شاید سال ها بعد وقتی آیندگان ما در کتاب های تاریخشان بخوانند که ما برای انجام خریدها و تراکنش هایمان از پول کاغذی و کارت بانکی استفاده می کردیم، همانقدر بخندند و متعجب شوند که ما از خواندن روش اجدادمان در مبادلات کالا به کالا حیرت زده بودیم. ارز دیجیتال و سیستم بلاک چین دو عبارت پر تکرار خبرهای این روزها هستند. عباراتی جدید اما جنجالی که گاه به اشتباه تفسیر می شوند. اما ما ایرانی ها تا چه حد در مورد ارزهای دیجیتال و بلاک چین اطلاعات داریم؟ شاید پاسخ اغلب ما گزینه ؛ "بسیار اندک " باشد . بر همین اساس سرویس آی تی انتخاب با مهندس محمد صالح هجینی کارشناس و مشاور حوزه فناوری و بازاریابی دیجیتال گفتگویی اختصاصی ترتیب داده و نظر وی را در خصوص موضوعات مذکور و البته چگونگی اهمیت بلاک چین در ایران جویا شده است. متن مصاحبه را در ادامه بخوانید:
بسیاری از مخاطبان ایرانی اطلاعات کمی در مورد بلاک چین و ارزهای دیجیتال دارند،گرچه شاید علاقه مندان به فناوری در این خصوص اطلاعات زیادی داشته باشند،اما این گروه در اقلیتند. بنابراین شاید بهتر باشد پرسش نخست را به توضیحاتی در همین زمینه اختصاص دهیم.
به طور کلی فلسفه اصلی سرویس بلاک چین "حذف واسطه ها" است.سرویسی که در اصطلاح فنی به ارتباطات «پیرتوپیر» مشهور است.در چنین شرایطی خریدار و فروشنده سیستم نقل وانتقال مالی خود را از حالت سنتی خارج کرده و با حذف واسطه مستقیما وارد معامله می شوند.
یکی از مزیت های سرویس بلاک چین را می توان عدم ذخیره سازی "دیتا" به شکل متمرکز دانست.بر این اساس "ترنزکشن" یا داد و ستد بین 2 طرف در هیچ کجا ذخیره نمی شود. یعنی همه اطلاعات روی یک سرور قرار نمی گیرد . بلکه روی بلاک های مختلف ذخیره می شود.
بنابراین ردیابی چنین سیستمی دشوارتر از روش های معمول است ؟
فراتر از دشوار. می توان اینگونه گفت که اساسا این روش غیرقابل ردیابی است.چرا که نه تنها در بلاک های متعدد ذخیر می شود، بلکه دیتای ما به جای ذخیره سازی به شکل کد با "هش" ذخیره می شود.هش اصطلاحی است که برای توضیح دیتاهای درون بلاک های سیستم بلاک چین استفاده می شود.
کمی در خصوص نقش "هش" ها در بلاک چین و بیت کوین توضیح دهید؟
فرض کنیم ترنزکشنی بین 2 طرف انجام می شود، این معامله به سرعت به تعدادی رمز تبدیل می شود.رمزهایی که در بلاک های مختلف پخش می شوند. در مورد ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوین وارد بحث ماینینگ می شویم . شاید عبارت "ماین"کردن را شنیده باشید. این اصطلاح بدین معناست که متخصصان حوزه ارز دیجیتال و ماینرها هش ها را یافته و با اتصال بین این هش ها ترنزکشن و معامله انجام شده را تایید می کنند.
برای مثال تایید می کنند که معامله انجام شده و به ازای این ترنزکشن که تایید می شود، بیت کوین تعدادی کوین به افراد اعطا می کند.من تلاش کردم ماجرا را بسیار ساده توضیح دهم اما در عمل این فرایند اصلا ساده نیست و نیاز به "سی پی یو" های بسیار پیشرفته ای دارد.
