arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۴۱۱
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۴ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۰

وقتي ارواح سریال های ماه رمضان سوار تاكسي مي شوند

فكرش را بكنيد، ماه رمضان بيايد و تلويزيون سه چهارتا سريال هرشب پخش نكند؛ اصلا آن ماه، ماه مي‌شود؟ ظاهرا ربناي شجريان را مي‌شود پخش نكرد اما سريال‌ها ديگر جزو لاينفك ماه رمضان شده‌اند. اما بياييد از مردم بپرسيم يادشان هست سال گذشته در ماه رمضان چه سريالي ديده‌اند. سخت هم نمي‌گيريم. فقط نام سريال را بگويند كافي است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اعتماد نوشت:
فكرش را بكنيد، ماه رمضان بيايد و تلويزيون سه چهارتا سريال هرشب پخش نكند؛ اصلا آن ماه، ماه مي‌شود؟ ظاهرا ربناي شجريان را مي‌شود پخش نكرد اما سريال‌ها ديگر جزو لاينفك ماه رمضان شده‌اند. اما بياييد از مردم بپرسيم يادشان هست سال گذشته در ماه رمضان چه سريالي ديده‌اند. سخت هم نمي‌گيريم. فقط نام سريال را بگويند كافي است. فكر مي‌كنيد چند نفر يادشان هست؟ سال‌هاي قبل از پارسال را كه ديگر تخفيف مي‌دهيم چون نتيجه معلوم است. البته چند مجموعه به ياد ماندني نظير «صاحبدلان»، «ميوه ممنوعه» و تا حدودي «او يك فرشته بود» را مستثني مي‌كنم.

فكر مي‌كنيد سريال‌هايي تا اين حد فراموش شدني چطور امكان دارد روي مخاطب تاثير بگذارند؟ مگر هدف تلويزيون از ساخت و پخش اين سريال‌ها همين نيست؟ مگر تلويزيوني‌ها نمي‌خواهند مردم را با ديدن سريال‌هاي معنوي ماه رمضان، متحول كنند؟ مگر قرار نيست از شيطان بترسيم. از عاقبت گناه وحشت كنيم؟ عالم برزخ را ببينيم و عبرت بگيريم؟ قرار بر همين‌ها است ديگر.

توجه دادن مردم به ماورا، به تصوير كشيدن شيطان حالا چه در كسوت زن و چه در قالب مرد، تشريح كردن نوع وسوسه‌هاي ابليس، نشان دادن عاقبت سست عنصراني كه گول آقا يا خانم شيطان را مي‌خورند، مذموم شمردن حسد و حرص و طمع و... از راه نمايش عاقبت گنهكاران، لزوم تكيه به روحانيون و آويزه ‌گوش كردن نصايح‌شان براي درامان ماندن از شر شيطان، از جمله محور‌هاي محتوايي اين سريال‌هاست.

