arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۶۲۹۵
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۰۶ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۰

درد و دل یک نوجوان: ایا امیدی در نامیدی وجود دارد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یکی از خوانندگان "انتخاب" با ارسال متنی، خواستار انعکاس آن در سایت شده و آورده است:

من یه سوال داشتم..می خواستم ببینم همه ی نوجوانان این مشکل را دارند یا تنها من...نمیدانم چه کنم..پدر و مادرم بابت هرکاری که انجام میدهند.عادت کرده اند که منت بگذارند..بعضی وقت ها حتی حد ها را میشکنند و غیرقابل تحمل میشوند...به خاطر همین هست که تا کنون چند بار تصمیم به خودکشی گرفته ام و فکر میکنم روزی اگر این رفتارها ادامه یابد چه بسا به ارزویم نیز برسم....نمی دانستم درد دلم را به که بگویم..دلم پر شده..دیگر جا ندارم..اینان هم که زخم زبانهایشان تمامی ندارد...دوست دارم روزی آنقدر جرات داشته باشم که بتوانم لااقل خودم را از این دنیا راحت کنم و بروم حتی اگر به جهنم مگر اینجایی که من زندگی میکنم چه فرقی با جهنم دارد...نمی دانم چه کنم...گفتم شاید شما مرحمی برای دردهای من داشته باشید..اما میدانم شما هم به درد خود گرفتارید..چه کسی به فکر من هست..خدا هم که من را خیلی وقت است فراموش کرده....الان چند وقت است به نتیجه رسیده ام که خدا فقط برای پولدارهاست نه برای من جوان بی دین و بی فرهنگ...الان که این را مینویسم نامیدی امانم را بریده..خسته شده ام از همه چی..دگر هیچی برایم اهمیت ندارد....هر روز می گویم امروز رفتارشان تغییر میکند ولی این روزها تبدیل به ماه شدند و ماه ها به سال ولی گویی برای هیچ کس اهمیت ندارم..وقتی که بچه بودم بچه های دیگر که پدر خودشان  هزار خلاف دیگر بودند پدر من را بخاطر اعتیاد به مواد مخدر سنتی مورد سرزنش قرار می دادند ولی من با این وجود که خلاف پدرشان را میدانستم چیزی در بین دوستانمون نمی گفتنم تا ضایع نشوند اما مگر میشد طاقت اورد ولی من 4 سال به همین منوال طاقت اوردم....خودتان میدانید چه دردی است هر روز در پیش دوستانت بخاطر اعتیاد پدرت مورد تمسخر گیری..به خدا خیلی دردناکه...

با تشکر از شما که وقتتان را صرف خواندن این متن کردید..

اگر میشود این متن را در سایت قرار دهید تا نظرات هموطنانم را هم بدانم..اگر هم قرار ندهید هیچ مشکلی نیست لااقل یک نفر میتواند درد من را بخواند و شاید هم بفمد چه می گویم...
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
KOREA, REPUBLIC OF
|
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۵
0
2
سلام

دوست عزیز زندگی شما شباهتهای زیادی به زندگی گذشته من دارد به همین خاطر من فقط تجربه زندگی خودم رو برات به صورت اجمال می نویسم.
پدر بنده نیز دچار مشکل اعتیاد بود، و این موجب شده بود که از لحاظ مالی به تنگنا بیافتیم. رابطه مادرم و پدرم بسیار بد بود و انها دائم در حال بحث و جدل بودنند. پدرم همیشه سرکوفت می زد که دیگر نمی تواند خرج زندگی ما را بدهد. و مادر دائم سرکوفت می زد که توانایی انجام کارهای خانه را ندارد و .... دوستان و آشنایان و اطرافیان هم کسی ما رو تحویل نمی گرفت. شرایط به گونه ای شده بود که واقعا از بودن در این دنیا حالم به هم می خورد. ولی هیچ وقت امید و توکل به خدا رو از دست ندادم. نتیجه اون تحمل و امید بد نبود. من الان دکترای یک رشته مهندسی دارم و تشکیل خانواده دادم و در یه گوشه ار این دنیا زندگی آرومی دارم. امید این که تو هم هر چه زودتر یک زندگی آرومی داشته باشی.
اا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۵
0
39
به نظرم خیلی ها این نامه را خواندند ولی جوابی برای گفتند نداشتند
m
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۵
54
1
خيلي تيتيش و بچه ننه هستي جوحو. اينم شد مشكل ؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۵
0
52
سلام دوست عزيز ناراحت نباش خيلي از نوجوان ها وجوان هاي امروز اين مشكلات را دارند حتي بيشتر از اين و در ضمن خداوند هيچ بنده اي را فراموش نمي كند اين ما هستيم كه خدا را فراموش كرده ايم فقط با صبر وبردباري وتوكل بر خدا مشكلات حل خواهد شد چون پايان شب سيه سپيد است به اميد ان روز.
متين
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۶/۱۹
1
51
سلام نترس منم درد تورو دارم ولي خدا رو هيچ وقت فراموش نكنيم . شيطان در كنار ماست.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲
1
53
هیچ وقت به فکر این نیفت که خدا فراموشت کرده چون اگر میخواست این کارا بکنه الان زنده نبودی،فکر خودکشی هم خیلی احمقانه است برای یه ادمی که میتونه فکرکنه،منم نوجوانم خیلی از این فکرایی که تو میکنی رو کردم اما وقتی خدا رو شناختم فهمیدم زندگی در هر حالت با خدا بودن زیباست.
نظرات بینندگان