با توجه به این توضیحات یک ماینر به تنهایی از پس تمامی مراحل بر می آید ؟
قطعا خیر. در سطح معاملات کلان ، هر یک مبادله تحت بررسی یک تیم از افراد متخصص و با اتصال کامپیوترهای پیشرفته با سی پی یو های قدرتمند صورت می گیرد.
در حال حاضر برخی کشورها از جمله هند نسبت به بیت کوین نگرش مثبتی ندارند و حتی برخی کشورها بیت کوین را ممنوع کرده اند. به نظر شما علت مقاومت در برابر بیت کوین و ارزهای دیجیتال چیست ؟
شاید علت اصلی این موضوع به حذف واسطه و دلال مالی مرتبط باشد. به مرور با رواج ارزهای دیجیتال امکان قرار دادن سود روی کالاها نیز حذف خواهد شد. خواه ناخواه اغلب دولت ها از مبادلاتی که انجام می شود درصدی سود می برند.اما با ترویج بیت کوین عملا دسترسی به این سود قطع خواهد شد.چرا که همانطور که اشاره کردم معامله به کل به شکل پیرتوپیر و مستقیم در جریان است.
به نظر شما دولت ها تا چه حد می توانند مانع از ورود این سیستم شوند ؟
باید بپذیریم که خواه ناخواه جهان تکولوژیک به سمت استفاده از ارزهای دیجیتال می رود .
با توجه به این که صحبت از مسائل و مبادلات مالی است، آیا ورود ارزهای دیجیتال به کشورها می تواند به طور مستقیم سیستم بانکی را تحت تاثیر قرار داده یا حذف کند؟
در مورد حذف سیستم بانکی نمی توان به سادگی اظهار نظر کرد چرا که بسیار پیچیده و چند لایه است. هر ارزی که در جهان مورد استفاده قرار می گیرد پشتوانه ای داشته است. هیچ ارزی در جهان بدون پشتوانه رونمایی نمی شود. برای مثال اگر دولت ایالات متحده بخواهد به "دلار فیات " رسمیت ببخشد می تواند به شهروندان بگوید که از این پس مالیات را از این طریق پرداخت کنید. بنابراین به مرور این ارز اعتماد و رسمیت پیدا می کند. به طور کلی ارز بی پشتوانه اعتماد زایی هم نخواهد داشت.
با وجود این که برخی از اهالی دنیای فناوری ارزهای مجازی را تحسین می کنند برخی دیگر مثل بیل گیتس این ارزها را مورد تمسخر قرار داده و بی اعتبار می دانند. علت این نظرات دوقطبی چیست؟
شاید بتوان یکی از عللی که برخی کارشناسان بیت کوین و ارزهای دیجیتال را قبول ندارند نقاط ضعفش دانست . برای مثال از فعالیت هایی که شرکت اینتل به عنوان یکی از سرشناسان حوزه پردازنده ها می تواند در راستای کاهش سرعت نفوذ ارزهای دیجیتال انجام دهد این است که سرعت پردازنده های خود را کاهش دهد و یا در حدی ثابت قرار دهد. همین موضوع باعث می شود که ماینرها نتوانند کار خود را انجام دهند و در نهایت مبادلات بیت کوین نیز ضربه می خورد.
اما در مورد مخالفت های بیل گیتس به طور اخص می توان گفت شاید این موضوع به روند فعالیت های شرکت ابداعی او بی ارتباط نباشد. شرکت هایی سرشناس مثل مایکروسافت به واسطه گری های متعددی برای توسعه فعالیت های خود وابستگی دارند.بنابراین طبیعی است که با حذف واسطه گری موافق نباشند.حتی بسیاری از شرکت های سرشناس که بیزینس مدلشان برپایه کمیسیون و واسطه گری طراحی شده با قدرت گرفتن ارزدیجیتال وارد چرخه حذف می شوند .چرا که در جهان آینده جایی برای واسطه گری نخواهد بود.اگرچه بسیاری در تلاشند در برابر این تغییرات مقاومت کنند اما موفق نخواهند بود و در نهایت اتفاق می افتد.
