arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۲۳۸۹۶
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۶ - ۲۲ مرداد ۱۳۹۷

مذاکرات بدون پیش شرط؛ استراتژی یا تاکتیک

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مذاکرات بدون پیش شرط؛ استراتژی یا تاکتیک

علیرضا علیپور*: آخرین اقدام کلیدی ترامپ پس از خروج آمریکا از برجام ، به صفر رساندن صادرات نفت ایران ‏قبل از بازگشت تحریم های 6 نوامبر بود. وی برای دستیابی به این هدف از عربستان سعودی رقیب اصلی ‏ایران خواست تا با افزایش تولید نفت از بالا رفتن قیمت آن در بازار جهانی جلوگیری کند و همچنین هیات ‏های آمریکایی را به اروپا و شرق آسیا فرستاد تا آن ها را متقاعد کنند که خرید نفت از ایران را متوقف کنند.‏

در واکنش به توقف صادرات نفت ایران، حسن روحانی رئیس جمهور ایران گفت: «آمریکایی‌ها مدعی ‏شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمی‌فهمند، ‏چرا که این اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید ‏این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید.». ‏

رسانه های بین المللی این اظهارات را به مسدود کردن تنگه هرمز تعبیر کردند که با واکنش مقامات نظامی ‏آمریکا روبرو شد. حسن روحانی در واکنش به تداوم سیاست‌های ضد ایرانی آمریکا به ترامپ هشدار داد: « ‏اقای ترامپ ما مردان کرامت و شرافت هستیم و در طول تاریخ ضامن امنیت کشتیرانی منطقه بودیم پس با دم ‏شیر بازی نکن، زیرا پشیمان خواهی شد. آمریکا باید بداند که صلح با ایران صلح حقیقی و جنگ با ایران ‏مادر جنگ‌ها است». ‏

دونالد ترامپ در واکنش به این اظهارات در تویئتی گفت: « مستوجب عواقبی خواهید شد که هیچ ‏کشوری تاکنون متحمل آن نشده است.» در این راستا بسیاری از تحلیلگران این اظهارات را به مثابه اعلان ‏جنگ امریکا علیه ایران دانستند. اما پس از تشدید جنگ لفظی بین طرفین، دونالد ترامپ در یک ‏چرخش غیرمنتظره در کنفرانس مطبوعاتی با نخست وزیر ایتالیا از مذاکره بدون پیش شرط با ایران سخن ‏گفت. این امر به سرعت توجه رسانه‌ها، کارشناسان و سیاست‌مداران را به خود جلب کرد. در این راستا دو ‏نوع تحلیل در مورد جدیت یا عدم جدیت ترامپ در مذاکره با ایران وجود دارد. ‏

گروه اول معتقند که دونالد ترامپ تمایل جدی برای مذاکره با ایران ندارد و آن ها سه دلیل را مطرح می کنند: ‏

الف – عده ای از تحلیلگران بر این عقیده هستند که این امر بیشتر یک ابزار تاکتیکی برای ایجاد فشار ‏مضاعف بر ایران است و آمریکا با این پیشنهاد توپ را به زمین ایران می فرستد. آن ها با فرض مخالفت ‏ایران با مذاکره، به جهان القاء می کنند که ما خواهان مذاکره هستیم و این ایران است که از هر گونه مذاکره ‏دوری می کند. این امر می تواند یک نوع توجیه اخلاقی برای آمریکا باشد تا حمایت اروپا، روسیه و چین را ‏از توافق هسته‌ای تضعیف کند. از جمله حامیان این نوع نگرش جان بولتون مشاور امنیت ملی و یکی از ‏جنگ طلبان ضد ایرانی است که خواهان سرنگونی و تغییر رژیم ایران از طریق بمباران است. ‏

ب - یکی دیگر از دلائل عدم جدیت پیشنهاد مذاکره ترامپ به مسئله داخلی آمریکا بر می گردد. دونالد ترامپ از زمان تصدی قدرت در ساختار سیاسی آمریکا، همواره با اتهام همکاری با روسیه در ‏انتخابات نوامبر روبرو بوده است. وی در آخرین مورد پس از نشست هلسینکی و اظهارات وی در حمایت ‏از پوتین در عدم مداخله روسیه در انتخابات آمریکا و اشتباه دانستن گزارشات سازمان های اطلاعاتی آمریکا ‏با انتقادات گسترده ای از سوی جمهوری خواهان و دموکرات ها روبرو شد که برخی حتی وی را خائن ‏دانستند. بنابراین مسئله مذاکره با ایران می تواند راهکاری برای انحراف اذهان مردم آمریکا از اخبار مرتبط با ‏همکاری دولت ترامپ و روسیه در تقلب انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2016 باشد. ‏

ج – عامل تعیین کننده دیگر در عدم جدیت پیشنهاد مذاکره به نقش لابی های صهیونیستی، دولت اسرائیل ، ‏عربستان سعوی و لابی های سعودی در ساختار داخلی آمریکا برمی گردد که آن ها به شدت مخالف هر گونه ‏مذاکره با ایران هستند و بیشتر خواهان تقابل با تهران هستند تا از این طریق نفوذ و قدرت ایران را تضعیف ‏کنند. ‏

