arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۳۸۲۶
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۴۶: شرکت در فدراسیون بهداشت جهانی عموما برای ما گران تمام می‌شود!

رئیس [سازمان] بهداشت جهانی را پذیرفتم. پیشنهاد می‌کرد، در فدراسیون بهداشت جهانی ایران شرکت کند. گفتم: «بسیار خوب است ولی این کارها عموما برای ما گران تمام می‌شود، بدون آن‌که فاید قطعی بدهد.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شرکت در فدراسیون بهداشت جهانی عموما برای ما گران تمام می‌شود!پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح به کارهای جاری گذشت. رئیس [سازمان] بهداشت جهانی را پذیرفتم. پیشنهاد می‌کرد، در فدراسیون بهداشت جهانی ایران شرکت کند. گفتم: «بسیار خوب است ولی این کارها عموما برای ما گران تمام می‌شود، بدون آن‌که فاید قطعی بدهد.» مثل این‌که تصدیق کرد. عریضه به ارباب عزیزم عرض کرده بودم. ضمن آن‌که جهات به‌هم‌خوردگی روابط با نفتی‌ها و حدود اقدامات که ما بتوانیم بکنیم تشریح کرده بودم، پرسیده بودم: «مهمانی همه ساله را که من از نمایندگان کنسرسیوم به عنوان رئیس دانشگاه پهلوی می‌کردم، امسال هم بکنم یا نکنم؟» جواب آمد: «اگر مصلحت هست بکن.» این جواب مرا آتش زد. اگر مصلحت هست بکن یعنی چه؟ من مگر یک نوکر پاک‌باخته و یک‌طر فه نیستم؟ این چه جور تعیین تکلیف کردن است؟ من اربابم را تا حد غیر قابل تصوری دوست دارم. گاهی چنان مرا ناراحت می‌کند که از خدا طلب مرگ می‌کنم. مگر نمی‌دانی همه چیز من، حتی زندگی من متعلق به تو است؟ این چه نوع جواب دادن است؟ این چه اطمینانی برای آدم باقی می‌گذارد؟ گاهی واقعا از زندگی بیزار می‌شوم.

شب مهمان شارژدافر انگلیس بودم. با او در مورد مسائل نفت و بدرفتاری کمپانی‌ها صحبت کردم. قرار شد رئیس میسیون فردا بیاید مرا ببیند، ولی ظاهرا جواب سربالا خواهند داد. ساعت یک صبح با افکار عجیب و ناراحتی زائدالوصفی می‌خوابم. از یک طرف وظیفه‌ام نسبت به کشور و شاهنشاهم و از طرفی حسابی که اربابم با من می‌کند. حالا می‌روم به حافظ پناه می‌برم تا چه بگوید.

دانشگاه تهران هنوز ناراحت است، ولی شیراز را مرتب کردم.

نظرات بینندگان