مجروحان و آسيب ديده ها مي دوند و ماشين هاي مسلح پليس كه در خيابان ها گشت زني مي كنند؛ اينها توصيفي از يك منطقه جنگي است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
شرق نوشت: جوانان نقابدار، سرگردان در خيابا ن ها، مسلح به كوكتل مولوتف، خانواده هايي كه از خانه هاي آتش گرفته خود فرار مي كنند، پزشكاني كه به سوي مجروحان و آسيب ديده ها مي دوند و ماشين هاي مسلح پليس كه در خيابان ها گشت زني مي كنند؛ اينها توصيفي از يك منطقه جنگي است.

طي هفته اخير، رسانه هاي جهان پر شده است از صحنه هايي اينچنيني كه از لندن، منچستر و بيرمنگام مخابره مي شود.

درحالي كه افكار عمومي بريتانيا در جست وجوي پاسخي است كه چرايي وقوع اين گونه امواج آنارشيستي را توضيح دهد.

    ولي اين نخستين باري نيست كه شورش خياباني، لندن را فلج كرده، انگار تاريخ با دقت دهشتناكي در حال تكرار است.
    
    شورش خيابان پائول
    در آوريل ۱۹۸۰، ماموران پليس به كافه سياه و سفيد، مركز معروف معامله موادمخدر در بريستول حمله كردند.

 نرخ بالاي بيكاري، شرايط سخت زندگي و احساس تبعيض در رفتار نيروهاي پليس، تركيبي مرگبار از صدها جواني آفريد كه با پليس وارد نبرد شدند. آنها ماشين هاي پليس، كاميون هاي آتش نشاني و ساختمان هاي عمومي را ويران كردند.

 در مجموع 25نفر روانه بيمارستان شدند، كه 19 نفر از آنها افسر پليس بودند، ۱۳۰ نفر نيز دستگير شدند. با اينكه اين تعداد در مقايسه با شورش هاي بعدي نسبتا اندك است، ولي شورش خيابان پائول نقطه عطفي در اين زمينه است.
    
    شورش هاي تابستان ۱۹۸۱
    قانون SUS – به طور خلاصه قانون افراد مشكوك- يكي از روش هاي پليس بود كه اجازه مي داد افراد را بدون دليل خاصي نگهدارند و بازرسي كنند . اين قانون موجب گسست وحشتناكي بين پليس و اقليت هاي اجتماعي بين دهه هاي ۱۹۷۰ و اوايل ۱۹۸۰ شد.

وقايع آوريل سال گذشته مقدمه اي براي اتخاذ تاكتيك جديد به نام «عمليات باتلاق» بود كه تحت آن دسته هاي بزرگ پليس در خيابان ها گشت مي زدند و مشكوك ها را به بهانه كم كردن نرخ جرم و جنايت دستگير مي كردند.

    در غروب دهم آوريل در محله بريكستون، زماني كه پليس يك جوان سياهپوست كه با چاقو زخمي شده بود را به ماشين پليس هدايت مي كرد تا او را به بيمارستان برساند، جوان از ترس اينكه مبادا دستگير شود، فرار كرد. جمعيت در اطراف صحنه گرد آمدند و شروع كردند به پرتاب بطري به سوي پليس. وقتي شب فرا رسيد، شايعاتي مانند به آتش كشيدن سراسر بريكستون و اينكه مرد زخمي توسط يك پليس سفيدپوست چاقو خورده است، پخش شد. «عمليات باتلاق» آغاز شد.

 زماني كه افسرها به دنبال مردي بودند كه مشكوك به حمل موادمخدر بود، يك شورش تمام عيار با پرتاب كوكتل مولوتف آغاز شد كه در تاريخ بريتانيا بي سابقه بود. صدها خانه و ساختمان غارت و به آتش كشيده شدند. 300 مامور پليس به علاوه 60نفر ديگر زخمي شدند. در ماه هاي بعد شورش در مناطقي از شهرهاي بيرمنگام، ليدز و ليورپول گسترده شد.
    
    برودواتر فارم
    در پنجم اكتبر ۱۹۸۵، پليس به خانه زني آفريقايي تبار به نام سينتيا جارت حمله كرد. پسر او به تازگي دستگير شده بود. اين زن در املاك برودواتر فارم زندگي مي كرد؛ يك مجتمع مسكوني متراكم در قلب محله تاتنهام. اين مجتمع به عنوان يكي از بدترين مكان هاي زندگي در انگلستان شناخته مي شد.

 سينتيا، در حالي كه از پليس مي گريخت، سقوط كرد و در اثر حمله قلبي مرد. همين آغاز اعتراضي وسيع از سوي ساكنان مجتمع شد. دختر سينتيا ادعا مي كرد پليس مادرش را هل داده است. در روزهاي بعد، يك تظاهرات صلح آميزي به سوي ايستگاه پليس در تاتنهام ترتيب داده شد، ولي صلح ديري نپاييد.

 صدها نفر شورش كردند كه دليل آن تنها مرگ سينتيا در خانه اش نبود. پليس هفته پيش از آن نيز يك زن بي گناه جاماييكايي را در جنوب لندن به ضرب گلوله مجروح كرده و منجر به فلج شدن او از كمر به پايين شده بود. غارت، خشونت و مقابله مسلحانه با پليس تنها پس از قتل فجيع يك افسر پليس خاتمه يافت. او را با ۴۲ ضربه چاقو از پاي درآورده بودند. در ماه هاي پس از اين حادثه، صدها نفر دستگير و مورد بازجويي قرار گرفتند.
    
    شورش اولدهم
    در سال ۲۰۰۰ حدود ۵۷۲ مورد جرم نژادي در شهرك اولدهم - محله آسيايي ها- گزارش شد. درحالي كه خشونت نژادي غيرمعمول نبود، ۲۶ مي ۲۰۰۱، روزي مرگبار براي اعتراضات بود كه در آن درگيري هاي كوچك بين مردان سفيد پوست و مردان آسيايي صورت گرفت.

مجموعه اي از حمله هاي كوچك متعاقب آن به وقوع پيوست؛ بسياري از آنها به دست جوانان سفيدپوست و طي چند ساعت، ارتش ۵۰۰ نفره مردان آسيايي، خود را در مواجهه با نيروها، سگ هاي پليس و هلي كوپترهايي ديدند كه خيابان اولدهم را محاصره كردند.

 نزديك ۳۰۰ نفر زخمي و صدها نفر نيز دستگير شدند. توني بلر، سفيدپوستان افراطي را در تحريك خشونت ها سرزنش كرد، ولي اصرار داشت كه جوانان آسيايي نبايد در درگيري هاي نژادپرستانه شركت مي كردند. متعاقب خشونت هاي اولدهم، در بردفورد و ليدز نيز تظاهرات مشابهي به راه افتاد.

  به نظر مي رسد انگلستان مبتلابه بيماري مرگبار دژاوو شده است، يا شايد اين يك زنگ بيدارباش است. همزمان با برقراري دوباره نظم و آغاز به سروسامان دادن به ويراني ها، در مورد علل شورش بايد مداقه كرد، در  غير اين صورت اين آخرين شورشي نخواهد بود كه خيابان ها و قلب لندن را پاره پاره مي كند.
   
نظرات بینندگان