arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۸۲۷۵۴
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۱۴ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۸
مصاحبه‌ای از «کومانو»، سفیر سابق ژاپن در تهران در پایان ماموریتش در سال ۹۱

خاطره سفیر ژاپن از اولین سفر هاشمی به توکیو: چشم و گوش سفارت بودم

سفیر ژاپن در تهران از خاطرات دورانی گفت که هاشمی رفسنجانی برای اولین بار به این کشور سفر کرد و افزود: هاشمی در این سفر شوخی و مزاح هم می‌کرد که برایم خیلی جالب بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سفیر ژاپن در تهران از خاطرات دورانی گفت که هاشمی رفسنجانی برای اولین بار به این کشور سفر کرد و افزود: هاشمی در این سفر شوخی و مزاح هم می‌کرد که برایم خیلی جالب بود.
 
مصاحبه‌ای زیر با«کومانو»، سفیر سابق ژاپن در تهران در پایان ماموریتش در سال ۹۱ گرفته شده است.

به گزارش فارس، «کین ایچی کومانو» سفیر ژاپن در تهران آخرین روزهای ماموریت خود را سپری می‌کند. با سفارت تماس گرفتیم تا با وی درباره سه دوره حضورش در ایران (پیش از انقلاب، جنگ و دوران کنونی) آخرین گفت‌وگو را انجام دهیم. مثل همیشه به گرمی درخواستمان را قبول کرد.

و این هم ماحصل گپ و گفت ما و سفیر ژاپن در تهران.

سوال: آقای سفیر چند سال در ایران ماموریت داشتید؟

کومانو: 42 سال به عنوان دیپلمات کار کرده و در حال بازنشستگی هستم که 13 سال آن در ایران و 2 سال و نیم در افغانستان بودم که در مجموع، 15 سال در کشورهای فارسی زبان حضور داشته‌ام.

سوال: در مورد سه دوره حضور خود در ایران کمی توضیح دهید.

کومانو: در سال 1971 یک سال و نیم در شیراز و 5 ماه در تهران مشغول یادگیری زبان فارسی بودم. در واقع از سوی وزارت خارجه ماموریت داشتم. سال 1973 در سفارت در تهران به عنوان دبیر سوم مشغول فعالیت شدم و تا چند ماه پیش از انقلاب کار می‌کردم که این اولین ماموریتم بود. پس از 4 سال در سال 1983 مجدداً به تهران آمدم تا دومین ماموریت در این کشور را به انجام برسانم و به مدت 4 سال دبیر اول بودم. آن دوره مصادف بود با جنگ ایران و عراق. 2 سال پیش نیز برای آخرین بار وارد تهران شدم و تاکنون به عنوان سفیر مشغول هستم.

سوال: در دوره اول به چه کاری مشغول بودید؟

کومانو: منشی سفیر در بخش اقتصادی و سیاسی بودم. روابط ما در آن زمان با ایران بیشتر به امور اقتصادی مربوط می‌شد.

سوال: ایران و ژاپن در چه زمینه‌هایی همکاری‌ داشتند؟

کومانو: در زمینه پتروشیمی، در بندر ماهشهر (امام خمینی(ره)) و بندر عباس پروژه‌های در حال اجرا و برنامه‌ریزی‌های زیادی برای آینده داشتیم. از جمله پروژه قطار سریع‌السیر ایران و مشهد که عملیاتی نشد و فعالیت‌های زیادی نیز در مرحله تحقیقات ماند. البته گاهی اوقات طرح قطار سریع‌السیر از سوی مقامات ایران مطرح می‌شود، اما به هر حال پروژه‌های زیادی  توسط مهندسان ژاپنی در ایران انجام شد.

چشم و گوش سفارت بودم

سوال:  ماموریت شما در دوره دوم چه بود؟

کومانو: در آن دوران، جنگ بود! من چشم و گوش سفارت بودم. نسبت به دوران کنونی رسانه‌های انگلیسی زبان بسیار کم بود و رسانه‌ها نیز تحت کنترل شدید بودند. برای کسب خبر و اطلاعات فقط رسانه‌های فارسی زبان موجود بود، اما متأسفانه سفیر و معاونانش با زبان فارسی آشنا نبودند و به همین دلیل از من توقع زیادی داشتند تا در جمع‌آوری اخبار و اطلاعات، چشم و گوششان باشم. سیاستمداران ایرانی هم با اینکه انگلیسی بلد بودند، حاضر نبودند، صحبت کنند.

ایرانی‌ها از روی وطن پرستی، انگلیسی حرف نمی‌زدند

سوال: چرا؟

کومانو: به دلیل حس وطن‌پرستی؛ اما حالا وضعیت بهتر شده است. آن زمان وزیر خارجه ایران و معاونانش حاضر نبودند انگلیسی حرف بزنند، با وجود اینکه بلد بودند.

سوال: در دوران دوم ماموریت شما، روابط ایران و ژاپن بیشتر در چه زمینه‌هایی متمرکز بود؟

کومانو: در حوزه اقتصادی و سرمایه‌گذاری محدودیت‌های زیادی داشتیم. ژاپن با ایران و عراق روابط خوبی داشت. در زمان جنگ در حوزه‌های دیگر از جمله اقتصادی کارهای زیادی امکانپذیر نبود، ژاپن بی‌طرف بود و تلاش کردیم تا جنگ متوقف شود.

