arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۲۰۷۴۳
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۸ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۷

چین در کجای سیاست خارجی ایران قرار دارد؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

علیرضا علیپور: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طی 4 دهه گذشته رویکردهای متفاوتی را تجربه کرده است. یکی از ‏رویکردهایی که امروزه بسیار در بین مقامات و تحلیلگران و رسانه های داخلی مورد تاکید قرار می گیرد رویکرد ‏نگاه به شرق است. رویکرد « نگاه به شرق» اصطلاح ژئوپلتیکی است که در برابر سیاست نگاه به غرب به کار ‏برده می شود. نگاه به شرق نوعی نگاه جغرافیایی است که به مناطق و کشورهای شرقی، جنوب شرقی و شمال ‏شرقی ایران توجه خاصی دارد و در راستای تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران سعی در ایجاد همکاری های ‏دوجانبه و چندجانبه دارد.‏
‏ از جمله مهم ترین عواملی که باعث شده که نگاه به شرق در کانون توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرار بگیرد ‏شامل: 1- وجود موانع اساسی در عادی سازی روابط ایران و آمریکا 2- رشد اقتصادی و فناوری کشورهای شرق ‏آسیا و ارتقای آن ها در عرصه داخلی و بین المللی 3- بهره گیری از این کشورها برای ارتقای جایگاه ایران در ‏سطح منطقه و بین الملل
‏ بنابراین چین از جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. از جمله بسترهای ‏مناسب برای گسترش روابط بین ایران و چین می توان به عوامل زیر اشاره کرد: ‏
‏1-‏ برداشت مثبت تاریخی بین دو کشور
‏2-‏ نارضایتی دو کشور نسبت به یکجانبه گرایی آمریکا در عرصه نظام بین المللی
‏3-‏ ‏ بهره برداری از نفوذ چین در شورای امنیت و حق وتوی این کشور جهت جلوگیری از تحریم های ‏احتمالی آمریکا و غرب علیه منافع ملی ایران ‏
‏4-‏ وابستگی چین به حوزه انرژی [ منابع نفت و گاز] در مناطق خلیج فارس به طور خاص ایران
‏5-‏ تروریسم و مسئله مواد مخدر
از منظر پیشینه تاریخی، روابط ایران و جمهوری خلق چین در دوران پیش از انقلاب اسلامی به شدت متاثر از ‏فضای ایدئولوژیک جنگ سرد بود.اما پس از انقلاب اسلامی، مولفه های داخلی نیز به عنوان عاملی جدید بر ‏روندهای روابط دو کشور تاثیر گذاشت. به شکل کلی پس از انقلاب اسلامی با وجود راهبرد کلان « نه غربی، نه ‏شرقی» در سیاست خارجی ایران نگاه به شرق جایگاه و اولویت بیشتری در روابط خارجی ایران پیدا کرد. هم ‏زمانی تقریبی « سیاست درهای باز» چین با انقلاب اسلامی ایران یکی از زمینه هایی بود که از طرف چین شرایط ‏را برای افزایش توجه این کشور به ایران آماده کرد. ‏
پس از هشت سال جنگ تحمیلی و نیاز ایران به بازسازی ویرانه های ناشی از جنگ، دولت سازندگی سیاست ‏نگاه به شرق را دنبال کرد که ایران از این بعد به متحدان استراتژیکی نیاز دارد که بتواند باسیاست خصمانه ‏آمریکا مقابله کرده و نیازهای ضروری ایران را تامین کند. بنابراین روابط ایران و چین در کانون توجه دستگاه ‏دیپلماسی ایران قرار گرفت. در سال 1369 قطبی شدن قدرت و مطرح شدن نظم نوین جهانی از سوی رئیس ‏جمهور آمریکا سبب گردید که ایران و چین در تحولات منطقه ای و بین المللی رویکرد نسبتا مشابهی را اتخاذ ‏کنند که این امر خود عاملی در جهت همکاری نزدیک ایران و چین بود.‏
عامل دیگر نزدیکی روابط بین دو کشور در دولت سازندگی می توان به حمایت ایران از چین در مسئله حقوق ‏بشر و تایوان اشاره کرد. اما در سال 1372-1374 پس از هراس چین از اقدامات تلافی جویانه آمریکا، کاهش ‏روابط با جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داد و در همین راستا این کشور کمک های هسته ای ‏و ارسال موشک های کروز پیشرفته به ایران را قطع کرد و مناسبات بین دو کشور به پایین تر سطح خود رسید. ‏
اما در دوره اصلاحات حجم مناسبات اقتصادی بین دو کشور گسترش یافت ولی از آنجایی که زیرساخت های ‏اقتصادی ایران تکافوی نیازهای سرمایه گذاری خارجی چین را نداشت و همچنین دولتمردان چینی ترجیح می ‏دادند که روابطشان با ایران در گستره ای تعریف شود که رابطه آن ها با آمریکا را خدشه دار نسازد ؛ ایران ‏نتوانست شریک تجاری راهبردی برای چین تلقی شود.‏
‏ در طی سال های 1382-1383 در مورد تهاجم آمریکا به عراق مواضع یکسانی اتخاذ کردند اما از این که تهران ‏هدف بعدی تهاجم واشنگتن باشد، انتظار می رفت که چین به طور قاطع از ایران در مقابل تهدیدات آمریکا ‏حمایت کند ولی اینچنین نشد و علاوه بر این با رد درخواست های مکرر تهران از پیوستن به یک جبهه اروپایی ‏‏– آسیایی ضد امریکا، عدم امضای هر گونه عهدنامه دوستی با تهران، مخفی نگه داشتن کمک های فناوری ‏نظامی به ایران گویای کاهش روابط بین دو کشور بود. ‏
این مسئله بار دیگر در دوران اصول گرایان پس از تداوم اختلافات ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای شکل ‏گرفت. پس از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت، چینی ها با آمریکا در صدور قطعنامه ها علیه ایران هم ‏پیمان شد و نیز به چندین قطعنامه علیه ایران رای مثبت داد. با تصویب قطعنامه های تحریمی علیه ایران، همکاری ‏های اقتصادی بین دو کشور کند شد و روابط آن ها به امور تجاری محدود گردید. در این راستا یکی از مقامات ‏گفت: « در حقیقت رفتار واقعی چینی ها مثل غربی هاست، اما با زبان ما را بازی می دهند.» در این دوره همچنین ‏میزان همکاری نظامی و حجم تسلیحات نظامی خریداری شده ایران از چین کاهش یافت. ‏
در دولت تدبیر و امید، علی رغم مذاکرات بسیار فشرده دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران با گروه 5+1 در ‏ژنو، لوزان و موفقیت در طرح و تدوین برجام، اما همچنان در راهبرد بلندمدت این دولت، چین یک شریک ‏تجاری و متحدی راهبردی در عرصه مناسبات بین المللی تلقی می شود. بنابراین این دولت ضمن پرهیز از افراط و ‏تفریط در پی متوازن سازی روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران با قطب های قدرت بزرگ جهانی و بهره ‏گیری از همه ظرفیت های موجود جهت گشایش فضای دیپلماتیک در روابط متعامل با ساختار قدرت جهانی و ‏در جهت تقویت زیرساخت اقتصادی کوشش خواهد کرد و قصد ندارد در چنین فرایندی متحدی را به نفع قطب ‏های قدرت دیگر کنار بگذارد. ‏

 

نظرات بینندگان