arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۶۱۱۲
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۱۸ - ۱۷ مهر ۱۳۹۸
روزنامه گردی در «انتخاب»؛

روایت یکی از اعضای دفتر آیت‌الله طالقانی از آخرین لحظات حیات او / آن شب حال آیت‌الله بسیار خوب بود و قیافه بشاشی داشتند/ سفیر شوروی آمده بود که اطمینان دهد دولت وی هیچ‌گونه مداخله‌ای در جریان کردستان نداشته است

آن شب مرحوم آقای طالقانی ملاقاتی با سفیر شوروی داشتند. سفیر شوروی برای آن آمده بود که اطمینان دهد دولت وی هیچ‌گونه مداخله‌ای در جریان کردستان نداشته است. در این ملاقات مطالب بسیار دیگری نیز مطرح شد از جمله این‌که حضرت آیت‌الله طالقانی مکتب اسلام را برای سفیر شوروی تشریح کرد و سفیر شوروی گفت اگر اسلام این است پس بین مکتب ما و اسلام اختلاف زیادی وجود ندارد. آن شب حال حضرت آیت‌الله طالقانی بسیار خوب بود و قیافه بشاشی داشتند، ولی همان‌طور که قبلا هم چند بار اتفاق افتاده بود 20 دقیقه بعد از نیمه شب هنگام خداحافظی گفت کمی سرم درد می‌کند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روایت یکی از اعضای دفتر آیت‌الله طالقانی از آخرین لحظات حیات او / آن شب حال آیت‌الله بسیار خوب بود و قیافه بشاشی داشتند/ سفیر شوروی آمده بود که اطمینان دهد دولت وی هیچ‌گونه مداخله‌ای در جریان کردستان نداشته است

سرویس تاریخ «انتخاب»:‌ آیت‌الله سید محمود طالقانی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۸، سه روز بعد نماز جمعه ۱۶ شهریور درگذشت؛ نمازجمعه‌ای که اتفاقا خطبه دوم آن با انتقادات تندی به مسئولان وقت در بحث مواجهه با مسئله کردستان و به نمایندگان مجلس خبرگان در عملی نکردن بحث شوراها همراه بود. آیت‌الله طالقانی در بخش آخر خطبه دوم نمازجمعه 16 شهریور ماه درباره بحث شوراها گفته بود: «صد بار من گفتم که مسئله شورا اساسی‌ترین مسئله اسلامی است. حتی پیامبرش با آن شخصیت می‌گوید با این مردم مشورت کن به این‌ها شخصیت بده، بدانند که مسئولیت دارند متکی به شخص رهبر نباشند، ولی نکردند و می‌دانم چرا نکردند.[...] گروه‌ها افرادی دست‌اندرکار شاید این‌طور تشخیص بدهند که اگر شورا تشکیل بشود دیگر ما چه‌کاره هستیم. بروید دنبال کارتان، بگذارید مردم مسئولیت پیدا کنند [...]» (اطلاعات، یکشنبه 18 شهریور 58)

اما دو تن از اعضای دفتر آیت‌الله طالقانی که در آخرین ساعات حایت ایشان در کنارش بودند حدود یک ماه پس از درگذشت ایشان، درباره آخرین لحظات زندگی آیت‌الله با خبرنگار کیهان صحبت کردند، یکی از آن دو نفر همان محمد مدیرشانه‌چی بود که اتفاقا در اظهاراتش به اصرار آیت‌الله طالقانی بر تشکیل شوراها اشاره کرد. شانه‌چی در مصاحبه با کیهان، مورخ 18 مهر 58، ضمن یادآوری آن شب گفت: «ایشان به مسئله شوراها اشاره کردند و اصرار داشتند که شوراها هرچه زودتر تشکیل شود تا مردم باورشان بشود که رای و عقیده آنان در حکومت اسلامی در نظر گرفته می‌شود و آیت‌الله طالقانی به نظام شورایی علاقه خاصی داشتند. [...] آن‌طور که آقای طالقانی می‌خواستند انتخابات شوراها باید در هر بخش و شهر و شهرستان از سوی افراد محله‌های آن شهر و محل انجام گیرد و به طور مثال تهران به 50 یا 60 محله تقسیم شود و هر محل چند نفر از معتمدان خود را دعوت کند تا یک انتخابات موقت برای همان محل تشکیل دهند و چند نفر امور اجرایی آن شورا را به عهده داشته باشد و این شوراهای محلی نمایندگانی برای شورای شهر معرفی کنند و شورای شهر نیز نمایندگانی برای شورای استان و شوراهای استان نمایندگان مجلس شورای ملی را برگزینند. بدین طریق مخارج انتخابات از بین می‌رود. مردم نمایندگان خود را می‌شناسند و شوراهای محلی خود امور مربوط به محل را به عهده می‌گیرند و دست دولت را برای امور دیگر باز می‌گذارند. در حالی که در سیستم حزبی وقتی حزبی کاندیدا معرفی کرد که این کاندیداها فقط نمایندگان 30 یا 40 نفر از موسسین آن حزب هستند و دیگران یعنی اعضای حزب بدون شناختن کاندیداها به آن‌ها رای می‌دهند در حالی که حتی نام آن‌ها را هم به درستی نمی‌دانند. به نظر آیت‌الله طالقانی تعداد نمایندگان شوراهای شهر را نباید محدود کرد باید به همه گروه‌ها و طبقات فرصت داد در سرنوشت خود سهیم باشند.»

مهندس اسماعیل‌زاده، یکی دیگر از اعضای دفتر آیت‌الله طالقانی که تا یک ساعت قبل از فوت آیت‌الله طالقانی به اتفاق شانه‌چی در خدمت ایشان بود نیز حال ایشان را در آن شب بسیار خوب توصیف کرد و گفت: «آن شب مرحوم آقای طالقانی ملاقاتی با سفیر شوروی داشتند. سفیر شوروی برای آن آمده بود که اطمینان دهد دولت وی هیچ‌گونه مداخله‌ای در جریان کردستان نداشته است. در این ملاقات مطالب بسیار دیگری نیز مطرح شد از جمله این‌که حضرت آیت‌الله طالقانی مکتب اسلام را برای سفیر شوروی تشریح کرد و سفیر شوروی گفت اگر اسلام این است پس بین مکتب ما و اسلام اختلاف زیادی وجود ندارد. آن شب حال حضرت آیت‌الله طالقانی بسیار خوب بود و قیافه بشاشی داشتند، ولی همان‌طور که قبلا هم چند بار اتفاق افتاده بود 20 دقیقه بعد از نیمه شب هنگام خداحافظی گفت کمی سرم درد می‌کند.»

نظرات بینندگان