arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۲۶۴۲
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۰۰ - ۲۴ آبان ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۳ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: احمدی نژاد استاندار اردبیل آمد، برای توسعه راه ها کمک خواست / مجید انصاری از منزوی شدن خط امامی ها اظهار نگرانی کرد

شب میهمان آیت ‌الله خامنه‌ای بودم. دربارة سودان و افغانستان و کمک‌های مورد تقاضای آنها و همکاری با ترکیه در مبارزه با مخالفان دو کشور و مسأله تفحص و صداوسیما و فعالیت سیاسی روحانیون و دیگران و خوابی که آیت ‌الله خامنه‌ای دیده‌اند و تعبیری که آقای صدیقین، مُعبّر اصفهانی مورد اعتماد ایشان کرده و اظهارنظرهای آقای [محمدباقر] ذوالقدر، [رئیس ستاد مشترک] سپاه در مورد خطرات و نیازها که باعث عصبانیت ایشان شده است، مذاکره کردیم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۳ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵:خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود


به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۳ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

سرماخوردگی دارم. از مُسکن استفاده کردم. ساعت هشت صبح به دفترم رسیدم. کار زیادی نبود. آقای مجید انصاری آمد. برای مدرسه کرمانی‌ها و رسمیت یافتن تحصیلات دختران طلبه کرمان استمداد کرد. از منزوی شدن گروه خط‌امامی‌ها و به‌خصوص شایعات کذب زیاد دربارة آقای [مهدی] کروبی و احتمال فشار راستی‌های مجلس برای حذف وزیران خط خودشان اظهار نگرانی کرد. گفتم اشتباه از جناح خودشان است که بدون هدف و برنامه درست، مواضع افراطی در مقابل دولت و نظام داشتند.

آقای [منصور] قاضی‌زاده، قاری قران آمد. در مسابقات حفظ و قرائت کشور مالزی اول شده است؛ تشویق‌اش کردم و به او جایزه دادم. خواست برای کسانی که در مسابقات جهانی اول می‌شوند، امتیاز قبولی در رشته‌های مربوطه در دانشگاه‌ها داده شود.

اعضای انجمن حمایت از بیماران کلیوی آمدند. ۱۴ کودک دیالیزی سرود خوبی خواندند. متأثر شدم. گزارش دادند و خواسته‌ها را گفتند. برای سلامتی آیت‌الله خامنه‌ای، فاطی و من صلوات فرستادند؛ از کمک‌های فاطی خیلی ممنون‌اند. وعده کمک دادم و تشویق‌شان کردم. به بچه‌ها جایزه دادم.

دکتر هاشمی [گلپایگانی] برای دستور جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. آقای [حسین] ابراهیمی، نماینده رهبری در امور افغانستان آمد. اطلاعات زیادی از اوضاع داخلی افغانستان و احتمالات آینده و وجود اختلاف در بین سران حزب وحدت و افغانی‌های طلبه در ایران داد که به گفته او حدود هفت‌هزار نفر هستند. برای اجرای برنامه‌هایش استمداد کرد.

تا نماز مغرب کارها را انجام دادم. از وزارت کشور آمدند. کارت‌خوان و کامپیوتر را که برای کامپیوتری کردن انتخابات در نظر گرفته بودند، ارائه دادند. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة عراق و معارضین تصمیم‌گیری شد.

 

سال ۱۳۷۲

[آقایان تاکی‌شی اوهارا و رودلف وایراسمولر]، سفیران جدید ژاپن و سوییس برای تقدیم استوارنامه آمدند؛ ملاقات تشریفاتی بود و مقداری سؤال و جواب. [آقای محمدامین الخلیفه]، رییس مجلس سودان و همراهان آمدند. مقداری از موفقیت‌های انقلاب‌شان و اقدامات اسلامی‌شان و از دشمنی‌های آمریکا و مصر گفت و برای مشکل نفت استمداد کرد؛ تمجید و تعریف و تشویق کردم.

آقای [مرتضی] آصفی آمد. از پیش آمد قصورش در مورد فرد آلمانی اظهار نارضایتی کرد و کارهای خود را توجیه نمود و از خدماتش گفت. نقاط مشکوک رفتارش را گفتم. از بعضی‌ها دفاع کرد و از بعضی دفاعیه‌ها هم قانع نشده، ولی سرانجام گفتم صرف نظر می‌کنم، اما درسی باشد برای آینده.

[آقای عباس آخوندی]، وزیر مسکن و شهرسازی آمد. در مورد برنامه‌های مسکن و طرح‌های مهم و نیازهای اعتباری و قیمت‌ها و سیاست‌های مسکن مذاکره شد. گزارش کارشناسی در مورد مقدار بنای فرهنگستان را داد که مورد اختلاف آقایان دکتر حبیبی و زنجانی است.

عصر هیأت دولت جلسه داشت. با بحث برنامه دوم که رسیدگی به تبصره‌هاست، شروع و دربارة وضع ارز و بالا رفتن قیمت دلار و راه‌های علاج و راه حل‌های معوقه‌ها مذاکره کردیم.