شاید با این توضیحات جالب باشد که وضعیت ایران را نیز مورد بررسی قرار دهیم، آیا ایران با توجه به تحریم های بانکی می تواند روی مبادلات از طریق ارزهای دیجیتال حساب کند؟آیا اساسا چنین فرضیه ای منطقی است؟
من از واژه مطلقا نمی شود یا می شود استفاده نمی کنم. اما بد نیست برای رسیدن به پاسخ این پرسش به برخی فاکتورها دقت کنیم . نخست این که؛ هم اکنون نرخ بیت کوین بر پایه دلار تعیین می شود.در شرایطی که نرخ دلار در کشور ما ثبات کافی ندارد و بعضا لحظه ای بالا می رود، بنابراین قیمت بین کوین نیز لحظه به لحظه تغییر کرده و بالا می رود.پس قیمت بیت کوین به ریال، افزایشی هر روزه را تجریه می کند.
مورد بعدی این که ؛ به علت تحریم هایی که بر علیه کشور ما صادر شده، احتمالا هر کشوری که به ما بیت کوین بفروشد به ازای تحریم ها از ما دلالی خواهد کرد و درصدی سود را به نفع خود بر می دارد.برای مثال اگر اکنون قیمت دلار را 6 هزار تومان و هر بیت کوین را 9 هزار دلار بدانیم ، باید بدانیم که قرار نیست بیت کوین را دقیقا به همین قیمت بخریم. بلکه احتمالا رقمی حدود 1 هزار دلار را هم برای واسطه گری ، سود یا کمیسیون پرداخت خواهیم کرد. در این شرایط استفاده از ارزدیجیتال سود چندانی برای کشورمان نخواهد داشت.درواقع شاید بیت کوین معاملات را جوش دهد، اما سوددهی بالایی ندارد.
و اما موضوع سوم که شاید از 2 مورد اول نیز مهم تر باشد این است که وقتی صحبت از هر نوع مبادله و معامله ای می شود باید به کشورهایی که با یکدیگر مبادله تجاری انجام می دهند نیز دقت کنیم . در حال حاضر بزگ ترین شریک تجاری ایران چین است. همانطور که می دانیم چین نیز نگرش چندان مثبتی در خمصوص بیت کوین یا ارزهای دیجیتالی ندارد. بنابراین به رسمیت نشناختن ارز دیجیتال توسط کشورهای حاضر در 2 طرف معامله در حکم یک مانع عمل می کند.
شاید بسیار دور از ذهن باشد اما آیا می توانیم تصور کنیم که ایران نیز روزی صاحب ارز دیجیتال باشد؟
پاسخ این سوال کاملا مبهم است. اگر با منطق به موضوع نگاه کنیم حداقل در شرایط فعلی کشور چندان منطقی نیست، چرا که با توجه به تحریم ها و ثابت نبودن نرخ ارز در کشور ، احتمال بی ثباتی ارزدیجیتال و اعتبار ناکافی آن نیز وجود خواهد داشت. بنابراین تا تثبیت شدن شرایط اقتصادی ، به اعتقاد من تمرکز روی این موضوع دور از واقعیت خواهد بود. شاید یک ایده این باشد که ارز دیجیتال بومی (با هدف مبادلات داخلی ) ایجاد شود که باز هم برای ایجاد چنین ارزی نیاز به زیرساخت های متعدد و آماده سازی تمامی کسب و کارها برای این نوع مبادلات وجود خواهد داشت.
نام بیل و ملیندا گیتس برای اغلب افراد در سراسر جهان شناخته شده است. زوجی ثروتمند که البته دستی در امور خیریه دارند و نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی نیز بی اعتنا نیستند.