arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۶۳۱۴
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۲۰ - ۱۴ آذر ۱۳۹۰

پیمان قاسم خانی: اخراجي ها ربطي به من ندارد/شايد بازهم با مديري كار كنم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پیمان قاسم خانی فیلمنامه نویس متبحر داخلی که کمتر پیش می آید تن به مصاحبه دهد به تازگی در گفتگویی مفصل با ایوب آقاخانی به ذکر اظهارنظراتش درباره اوضاع سینمای ایران پرداخت. قاسم خانی با بیان اینکه تنها یکی از مشکلات سینمای ایران، ضعف فیلمنامه است بر این مساله تاکید کرد که فیلمنامه به نسبت دیگر حیطه های سینمای ایران، اوضاع بدتری ندارد. بخشهایی از گفته های قاسم خانی را به نقل از رادیونمایش میخوانید:

مشکل سینمای ایران، فیلمنامه نیست
یکی از مشکلات سینمای ایران، فیلمنامه است. فیلمنامه نسبت به بقیه حیطه های سینما، اوضاع بدتری ندارد. مشکل سینمای ایران فقط فیلمنامه نیست، کارگردانی است، بازیگری است اما به اشتباه همه نگاهها به ضعف فیلمنامه منعطف شده!

فیلمنامه های خوبی که تازه دیده ام
در میان آثاری که اخیرا دیدیم «سعادت آباد»، «جدایی نادر از سیمین» و «یه حبه قند» جزو آثاری بوده اند که فیلمنامه های خوبی داشته اند. از «یه حبه قند» خوشم آمد چون فکر میکنم لحن روایی فیلمنامه آن متفاوت بوده است.

فیلمنامه نویس کم نیست
درباره کمبود فیلمنامه نویس در سینمای ایران باید بگویم متاسفانه تعداد فیلمنامه نویسانی که به طور مداوم کار میکنند، کم است وگرنه فیلمنامه نویس، کم نیست. مساله این است که یک نفر پیدا میشود و فیلمنامه خوبی مینویسد اما بعد از مدتی به ناگاه ناپدید میشود.

رفتار توهین آمیز برخی کارگردانان
کارگردانان ایرانی بیش از حد خود را صاحب اثر میدانند. کارگردانانی بی دلیل میخواهند در جزیی ترین نکات مربوط به فیلمنامه دخالت کنند و متاسفانه به راحتی به خودشان اجازه میدهند در کار نویسنده دخالت کرده و در نهایت با بازنویسی فیلمنامه، کار را به نام خود تمام کنند؛ این واقعا توهین آمیز است.

تعداد سناریستهای حرفه ای کم است
ما فیلمنامه نویسان خودمان را به طور کامل اثبات نکرده ایم. حرفه ای هایی مثل فرهاد توحیدی، محمدهادی کریمی، محمدرضا گوهری و شادمهر راستین تعدادشان کم است. بقیه هم آن قدر حرفه ای نیستند که کارگردانان به کارشان اعتماد کنند. امیر عربی را هم از جوانان مستعد فیلمنامه نویس میدانم.

تله فیلم به دستگرمی بدل شده
درباره تله فیلمها باید بگویم نگارش یا ساخت تله فیلم به دست گرمی تبدیل شده و کمک میکند به دوستانی که بیکار بوده اند.

از آمار متنفر بودم
من در دانشگاه آمار خواندم و از رشته تحصیلی ام واقعا متنفر بودم و به نظرم رشته خیلی سختی بود. دوران جنگ در دانشگاه اهواز درس میخواندم و تنها لذتم خواندن مجله فیلم بود. زمان شرکت در آزمون ورودی فیلمسازی بود که به نوشتن روی آوردم. من عاشق کتاب خواندنم و به بیان دیگر کِرم کتاب هستم. تعداد زیادی کتاب جمع کرده ام تا در دوران بازنشستگی آنها را بخوانم.

«اخراجیها» هیچ ربطی به من ندارد
«اخراجیها» کار من نیست. با اینکه خیلیها این کار را دوست داشته اند اما جنس طنز «اخراجیها» باب طبع من نیست. در ابتدای این پروژه با مسعود ده نمکی کار را شروع کردیم اما جلوتر که رفتم دیدم کار مطابق میل من نیست و برای همین از کار کنار کشیدم بنابراین کل فیلمنامه «اخراجیها» برای ده نمکی است.

کلاس درس فیلمنامه نویسی
سریالهای آمریکایی کلاس درس فیلمنامه نویسی هستند. فکر میکنم اگر بخواهیم تحولی در سینمایمان ایجاد شود بد نیست تعدادی دانشجو به صورت بورسیه به دانشگاه های آمریکا بفرستیم تا آموزش کامل فیلمنامه نویسی ببینند و به این ترتیب سینمای ایران هم رشد کند.

