arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۵۶۲۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۱۹ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۰

خدا برای همه مردم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمدرضا زائری : پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) فرمودند: دعایی که با نام خدا و ذکر بسم الله الرحمن الرحیم آغاز شود، رد نمی‌شود و خداوند آن را مورد توجه قرار می‌دهد.

خلاصه‌ای از برنامه‌های گذشته عرض می‌کنم. در ادامهٔ خطبهٔ پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) دربارهٔ ماه مبارک رمضان، به اینجا رسیدیم که فرمودند در ماه مبارک رمضان هنگام نماز دست به دعا بردارید که این ساعات بهترین ساعات عمر و روزگارند. خداوند در وقت نماز با رحمت به بندگانش می‌نگرد. وقتی بندگان او را می‌خوانند، دعای آن‌ها را استجابت می‌کند و وقتی از او چیزی بخواهند به آن‌ها عطا می‌کند. به توصیه پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه)، ماه مبارک رمضان ماه دعاست. رسول خدا (صلوات‌الله‌علیه) در کل این خطبه نه فقط قشر خاصی را، بلکه همیشه همهٔ مردم را مخاطب سخنان خود قرار می‌دهند. ماه مبارک رمضان ماه همهٔ مردم است. مخاطب حرف‌های این شب‌های ما همهٔ مردم هستند. مثلاً آقا آرمین و آقا مهدی که امروز در خیابان ولی‌عصر دیدمشان و اسمشان را پرسیدم که بخشی از برنامه را به آن‌ها تقدیم کنم. در یکی از کتاب‌هایی که امروز برای معرفی آورده بودم، شعری از فروغ فرخزاد دیدم که جالب بود. من شخصاً فکر نمی‌کردم فروغ فرخزاد چنین شعری داشته باشد.

آه‌ای خدا چگونه تو را گویم 
کز جسم خویش خسته و بیزارم 
هر شب بر آستان جلال تو
گویی امید جسم دگر دارم
از دیدگان روشن من بستان
شوق به سوی غیر دویدن را
لطفی کن‌ای خدا و بیاموزش
از برق چشم غیر رمیدن را

ما آدم‌ها همیشه قالب‌هایی برای حرف زدن داریم اما دعا و مناجات در این قالب‌ها نمی‌گنجند. من اگر می‌خواستم شعری بخوانم قطعاً شعری از مولانا یا حافظ و نظامی یا از شاعران معاصر مثل پروین اعتصامی یا رهی معیری انتخاب می‌کردم. اما وقتی صحبت از خدا و دعا و مناجات به میان می‌آید، قالبی نداریم. اینجا بحث رابطهٔ یک انسان است با معبود خود. البته دعا آداب و ظرافت‌هایی دارد.

چند شب پیش روایتی خواندیم که خدا به یکی از پیامبران می‌فرماید که من ابا دارم که به غیر از مسیر طبیعی، اتفاقی رخ دهد. اگر مریضیم باید به دکتر مراجعه کنیم. اما گفتیم یک شفا داریم و یک دوا. دوا را دکتر می‌دهد. اما آن کسی که شفا می‌دهد خدا است. یعنی اسباب و علل سر جایش باید باشد، اما از آن طرف هم هیچکس نمی‌تواند منکر قدرت خدا شود. این مسئله هم فقط مختص ما نیست. همه جای دنیا ما نمونه‌هایی را می‌بینیم که قدرت معنوی و ارادهٔ ایمان انسان اثری دارد که از دوا و دارو موثر‌تر است. گاهی هم خدا می‌خواهد بهانه‌ای برای توجه ما به وجود بیاورد. داستانی است که کسی سوار بر ماشین از خیابان خلوتی رد می‌شد. بچه‌ای با سنگ به ماشین او زد. طرف پیاده شد و از او پرسید: چرا سنگ زدی؟ گفت: هرچه برای ماشین‌ها دست تکان دادم که بایستند و کمک کنند تا برادرم را که از روی ویلچر افتاده، دوباره سر جایش بنشانم، کسی توجه نکرد. چون خیابان خلوت است و ماشین‌ها با سرعت رد می‌شوند. من مجبور شدم سنگی پرتاب کنم تا متوجه من بشوید. آن مرد به آن بچه‌ها کمک کرد و رو به خدا گفت: خدایا ممنونم که با این سنگ من را بیدار کردی. گاهی ما در زندگی آنقدر سریع حرکت می‌کنیم که خدا با یک بیماری و ناراحتی و مشکل به ما اشاره می‌کند. آن وقت کمی چشمانمان را باز می‌کنیم و می‌بینیم که خدایی هست و مناجات و دعا و نیازی هم هست.