جلوه‌هاي ويژه هم به كمك مي‌آيد تا فضاهاي ماورايي – آنگونه كه تجسم و تصور و تخيلات كارگردان است – خلق شود. گاه اين صحنه‌ها به فانتزي‌هاي تخيلي و سرگرم‌كننده با حداقل باور‌پذيري تبديل مي‌شوند كه بيش از آنكه تاثيرگذار باشند، مفرح و سرگرم‌كننده‌اند. اين قسم سريال‌ها حتي اگر از حيث فرم و ساختار تكنيكي، خوش‌ساخت از آب دربيايند چون براي مناسبت مشخصي توليد مي‌شوند، آنچه بيشتر در معرض بررسي قرار دارد، فيلمنامه و مضمون ومحتواست نه چيز ديگر. مضامين اين سريال‌ها هم كه حال و روز مشخصي دارند. چندي پيش لطيفه‌يي منتشر شد در باب همين سريال‌هاي ماه رمضان كه به نظرم هوشمندانه بود و نشان از آن داشت كه مردم به سادگي دست تلويزيون و برنامه‌سازانش را در ساخت اينگونه سريال‌ها خوانده‌اند و به فرمول آن دست يافته‌اند. «طرز تهيه سريال‌هاي ماه مبارك رمضان: آدم خوب ومثبت با محاسن سفيد يك عدد+ پيرزن سالخورده يك عدد، ترجيحا فلاني+ شهرستاني لهجه‌داري يك عدد نمك سريال+ شيطان زن يا مرد+ دختر جوان و زيبا دو عدد+ پسر جوان و جذاب يك عدد+ زن زيبا و معصوم يك عدد، ترجيحا فلاني+ مرد ميانسال دو عدد، ترجيحا بهماني+ بهشت زهرا يك بار+ امام‌زاده نامشخص+ مسجد بي‌نام و نشان +جوانان معتقد با نام‌هاي مذهبي و بسيار قابل اعتماد چند نفر+ پولدارهاي غيرقابل اعتماد با نام‌هاي ايراني چند نفر+ تعدادي پليس، معتاد، اهالي و كسبه محل به مقدار لازم» بعد هم همه را هم مي‌زنيم و ادامه ماجرا «از طرف ديگر گاهي تلويزيون احساس مي‌كند بايد كمي هم در ماه رمضان خنده‌دار وسرگرم‌كننده باشد و مردم را بخنداند. حالا گاهي رضا عطاران مي‌شود پاي ثابت شبكه» گاهي «زيرزمين» مي‌آيد و گاهي هم در وانفساي كمبود فيلمنامه خوب وكارگردان كمدي‌ساز، دست تلويزيون خالي مي‌ماند و ناچار مي‌شود با هر كيفيتي كار را روي آنتن بفرستد مثل همين امسال. به هر حال وقتي تلويزيون وظيفه خطير دور كردن مردم از شبكه‌هاي ماهواره‌يي را بر عهده گرفته بايد مردم را به رگبار ببندد ديگر. بايد به لطايف‌الحيل مردم را پاي شبكه داخلي نشاند، والا معلوم نيست چه فجايعي اتفاق مي‌افتد. از عجله هر ساله تلويزيون در سفارش دادن و ساخت اين سريال‌ها ديگر چيزي نمي‌گويم كه رسم هرساله است و از نبود سياست‌هاي مشخص براي مناسبت‌ها و نبود هدفگذاري كلان براي پخش اين سريال‌ها حرفي نمي‌زنم كه اظهر من‌الشمس است. تلويزيون هنوز و پس از سال‌ها نه بلد است بر مخاطبانش تاثير بگذارد و نه بلد است آنها را شاد كند. نمونه‌هايش هم كم نيست. مثلا شادي‌آفريني به سبك مجريان مطرح تلويزيوني در برنامه زنده صبح جمعه كه ماجرايش را همه مي‌دانند.

اما حواستان باشد. سريال‌هاي معنوي، آموزه‌ها و كاركرد‌هاي ديگري هم دارند. مثلا مي‌فهميم وقتي روح از بدنمان جدا مي‌شود، چه امكاناتي در اختيارمان هست. كجاها را مي‌توانيم طي‌الارض كنيم و كجاها را بايد با تاكسي برويم. كجا مي‌توانيم روي صندلي بنشينيم و كجاها مي‌توانيم از ديوار رد شويم. اين‌بار اگر زد و ما هم روحمان از بدن جدا شد، تكنيك‌هاي مختلفش را بلديم و آن موقع خيلي گيج نمي‌شويم. يا مثلا ياد مي‌گيريم كه كي و كجا و چطور مي‌توانيم وارد خواب يكي بشويم. تازه كلي فهميديم كه آن كسي كه مي‌رويم توي خوابش بايد چطور آدمي باشد. ياد مي‌گيريم كه اگر روح شديم اشكال ندارد با يك روح از جنس مخالف اين‌ور و آن‌ور برويم و خودماني شويم چون تفكيك جنسيتي در عالم ارواح چندان موضوعيتي ندارد. به همين دليل وقتي روح شديم اجازه داريم وارد اتاق خواب دختر مردم شويم و با كله برويم توي خوابش. چرا كه نه؟ خداوكيلي نبايد از تلويزيون ممنون بود كه اين همه اطلاعات از عالم غيب همينطوري مفت و مجاني در اختيار عموم علاقه‌مندان مي‌گذارد؟ من كه ممنونم. شما چطور؟
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Canada
|
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۷
0
0
ولی اغما هم بد نبود و سریال سقوط یک فرشته هم داره خوب می شه
هيچكس
|
-
|
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۷
0
0
گل گفتي.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۷
0
0
وقتی پلنگ صورتی هم کارتونش و هم فیلمش مفت تو دست بالمون هست این آقای ضرغامی چه اصراری داره این همه خرج این جور فیلمها کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرات بینندگان