مطالعه ام کمتر شده
در گذشته خیلی زیاد کتاب میخواندم اما الان به دلیل مشغله زیاد، مطالعه ام کمتر است. همین حالا هم در پالتویم کتابی است که در فراغت آن را ورق میزنم.

سختترین فیلمنامه ای که نوشتم
«نان عشق موتور 1000» فیلمنامه خیلی سختی بود. نسخه اولیه فیلمنامه «نقاب» را هم خیلی دوست دارم. نسخه اصلی کاملا متفاوت با این نسخه بود؛ اسم اصلی آن هم «سایه ها» بود که بعد در زمانی که بنا بود سامان مقدم آن را بسازد به «پوکر» تغییر نام داد و در نهایت شد «نقاب» و کاظم راست گفتار آن را ساخت. فکر میکنم حاصل همکاری مان با کمال تبریزی «گور به گور» هم فیلمنامه خوبی شود.

به تنابنده تبریک گفتم که میتواند...
پاییز سال آینده «سن پطرزبورگ2» را کلید میزنیم و بعد از قطعی شدن قرارداد همکاری با این فیلم به محسن تنابنده زنگ زدم و به شوخی گفتم:«بهت تبریک میگویم که میتوانی باز هم در خدمت من تلمذ کنی!» امیدوارم خودِ افخمی قسمت دوم این فیلم را بسازد.

شاید باز هم با مدیری کار کنم
اینکه با مهران مدیری کار نمیکنم دلیلی بر این نیست که کدورتی بین ما وجود داشته باشد. رفاقت ما سر جایش است و حتی قرار بود چندی پیش برای ناهار پیش او بروم اما متاسفانه به دلیل درگیری کاری، قرارمان به هم خورد. شاید دوباره این فرصت پیش بیاید که با مهران کار کنم البته نباید توقع داشت که آدمها تا ابد همکار باقی بمانند.

در داستانگویی لکنت داریم
سینمای ایران 50 سال از سینمای غرب عقبتر است، آن هم در تمامی حیطه ها از فیلمنامه نویسی گرفته تا تهیه کنندگی و بازیگری. ما به سختی میتوانیم داستان تعریف کنیم و به بیان دیگر در داستانگویی لکنت داریم.

فجایعی که در نگارش فیلمنامه های ایرانی رخ میدهد
تلاش خودم را میکنم فیلمنامه هایی بنویسم که از نظر تکنیکی ضعف نداشته باشد اما گاهی که فیلمهای سینمای ایران را می بینم تازه متوجه میشوم که چه فجایعی در نگارش فیلمنامه رخ داده است.

تهیه کننده از فیلمنامه درجه سه راضی است!
واردات تکنیکهای سینمایی راحتتر از آموزش فیلمنامه نویسی است. خیلی از فیلمنامه نویسان براساس اقتضائات روز کار میکنند و وقتی می بینند تهیه کننده از همان فیلمنامه درجه سوم راضی است دیگر به خودشان سختی نمیدهند.

مهم، سلیقه است نه تکنیک
خوراکهای خوبی به فیلمنامه نویسان داده نشده و معلوم است که در این شرایط محصول خوبی هم نخواهیم داشت. تکنیک، قابل یادگیری است ولی مهم، سلیقه است که با کتاب خواندن و فیلم دیدن پرورش می یابد.

«تن تن» در دانشگاهها تدریس شود
من فکر میکنم فیلمنامه «تن تن» از آن دست فیلمنامه هایی است که باید در دانشگاههای ما تدریس شود چون همه اصول جذب مخاطب را در خود دارد. در بین فیلمنامه های ایرانی «شبح کژدم» و «ناخدا خورشید» را میتوانم جزو بهترینها بدانم. از فیلمنامه های هالیوودی هم «پدرخوانده»، «محله چینیها» و «محرمانه لوس آنجلس» از جمله آثار موفق اند. در زمینه فیلمنامه انیمیشنهای پیکسار فوق العاده اند؛ کارهایی مثل «داستان اسباب بازی»، «شرکت هیولاها» و «سمپسونها»! کارهای گروه «جود آپاتو» و «الکساندر پین» هم کارهای خوبی هستند.

اگر فیلمنامه تان را ندزدند!
درباره دوستانی که فیلمنامه می نویسند و میخواهند بدانند چگونه میتوانند به واسطه این فیلمنامه ها وارد سینما شوند، باید بگویم اگر فیلمنامه این دوستان به دست آدمهای درست برسد و آنها فیلمنامۀ خوب شما را بخوانند و ایدۀ آن را ندزدند شما میتوانید وارد سینما شوید.

نظرات بینندگان