سوال: در دوران کنونی چه کردید؟

کومانو: در این دوران هم مشکلات کم نبود. به‌خصوص موضوع هسته‌ای محدودیت‌های زیادی را به وجود آورد. اما با این وجود سعی کردیم روابط ژاپن و ایران را همچون قبل حسنه نگهداریم. اگر چه در حوزه‌های اقتصادی کار مشکل شده ولی در حوزه‌های فرهنگی، ‌محیط زیست، بهینه‌سازی، انرژی و مدیریت بحران به‌خصوص در زمینه زلزله عرصه‌‌های زیادی برای همکاری وجود دارد و ما از تجارب یکدیگر استفاده می‌کنیم.

هاشمی جنگ را رهبری کرد

سوال: چه خاطراتی از سه دوره حضورتان در ایران دارید؟

کومانو: خاطرات بسیار زیادی دارم، اما چند تای آن را برایتان بیان می‌کنم. در دوران جنگ، آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس بود و واقعاً او بود که جنگ را تحت نظر امام رهبری کرد. هاشمی از طریق چین به ژاپن آمد و 5 روز آنجا ماند و ملاقات‌هایی با نخست‌وزیر و روسای مجالس داشت و با امپراتور هم دیدار کرد.

آقای هاشمی در این سفر به ناکازاکی هم رفت، چرا که مایل بود محل انداخته شدن بمب اتمی آمریکا به این شهر را از نزدیک ببیند. در همه برنامه‌های هاشمی افتخار همراهی‌اش را داشتم. هاشمی شخصیتی جالب و گفتمان محکم و واضحی دارد. وی در آن سفر و در ملاقات‌هایش شوخی و مزاح هم می‌کرد که برای من خیلی جالب بود. یکی از معاونان وزارت خارجه ژاپن خانم بود و دیدارش با هاشمی جنجال رسانه‌ای و حاشیه‌های زیادی به همراه داشت که آیا از روسری استفاده کند یا خیر!

زمانی که هاشمی به ژاپن آمد و این خانم هم در یکی از ضیافت‌ها به عنوان نماینده وزارت خارجه کنار میزبان قرار گرفت، آقای هاشمی به او نزدیک شد و گفت: «به دلیل مطالب زیادی که رسانه‌های ژاپنی در مورد شما و من نوشته‌اند، شما را می‌شناسم.» این خانم هم گفت: برای سیاستمداران تبلیغات انتخابات، کار مشکل و هزینه‌داری است، اما ملاقات من با شما آنقدر رسانه‌ای و حاشیه‌ای شد و تلویزیون و رسانه‌ها آنقدر راجع به من گفتند که اگر من می‌خواستم این تبلیغات را انجام دهم، برایم هزینه سنگینی به همراه داشت.

معتقدم در هر کشوری چه ژاپن، چه ایران، چه افغانستان و چه کشورهای اروپایی، آنچه در پایتخت می‌بینیم و می‌شنویم یک چیز است و آنچه در مکان‌های دور افتاده ملاحظه می‌کنیم، چیز دیگری است که اگر فاصله زیادی بین آنها باشد نشان می‌دهد که آن کشور دچار مشکل است.

در زمان شاه ایران، این فاصله بسیار زیاد بود و پایتخت ایران با سایر نقاط کشور اختلافات زیادی داشت. اما پس از 23 سال که به ایران آمدم همه چیز تغییر کرد. من تصور می‌کردم تهران از نظر عمران و پیشرفت در کشور استثنا باشد و پس از 2 سال که سفرهای زیادی به شهرهای مختلف، استان‌ها و روستاهای دورافتاده داشتم، مشاهده کردم که عمران و پیشرفت، آب، برق و گاز و ... در اکثر روستاهای ایران و حتی در نقاط دور افتاده نیز وجود دارد. بم چند سال پیش با خاک یکسان شد، اما در کمال تعجب دیدم که یک شهر جدید ساخته شده است. فاصله بین تهران و شهرستان‌ها خیلی زیاد نیست، در حالی که در دوران شاه و جنگ ایران و عراق این فاصله وجود داشت.

در دوران سوم ماموریت، زلزله و تشعشعات هسته‌ای در فوکوشیما رخ داد که ایرانی‌ها همصدای شعر سعدی شدند که «بنی آدم اعضای یکدیگرند» و اظهار تاسف و همبستگی خود را با ژاپنی‌ها ابراز کردند و من بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم.

می‌دانستم که ایرانی‌ها خونگرم و احساساتی هستند، اما نمی‌دانستم به این اندازه؛ و همین باعث شد به اشعار ایرانی علاقه‌مند شدم. زیرا فهمیدم احساسات و تفکرات ایرانی‌ها از این اشعار جدا نیست و من پس از 40 سال مجدداً به ادبیات فارسی علاقه‌مند و با مثنوی معنوی و دیوان حافظ بیشتر آشنا شدم. امروز بیشتر تلاش می‌کنم احساسات و ذهنیت ایرانی‌ها را شناخته و تشابهات ایرانیان و ژاپنی‌ها را پیدا کنم.

