arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۰۴۱۶
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۲۳ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۸

یادداشت‌های اعتمادالسلطنه، پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۲۶۵: ماجرای میرغضب و چوب فلک در میدان توپخانه

میرغضب و چوب فلک [به] میدان توپخانه قدیم می‌بردند. معلوم شد توپچی [که] مست بود، دمِ اندرون رفته... طلبی از فراش‌های معتمدالحرم داشته است. او را به تهمت گرفته‌اند، عرض کردند و حکم شد بیاورند حضور، یعنی میدان توپخانه.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ماجرای میرغضب و چوب فلک در میدان توپخانه

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:

از دیشب باران می‌بارد. هوا خوب شده. صبح دربخانه آمدم. هنگامه‌ای دیدم؛ میرغضب و چوب فلک [به] میدان توپخانه قدیم می‌بردند. معلوم شد توپچی [که] مست بود، دمِ اندرون رفته، آن‌چه مشهور است، طلبی از فراش‌های معتمدالحرم داشته است. او را به تهمت گرفته‌اند، عرض کردند و حکم شد بیاورند حضور، یعنی میدان توپخانه. در حالتی که شاه در باغ میدان پشت پنجره تماشا کنند، هزار چوب زدند و گوش‌های او را بریدند. خلاصه سر ناهار روزنامه خواندم. خانه آمدم. حاجی علی عرب مکاری که به جهت سفر گیلان مال از او کرایه کردم، بازی درآورده قاطر‌های خود را کرایه داده است. می‌گویند در قزوین مال‌ها را به زور قورخانه‌چی‌ها گرفته‌اند. دو سه تلگراف زدم تا ببینم چه خواهد شد.

نظرات بینندگان