پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
صبح شرفیاب شدم. راجع به پذیرایی بوتو فرمودند: او را در سعدآباد در کافه شهروند جا بدهید. عرض کردم: این جا که امر فرموده اید مخصوص روسای کشورها باشد.
فرمودند: بلی، ولی آخر این که نخست وزیر نیست، یک نخست وزیر مخصوصی است که از رئیس کشور بالاتر است.
من متوجه شدم که تکلیف چیست عرض کردم پس در این صورت با آنکه ویزیت خصوصی می کند گارد احترام هم بگذاریم. فرمودند: البته.
نامه سفیر انگلیس را درباره کارخانه اسلحه سازی اصفهان که نوشته بود بهترین سعی را میکنیم که بهترین و در عین حال ارزان ترین جنس را بدهیم و عرض رساندم (یک کار ۵۰۰ میلیون لیره ایست) فرمودند: گویا کارشان خیلی خراب است و به کلاهبرداری بیشتر شباهت دارد. با صنایع نظامی گفتگو کن. آنها تو را روشن می‌کنند، بعد جواب سفیر را بده.
مذاکرات دیروز خودم را در خصوص تبلیغات در آمریکا با سفیر اسرائیل به عرض رساندم و عرض کردم: برنامه بسیار مفصلی ارائه کرد که من تعجب کردم که تا چه اندازه این ها به این مسئله اهمیت می دهند. تا حدی که روی آن [تحقیق] research می کنند که مثلاً فلان طبقه از مردم آمریکا تا چند سال دیگر ممکن است در جامعه آنجا صاحب نفوذ شوند و از حالا روی آنها حساب می‌کنند و مطالعه دقیق به عمل می‌آورند.
همچنین برای سایر نقاط دنیا (در آنجا که منافع دارند) و این عمل آنها با کار دیمی تبلیغاتی ما از زمین تا آسمان فرق دارد. به هر صورت آن ها حاضرند اطلاعات دقیق و متخصص حسابی به ما بدهند و مشغول کار شویم ولی این کار باید خیلی محرمانه بماند.
به علاوه می‌گویند بعضی کارها واقعا از ما ساخته نیست. چنان که جانسون رئیس جمهور اسبق آمریکا از ما خواسته بود (یعنی از جهودهای آمریکا به وساطت اسرائیل) که افکار عمومی را برای جنگ ویتنام مساعدت کنند، مخصوصاً بین جوان ها، و هر چه ما می گفتیم این کار از ما ساخته نیست باور نمی کرد تا آن که کمیسیون مشترکی از متخصصین ما و خودش درست کرد و این کمیسیون نظر ما را تایید کرد. به هر حال آنچه از دستم ساخته باشد در اختیار شما می گذاریم. گزارش دقیقی هم کتبا داده بود که به نظر مبارک همایونی رساندم. به دقت ملاحظه فرمودند و خیلی تعجب کردند. فرمودند: به او بگو قبول میکنیم و این کار را با شما شروع می کنیم ولی برای این که کاملا محرمانه باشد، در دربار تحت نظر خودت باشد. اگر دستوراتی لازم باشد به دولت صادر خواهیم کرد بدون آنکه علت را به آنها بگوییم. عرض کردم: از [رفتار] attitude سفیر ما در واشنگتن هم که خود به خود بر علیه آنها است و گویا تفاهمی با سفیر اسرائیل ندارد، هم گله مند و هم نگران بود که اگر کار بخواهد در دست اردشیر به جریان بیفتد چگونه خواهد شد. فرمودند: به او بگو ما دستور می دهیم و او نمی تواند از آن تخلف کند.
کارهای جاری دیگر را به عرض رساندم . من جمله این که در کاخ شهروند که از بنیاد عوض کردیم و بهترین مبلیه اروپا را آوردیم، فقط ۵ میلیون تومان مخارج شده. فرمودند: پس چطور زیرزمین نیاوران ۲۳ میلیون تومان می شود؟ عرض کردم: اینجا منافعی به جیب چه کسی نمی رود. آنجا را امر فرمودید سهل انگاری کنید، ما هم میکنیم. بسته به امر مبارک است. دیگر چیزی نفرمودند. بعد مرخص شدم. به کارهای جاری رسیدم. بوتو ساعت ۴ وارد شد. او را استقبال کردم و رساندم. بعد جلسه عمران کیش را داشتم. بوتو ساعت ۷ پس از افطار شرفیاب شد. من به جشن ملی چین کمونیست رفتم (عمل متقابل). سرشام دیگر نتوانستم بروم، خیلی خسته بودم. امروز شاهنشاه از ساعت ۳ بعد از ظهر تا ۹ شب ۶ ساعت تمام لاینقطع کار کردند، آن هم کارهای بسیار خسته کننده که دو تا مصاحبه بود و بعد هم مذاکرات ۲ ساعته با بوتو.
