arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۱۱۳۶
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۰۰ - ۲۴ شهريور ۱۳۹۸

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۲۶۰: پیرزنی به نفرین امامزاده سنگ شد!

سنگ عجیبی این‌جا دیده شد با وضع مخصوصی، مشابه نارون البته هزار خروار بود، به روی سنگ دیگری خیلی باریک استوار بود. این سنگ معروف است که پیر‌زنی میوه به امامزاده نداده بود به نفرین او سنگ شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۲۶۰: پیرزنی به نفرین امامزاده سنگ شد!پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:

صبح فراش خبر داد که شاه سوار می‌شوند. تو هم باشی. بعد از رفتن دزآشوب به عجله [به] سلطنت‌آباد رفتم. شاه دیر سوار شدند. خیلی سردماغ بودند. از سلطنت‌آباد الی قلهک سواره روزنامه عرض شد. در جای کثیفی ناهار صرف شد. سنگ عجیبی این‌جا دیده شد با وضع مخصوصی، مشابه نارون البته هزار خروار بود، به روی سنگ دیگری خیلی باریک استوار بود. این سنگ معروف است که پیر‌زنی میوه به امامزاده نداده بود به نفرین او سنگ شده است. خلاصه صورت سنگ را با مداد بسیار خوب ساختند. چهار پنج روزنامه خوانده شد. خیلی خسته شدم. از راه دربند رجعت به حسن‌آباد شد. در سر راه حاجیه دلشاد خانم را دیدن کردم. منزل آمدم. حاج خانم والده تشریف داشتند.

نظرات بینندگان