من در برنامه دو تا گل به همهٔ حاضرین نشان دادم که یکی مصنوعی بود و دیگری طبیعی و از همه خواستم از دور حدس بزنند که کدام یک طبیعی است و کدام مصنوعی. بعضی می‌پرسند زندگی با دعا و زندگی بدون دعا چه فرقی با هم دارند؟ ظاهر زندگی‌ها را که نگاه می‌کنیم مثل هم است. در هر دو زندگی صبح طرف از خواب بیدار می‌شود و سر کار می‌رود، به خانه برمی‌گردد و در جمع خانواده غذایی می‌خورد، چه بسا خیلی وقت‌ها هر دو مورد نماز هم می‌خواند. اما یک زندگی طبیعی است، و دیگری مصنوعی. مثل این گل‌ها. از دور که نگاه می‌کنیم طبیعی و مصنوعی با هم فرقی ندارند. ولی گل طبیعی بو و تازگی و طراوت دارد. زندگی با دعا روحی دارد که از دور معلوم نیست. این روح و طراوت و شادابی در متن زندگی معلوم می‌شود. از بیرون که نگاه می‌کنیم زندگی با دعا و بدون دعا شبیه هم است. حتی گاهی وقت‌ها می‌بینیم که طرف دعا نمی‌کند و بسیار زندگی مرفهی دارد. یا کسی که دعا می‌کند زندگی پر از مشکلی دارد. ولی یادمان باشد که از دور معلوم نیست که کدام زندگی طبیعی است و کدام مصنوعی!

در کتاب الحیاة آمده است که پیامبر (صلوات‌الله‌علیه) فرمودند هر که این دعا را بعد از هر نماز بخواند و به خواندن آن مراقبت کند خداوند گناهان او را می‌آمرزد و آن دعا، دعای اللهم ادخل علی اهل القـُبور السُرور... است. ما در این دعا می‌خوانیم که، خدایا هر فقیری را بی‌نیاز کن، هر تشنه‌ای را سیراب کن، هر گرسنه‌ای را سیر کن. هر زندانی را آزاد کن... این دعا در واقع به ما تعلیم می‌دهد که به بشریت در یک افق گسترده نگاه کنیم. به روزی که دیگر هیچ کسی گرسنه نباشد. ماه رمضان وقت تربیت ما برای تعلیم این نگاه است. ابتدای این دعا با یاد کردن از اهل قبور شروع می‌شود یعنی ما همواره به یاد داریم که در مسیر رفتن و مرگ هستیم. اما تا وقتی زنده هستیم آرزوی ما این است که همهٔ مشکلات حل شود. و البته در مکاشفه‌ای یکی از اولیاء الهی از زبان امام زمان می‌شنود که در حقیقت این دعا، دعا برای ظهور ما است. چون هر چه در آن می‌خواهید جز با ظهور ما محقق نمی‌شود.

