arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۰۹۷
تاریخ انتشار: ۰۸ : ۱۲ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۰

حكام بي ريشه مثل درختان بي ريشه

درخت هاي بي ريشه با تندبادي واژگون مي شوند، در حالي كه اقرانشان كه ريشه در خاك دارند، همچنان سرافراز مي مانند. مصداق درخت را در شماري از كشورها، حكومت ها و ملت ها نيز مي توان يافت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بهروز بهزادی در اعتماد نوشت: درخت هاي بي ريشه با تندبادي واژگون مي شوند، در حالي كه اقرانشان كه ريشه در خاك دارند، همچنان سرافراز مي مانند. مصداق درخت را در شماري از كشورها، حكومت ها و ملت ها نيز مي توان يافت.

بسياري كشورهاي بي ريشه با مرزهاي قراردادي سراغ داريم كه در طول تاريخ تشكيل و پس از چندي نابود شده اند و همچنين است ملت هاي بي ريشه كه زاييده تصميم هاي سياسي دول استعماري بوده اند. اينك اما دور نابودي حكومت هاي بي ريشه فرارسيده كه از تونس آغاز شده، سراسر شمال آفريقا و بخش هايي از خاورميانه را در برگرفته است و به صورت توفاني غرش كنان جريان دارد. بن علي، مبارك، عبدالله صالح و اينك قذافي در برابر توفان خشم مردم از جا كنده شده اند و ديگراني در بحرين، مراكش، اردن، سوريه و حتي عربستان در نوبت ايستاده اند. شناخت حكومت هاي بي ريشه آسان است، حكومت هايي كه ريشه مردمي ندارند، در راس آنها حاكمي كودتايي يا موروثي نشسته و حاكم بعد از خود را نيز از پيش تعيين كرده است.

در اين حكومت ها مردم كه بايد ريشه باشند، هيچ جايگاهي در تصميمات حكومتي ندارند، شايد مجلسي داشته باشند ولي تصنعي و زينتي است، اعضاي آن در انتخاباتي فرمايشي به نمايندگي منصوب مي شوند و براي شخص حاكم به به و چه چه مي گويند و هورا مي كشند و بر تصميمات او صحه مي گذارند.

 مردم، حكام بي ريشه را ديكتاتور مي نامند و موج خشم و نفرت عمومي از آنان در همه جا هويدا است. اين ديكتاتورها عموما محصول دنياي دوقطبي و جنگ سرد بودند كه به جاي ريشه مردمي ريشه در حمايت مسكو يا واشنگتن داشتند. دوران جنگ سرد كه به پايان رسيد نه قدرتي حامي شان بود و نه مردم، آهسته آهسته مثل دندان فاسد لق شدند و ريزش آنان آغاز شده است. بن علي كه رفت، مردم تونس جشن گرفتند،
    
    گرچه انقلاب شان نيمه تمام ماند... ولي بعيد است كسي جرات كند تمام قدرت را در تونس به دست بگيرد. مصر نيز چنين شرايطي دارد، دوران يكه تازي مبارك كه حكومت را از سادات به ارث برده بود، پايان يافت و نفر بعدي در كار نيست. مگر اينكه شخصي منتخب مردم باشد و مجلس بر كار او نظارت كند. در ليبي نيز پس از 40 سال حكومت سرهنگ قذافي، اينك اين مردم هستند كه از شوراي انتقالي براي تشكيل حكومتي جديد حمايت مي كنند.
    
    به هرحال آنچه روشن است، دوران حكومت هاي بي ريشه به پايان رسيده است. حكومت ها بايد ريشه داشته باشند و اين ريشه، ملت هايند. اين تغيير تاريخي را بن علي، مبارك، عبدالله صالح و قذافي بسيار دير شناختند و رفتار ساير كشورهاي جهان عرب نشان مي دهد آنان نيز اگر دير بجنبند و به مردم تكيه نكنند، در زباله دان تاريخ جا دارند.
نظرات بینندگان