گروه دوم بر جدیت پیشنهاد مذاکره آمریکا با ایران تاکید می کنند و آن ها برای تبیین دلائل خود بر ویژگی ‏شخصیتی ترامپ تاکید می کنند. آن ها معتقدند که ترامپ فاقد ایدئولوژی سیاسی مشخص ‏است و وی بیشتر سیاست را در چارچوب اقتصاد و تجارت می نگرد و به تعبیری نگاه تاجر مسلکی و ‏کاسبکارانه دارد. وی همواره درصدد است تا از رویدادهای بین المللی برای منافع شخصی خود استفاده کند. ‏برای نمونه نشست سنگاپور با کیم جونگ اون حاکی از این بود که برای وی محتوای مذاکرات اهمیت ‏چندانی ندارد و پوشش رسانه ای و جنبه نمایشی برای وی مهم تر است. در واقع او درصدد است که تا در ‏بین افکار عمومی خود را تنها منجی و قهرمان این روزهای آمریکا نشان دهد. ‏
دولت ایران در واکنش به پیشنهاد مذاکره ترامپ، مواضع واحد و یکسانی اتخاذ نکرده اند. مقامات نظامی ‏ایران به بهره گیری از تجربه برجام و ضدیت ایدئولوژیک مخالف هر گونه مذاکره با آمریکا هستند. در این ‏راستا محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: « آقای ترامپ ایران کره شمالی ‏نیست که به درخواست ملاقات شما پاسخ مثبت بدهد... شما این آرزو را به گور خواهید برد که مقامات ‏جمهوری اسلامی ایران از شما درخواست ملاقات کنند یا اجازه ملاقات با شما را از ملتشان دریافت نمایند. ‏هرگز چنین روزی را نخواهید دید.» ‏

اما تحلیلگران و نخبگان علمی بر این تاکید دارند که صرف مذاکره هیچ گونه هزینه ای برای جمهوری اسلامی ‏ایران ندارد و همچنین معتقدند که مذاکره با ترامپ آسان تر از اوباما است و ایران می تواند امتیاز بیشتری را ‏کسب کند.‏

با وجود این که هنوز موضع رسمی از سوی شورای عالی امنیت ملی اتخاذ نشده ، اما حسن روحانی رئیس ‏جمهور ایران در گفتگوی تلوزیونی اخیر اصل مذاکره با آمریکا را مردود ندانست و بیشتر بر موضوع مذاکره ‏تاکید کرد و گام اول امریکا برای مذاکره را رفع تحریم های آمریکا دانست. در این راستا آن ها بر این تاکید ‏دارند که رئیس جمهوری که به هیچ یک از توافق نامه بین المللی پای بند نیست نمی شود اعتماد کرد. علاوه ‏بر این، هر گونه مذاکره جدید با ترامپ به معنای پذیرش مرگ توافق هسته ای خواهد بود. ‏

افزایش تنش لفظی و سپس مذاکره برای دست یابی به بیشترین دستاوردها، شیوه اصلی ترامپ در برخورد با ‏پرونده‌های مهم، بویژه کره شمالی، چین، مکزیک، اروپا، ناتو، روسیه و ترکیه بوده است. او مانند مدل کره ‏شمالی، با تحریم‌های کمرشکن و حملات شدید زبانی قصد دارد تا با حسن روحانی دیدار و گفت‌و‌گو کرده ‏و رفتارهایی را که برخلاف منافع آمریکا و متحدانش به شمار می‌آورد، تغییر دهد.از نظر داخلی هم به پایگاه ‏اجتماعی اش خواهد گفت که نه تنها از طریق مذاکره با رهبر کره شمالی و پوتین به اهداف تعیین شده دست ‏یافتم، بلکه اولین رئیس جمهور آمریکا هستم که با رئیس جمهور ایران دیدار کرده و از طریق مذاکره به ‏توافقی همه جانبه دست یافتیم که موجب “تغییر رفتار” جمهوری اسلامی مطابق خواست‌های آمریکا شد.‏

اما برخی از تحلیلگران معتقدند که اقدامات دولت ترامپ فراتر از تغییر رفتار بلکه درصدد تغییر نظام است. ‏برای نمونه استفان والت در فارن پالیسی ۸ می‌۲۰۱۸ نوشت که دولت ترامپ با خروج از توافق هسته‌ای به ‏دنبال “تغییر رژیم” در ایران از دو راه است. اول- سرنگونی جمهوری اسلامی از راه تحریم‌های فلج کننده. ‏دوم- تحریم ایران و سوق دادن ایران به سوی از سرگیری برنامه هسته‌ای اش تا بهانه لازم برای حمله نظامی ‏به این کشور فراهم آید. ‏

در این راستا، خبرگزاری رویترز در ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۸ به نقل از شماری از مقام‌های فعلی و سابق دولت آمریکا ‏گزارش داد، دولت ترامپ کارزاری تبلیغاتی علیه حکومت ایران به راه انداخته که هدف آن ایجاد ناآرامی در ‏این کشور و اعمال فشار بر تهران برای متوقف کردن برنامه هسته‌ای و برخی فعالیت‌های منطقه‎ای این کشور ‏است. جیمز دورسی در ۵ ژوئیه ۲۰۱۸ در وبسایت اندیشکده اسرائیلی “بگین- سادات” نوشت : طرح بولتون ‏نه‌تنها شامل ایجاد پایه و اساس لازم در راستای تلاش برای بی‌ثبات‌سازی ایران از طریق فشار اقتصادی ‏می‌شود؛ بلکه برنامه تحریک برخی اقلیت‌های قومی در ایران را نیز دربر می‌گیرد. این طرح شامل حمایت ‏رسمی از گروه‌های کرد مخالف نظام در ایران، عراق و سوریه، همکاری با بلوچ‌ها در سیستان و بلوچستان و ‏نیز تحریک عرب‌ها در منطقه نفت‌خیز خوزستان می‌شود. در نهایت دولت آمریکا درصدد است با بهره گیری ‏از انزوای سیاسی ، فعال سازی شکاف های قومی و طبقاتی، ائتلاف سازی بین المللی و ایجاد جنگ روانی و ‏تحمیل تحریم ها ، بتواند زمینه شورش داخلی در کشور را فراهم کند. ‏

* دانشجوی دکترای روابط بین الملل

نظرات بینندگان