چند کتاب معرفی می‌کنم. ره‌توشه مناجاتیان، نویسنده، آقای بکایی. مجموعهٔ خیلی ساده و خواندنی برای عموم در بحث دعا و مناجات. ترجمهٔ استاد سیدعلی گرمارودی از صحیفهٔ سجادیه، انتشارات هرمس. بسیار ترجمهٔ روان و خواندنی و شیرین است. من از این کتاب واقعاً لذت بردم. خواندن صرفاً متن فارسی این کتاب هم لذت بخش است. پشت جلد کتابی جمله‌ای خواندم از فرمایشات مقام معظم رهبری که فرموده بودند دعا حتماً نباید عربی باشد. خواندن ترجمهٔ فارسی دعا هم ارزشمند است. دست دعا، چشم امید. نویسنده، سیدمهدی شجاعی، انتشارات نیستان. ترجمهٔ ادبی دعای خمس عشر. شکوای سبز. نویسنده، سیدمهدی شجاعی، انتشارات نیستان. ترجمه ادبی دعای ندبه، مناجات شعبانیه و دعای عرفه در جلد اول و دعای ابوحمزه در جلد دوم. سی دی این کتاب هم با صدای استاد شجاعی منتشر شده است. مجموعه مناجات. نویسنده، سیدمهدی شجاعی، انتشارات نیستان. سبک و غالب متفاوتی از مناجات است. نمونه‌هایی از آن را می‌خوانم. ای پرده‌دار عشق‌های پنهان! دل‌های شکسته را خودت بند باش و رابطه‌های گسسته را تو پیوند باش. / ای بخشندهٔ معصیت‌های پنهان! به عاصیان پنهان‌کار توفیق ده که پیش از اتمام دوران صبر تو شکافتن پرده ستر تو دست از گناه بشویند و دهان توبه و پای بازگشت بگشایند. / ای خدای مهر و قهر! مهر تو پیش و بیش از قهر تو است. سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ، تویی که مهرت را از دشمنانت دریغ نمی‌کنی، قهرت را بر دوستانت روا مدار. مناجات در رمضان. نویسنده، دکتر جابر عناصری. مجموعه مناجات‌های بسیار شیرین و شیوا مخصوص ماه مبارک رمضان.

امشب شب جمعه است. می‌خواهم از دو نفر یاد کنم. ما یک شب راجع به پزشکان متعهد و مردمی نکاتی را گفتیم. دو خاطره می‌خواهم تعریف کنم. یکی از مرحوم دکترمرتضی شیخ که مشهدی‌ها ایشان را خوب می‌شناسند. معروف است که ایشان موتورسیکلت کهنه‌ای داشت. از ایشان پرسیدند چرا با موتور بیرون می‌روید. فرمود محلاتی که گاهی من به آن‌ها سرمی‌زنم فقط با موتور قابل رفت‌وآمد است. دختر ایشان نقل می‌کند که ایشان از مردم پول نمی‌گرفتند، یک صندوقچه تهیه کرده بود که هر کس هر چقدر مایل است بدهد. خیلی‌ها پول نداشتند و در نوشابه در صندوق می‌انداختند. دختر ایشان می‌گوید روزی پدرم را درحال شستن در نوشابه دیدم. پرسیدم چه کار می‌کنید؟ گفتند: این در نوشابه‌ها را ضدعفونی می‌کنم و شب‌ها می‌ریزم جلو مطب که مردمی که پول ندارند و در نوشابه در صندوق می‌اندازند، آلوده به بیماری نشوند. یاد می‌کنم از دکتر احمد حسنی. در کرمان ایشان را از نزدیک می‌شناختم و مرید ایشان بودم. این شعر از ایشان است.

هر آنجا که استاده افتد ز پای / بود مسجد و کعبهٔ پارسای
در این کعبه خدمت‌سرایی کنیم / به محراب دل پارسایی کنیم
هر آنجا که دل عزم خدمت کند / برد کعبه آنجا، عبادت کند
قلم بهر حکمت نوشتی سرود / مریزاد دستی که خدمت نمود
ز کردار نیکو اگر یاد ماند / به خدمت‌سرا خطه آباد ماند
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۰
1
5
خدا پدرت را بیامرزه آشیخ
این جماعت به سمتی می‌روند که خدا را هم به انحصار درآورده‌اند. شما را به خدا جوان‌ها را به خاطر سیاست‌تان از خدا دور نکنید.
نظرات بینندگان