شب میهمان آیت ‌الله خامنه‌ای بودم. دربارة سودان و افغانستان و کمک‌های مورد تقاضای آنها و همکاری با ترکیه در مبارزه با مخالفان دو کشور و مسأله تفحص و صداوسیما و فعالیت سیاسی روحانیون و دیگران و خوابی که آیت ‌الله خامنه‌ای دیده‌اند و تعبیری که آقای صدیقین، مُعبّر اصفهانی مورد اعتماد ایشان کرده و اظهارنظرهای آقای [محمدباقر] ذوالقدر، [رئیس ستاد مشترک] سپاه در مورد خطرات و نیازها که باعث عصبانیت ایشان شده است، مذاکره کردیم.

 

سال ۱۳۷۳

مدیران و کارکنان سازمان امور اداری و استخدامی آمدند. آقای [سیدمحمد] میرمحمدی گزارش داد و من دربارة کارکنان دولت و ضرورت اصلاحات اداری و اصلاح وضع معیشتی آنها صحبت کردم.[۱]

آقای [عباس] آخوندی، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد. گزارش وضع مسکن در کشور را داد و برای رساندن آب به شهرک پرندک کمک گرفت. [آقای محمود احمدی‌نژاد] استاندار اردبیل آمد. گزارش پیشرفت کار و اوضاع کشاورزی، خدماتی و صنایع استان را داد و برای توسعه راه‌ها کمک خواست.

آقای [محمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. برای تصویب ارز و

ترک مناقصه ماهواره کمک خواست. عصر آقای شهسواری آمد و تقاضا کرد خرید سم را از وزارت کشاورزی بگیریم. عصر جلسه شورای اقتصاد با چند مصوبه و چند دستور ناتمام داشتیم. تا ساعت نُه شب کار کردم و به خانه آمدم. کمی کسالت دارم.

 

سال ۱۳۷۴

نزدیک اذان صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. در اخبار بی بی سی، انگشت اتهام انفجار ریاض، به طرف سَلَفیون بنیادگرای خود عربستان سعودی دراز شده است. تا ساعت ده صبح در دفتر کار کردم. سپس برای سخنرانی در مراسم روز زن- که از سوی دفتر امور زنان برگزار شده- به ورزشگاه آزادی رفتم. جمعیت‏خوبی هم جمع شده بودند- بیشتر دانش‏آموزان مدارس- و برنامه خوبی هم داشتند. سخنرانی مفصلی کردم[۱].

ظهر والده و طبیه، ناهار با من بودند. به خاطر اینکه فردا به سفر می‌روم و در این چند روز، نتوانستم  ایشان را ببینم، خواهش کردم که به نهاد بیایند؛ حال‏شان خوب است. تا شب کارها را انجام دادم. دیشب شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه با چند مصوبه داشت و مهم‏ترین آن به‏رسمیت‏شناختن تحصیلات حوزه علمیه قم تا سطح دکتری و دادن اعتبار علمی و استخدامی به آن که به درخواست حوزه و موافقت رهبری، در دستورکارمان بود.

 

 سال 1375

از منزل به مركز تحقيقات پليمرى در چيتگر رفتيم. آقاى [حمید] ميرزاده و همسرش هم به منزل آمده بودند؛ با هم رفتيم. عفت هم آمد. از آزمايشگاه‌ها، كارگاه‌ها، پايلوت‌ها و ساختمان‌ها بازديد كرديم. چند كار مهم را كه در دست تحقيق است، يا به نتيجه رسيده ديديم. در اجتماع كاركنان، گزارش دكتر باريكانى، ریيس مركز و صحبت‌هاى آقاى دكتر [سیدمحمدرضا] هاشمى [گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی]، دربارة اصل تحقيقات را شنيديم. من هم صحبت دلگرم‏كننده‌اي را دربارة اهميت تحقيقات و اين مركز ايراد كردم1 و نشان [پژوهش] به دكتر [فتح‏الله] مضطرزاده، [عضو فرهنگستان علوم و رییس انجمن شیمی ایران] اهدا نمودم.
در مراجعت، از مسير مترو برگشتيم. آقاى [اصغر] ابراهيمى، [مدیرعامل شرکت متروی تهران] و آقاى [علی‏محمد] بشارتى، [وزیرکشور] توضيح مى‌دادند2. پس از جلسه سه ماه پيشِ مجمع [عمومی شرکت مترو] و دادن ارز و ريال، پيشرفت كار بهتر و سريع شده است. اميد اينكه تا آخر سال، خط كرج ـ تهران و آزادى [= صادقیه] تا ميدان امام تكميل شود، زياد است. هرچند محسن اميدوار نيست!! امروز به ميمنت ولادت امام باقر(ع)، ريل‌گذارى را شروع كردند و من هم يك پيچ را سفت‏كردم.
با كمى تأخير به دفتر رسيديم. با [آقای چیائو شی]، ریيس‏مجلس چين كه به ملاقات آمده و منتظر بود، دربارة توسعه روابط و عدم پذيرش فشار آمريكا صحبت شد. مذاكرات دوستانه و تشريفاتى بود. عصر تا ساعت یازده شب، جلسه هیأت دولت براى بحث بودجه داشتيم؛ بيشتر به مواردى پرداختيم كه تاكنون سازمان برنامه و بودجه و وزرا به توافق نرسيده بودند. شب در دفترم ماندم. ديروقت خوابيدم.

 

نظرات بینندگان