سوال: بعد از این ماموریت بازنشسته می‌شوید؟

کومانو: من کارمند دولت هستم و از سن قانونی بازنشستگی من 3 سال گذشته، اما وزارت خارجه ژاپن من را نگهداشت. با این وجود یک هفته دیگر بازنشسته شده و فارغ و آزاد می‌شوم و می‌نشینم تا ببینم چه کاری باید انجام دهم. کمی خسته شده‌ام و پس از کار کردن در کشورهای افغانستان، اتیوپی و ایران نیاز به استراحت دارم. فکر می‌کنم که برای آینده چه کار کنم، اما از جمله کارهایی که انجام خواهم داد، آشنا کردن مردم ژاپن با ادبیات فارسی است.

برای مدیران افغان در ایران کلاس‌های کارآموزی داریم

سوال: ظاهراً ژاپن و ایران در مورد افغانستان همکاری‌هایی را انجام داده‌اند؟

کومانو: این همکاری‌ها بیشتر در ایران انجام شده است. ما دوره‌های کارآموزی را برای مقامات افغانستان در ایران برگزار کرده و می‌کنیم. در مدیریت گمرکی، کشاورزی، برنج‌کاری و ... هر سال با گمرک ایران، جهاد کشاورزی و وزارت تعاون دوره‌های کارآموزی برای افغان‌ها برگزار کرده‌ایم. مهاجر افغان در ایران زیاد است و دولت ایران فعالیت‌های زیادی برای آنها انجام می‌دهد و ما نیز مسئولیت کوچکی داریم.

ما در چند اردوگاه متعلق به اتباع افغان در استان‌های کرمان و یزد با ایران همکاری کرده‌ایم و مدارس، درمانگاه و سالن همایش ساخته‌ایم و فعال هستیم.

توافقنامه انتقال محکومان به زودی نهایی می‌شود

سوال: توافقنامه انتقال محکومان بین ژاپن و ایران به کجا رسید؟

کومانو: در حال مذاکره هستیم و کارهای زیادی انجام گرفته و امیدواریم در سال آینده به توافق نهایی دست یابیم. چندین جلسه برگزار و سؤالاتی مطرح شده و پاسخ‌هایی را از ایران گرفته‌ایم.

مقرراتی در این خصوص وجود دارد و کارهای فنی و جزیی در حال اتمام است و مذاکرات نهایی در آینده نزدیک برگزار می‌شود.

سوال: قدری در خصوص زندگی شخصی‌تان بفرمایید.

کومانو: همسر من ژاپنی است، اما اینجا ازدواج کردیم و 2 دختر من در تهران کلینیک به دنیا آمدند.

سوال: آیا دخترانتان فارسی بلد هستند؟

کومانو: نه، متاسفانه از یادشان رفته، یکی در آمریکا و یکی در ژاپن ساکن است. چند ماه پیش هم آنها اینجا جمع شدند و جشنی گرفتیم. الان هم همسرم در توکیو به سر می‌برد.

ایرانیان مصرف‌گرا

سوال: در مورد بهینه سازی مصرف سوخت و صرفه جویی در آن بین ایران و ژاپن همکاری‌هایی وجود داشته، این همکاری‌ها به کجا رسیده؟

کومانو: در زمینه بهینه‌سازی همکاری‌‌های زیادی داریم و خواهیم داشت، اما مشکل اصلی، مصرف‌گرایی‌ زیاد در بین مردم ایران است.

سوال: به نظر شما مشکل کار کجاست؟

کومانو: مشکل فرهنگی است.

سوال: چطور باید فرهنگ سازی کرد؟

کومانو: شما باید فکر کنید.

سوال: شما چطور فرهنگ سازی کردید؟

کومانو: ژاپن کشور فقیری بود و برای توسعه راهی نداشتیم، جز کار زیاد و مصرف کم. پس فرهنگ صرفه‌جویی را جا انداختیم، اما در ایران این فرهنگ هنوز جا نیفتاده است.

در رستوران‌های ایران برنج و گوشت خیلی زیادی در بشقاب‌ها می‌ریزند که نیمی از آن به زباله ریخته شده و از بین می‌رود و این کار یعنی اسراف این مواد غذایی گرانبها.

سوال:  کارشناسان شما هنوز هم به ایران سفر کرده و مشاوره می‌دهند؟

کومانو: بله، در زمینه فنی و مشاوره فعالیت می‌کنند. آنها در زمینه سیاستگذاری مشغول هستند. قرار است عزت‌الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما به زودی به ژاپن سفر کند.

کمتر از خودتان تعریف کنید!

سوال: و به عنوان سخن آخر

کومانو: ایرانی‌ها به تاریخ، فرهنگ و تمدن خود افتخار می‌کنند. این خوب است؛ اما بهتر است که کمتر از خود تعریف کنند و این موارد توسط خارجی‌ها مطرح شود، چرا که اینگونه تأثیرگذارتر خواهد بود.

نظرات بینندگان