arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۱۳۲۲
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: دادگاه ميكونوس، حكمش را صادر كرد، چهار نفر كه ايرانى و لبنانى‌اند، محكوم نموده / آلمان اعلان كرده كه ديگر در مذاكرات انتقادى با ايران شركت نمى‌كند/ به روحانى گفتم پيش از اينكه اروپایيان هم اعلان كنند، ما پيشقدم شويم

تا عصر بيشتر از تلويزيون براى اطلاع از وضع انتخابات استفاده مى‌كرديم. عفت و بچه‌ها رفتند و بعضى از حوزه‌ها را ديدند و خبر آوردند كه بيشتر مردم به ليست جامعه روحانيت مبارز رأى مى‌دهند و آراي مجمع روحانيون مبارزكم است. محسن بعد از ظهر آمد و همين را گفت. اختلافى بين وزارت كشور و شوراى نگهبان بر سر تعداد ناظران شوراى نگهبان در محل حوزه‌هاى رأى‌گيرى به‌وجود آمده بود كه آقاى [احمد] جنتي از من كمك خواست؛ نظر دادم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: دادگاه ميكونوس، حكمش را صادر كرد، چهار نفر كه ايرانى و لبنانى‌اند، محكوم نموده / آلمان اعلان كرده كه ديگر در مذاكرات انتقادى با ايران شركت نمى‌كند/ به روحانى گفتم پيش از اينكه اروپایيان هم اعلان كنند، ما پيشقدم بشويمخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
اوراق رأى را آوردند، من راي خود را نوشتم و رفتم در حسينيه جماران، با انجام مراسم به صندوق انداختم. به‌خاطر صف طولاني راي دهندگان، اگر مي‌خواستم در آنجا اين كار را انجام دهم، باعث معطلی مردم مي‌شد. مصاحبه كوتاهى انجام دادم. خبرنگاران داخلى و خارجى زياد بودند.
تا عصر بيشتر از تلويزيون براى اطلاع از وضع انتخابات استفاده مى‌كرديم. عفت و بچه‌ها رفتند و بعضى از حوزه‌ها را ديدند و خبر آوردند كه بيشتر مردم به ليست جامعه روحانيت مبارز رأى مى‌دهند و آراي مجمع روحانيون مبارزكم است. محسن بعد از ظهر آمد و همين را گفت.
اختلافى بين وزارت كشور و شوراى نگهبان بر سر تعداد ناظران شوراى نگهبان در محل حوزه‌هاى رأى‌گيرى به‌وجود آمده بود كه آقاى [احمد] جنتي از من كمك خواست؛ نظر دادم. آقاى [عبدالله] نورى، توقع بيشتري داشت.
عصر رفتم از چند حوزه رأى‌گيرى در مساجد اميرالمؤمنين، منيريه، مسجدالجواد(ع)، مسجد بالاى پل سيد خندان [= امام صادق(ع)]، مسجد قبا و شهردارى شميران بازديد كردم؛ با اينكه وقت رأى‌گيرى رو به اتمام است ولى مراجعه مردم زياد است. قرار شد وقت تمديد شود.
به نظرم رسيد كه اكثريت مردم به كانديداهاى روحانيت مبارز رأى مى‌دهند و طرفداران ديگران كم‌اند. همگى از نظم و وسعت رأى‌گيرى مى‌گفتند. در وزارت كشور از ستاد انتخابات بازديد كردم. آنها هم منظم بودند. گزارش دادند كه انتخابات در سراسر كشور با نظم و انضباط و با حضور گسترده مردم در جريان است. مصاحبه طولانى با صداوسيما انجام دادم و به سئوالات جواب دادم.
برخورد مردم با من در بازديدها خيلى گرم و محبت‌آميز بود. ياسر هم كه با دوستانش از ده حوزه در جنوب شهر بازديد كرده بود، برداشتى شبيه من از وضع آراي مردم داشت.
آقاي درويش آمد. براى امور كارش استمداد كرد و احوال‌پرسى نمود. در گزارش‌ها، خبر توافق بر سر راه‌حل افغانستان و برگزاري انتخابات و همچنين انتخابات ايران در صدر است.

 

سال ۱۳۷۲
آخرين نقشه اصلاح منزل را بررسى و تصويب كردم. آقاي [شیخ مرتضی] امباكه، [جانشین] ریيس فرقه مريديه مسلمانان سنگال آمد. قبلاً در سفر سنگال او را ديده بودم. براى تقويت امور دينى در سنگال كمك خواست.
دكتر [عيسي] كلانترى، [وزير كشاورزي] آمد. گزارش پيشرفت كار ساخت سموم پايه كشاورزى را در مرحله آزمايشگاهى داد و براى توليد نيمه صنعتى كمك خواست. از وضع محصولات سال جارى اظهار رضايت كرد و تأكيد برضرورت كار بيشتر روى منابع طبيعى داشت.
هيأت اجرايى كنگره شيخ مفيد آمدند. گزارش كار دادند و براى شركت من در كنگره اصرار نمودند؛ به خاطر سفرم به كرمان، قول قطعى ندادم. تذكر دادم كه مواظب باشند، بحث‌هاى تفرقه‌انگيز بين شيعه و سنى پيش نيايد.
عصر با مديران بنياد شهيد جلسه داشتم. گزارش كار بخش‌هاى مختلف را گرفتم و تذكرات لازم را دادم و نيازهايشان را گرفتم. امسال حقوق خانواده‌هاى شهيد، بيش از دو برابر مى‌شود و هنوز هم كمبود دارند. با تحويل ده هزار مسكنِ در دستِ ساخت، همه خانواده‌هاي فاقد مسكن داراي مسكن مي‌شوند. جلسه، سه ساعت طول كشيد.
مهدى آمد. در ارتباط با شركت جديدالتأسيس سازه‌هاى دريایى، اجازه سفر به اروپا گرفت. شب تا ساعت نُه‌ونيم كارها را انجام دادم. به خانه آمدم. وسايل منزل را جهت آمادگي براي شروع كار تعمير، جمع كرده‌اند.

 

سال ۱۳۷۳

آقای سراج [الدین موسوی]، فرمانده سابق کمیته آمد. گزارش اقدامات فرهنگی در دوران مأموریت در پاکستان را داد و برای تکمیل بیمارستان و دانشگاه و... کمک خواست. آقای نواب آمد. برای مرکز علوم اسلامی قم استمداد کرد. خواستار توضیح بیشتر در مورد کارهای بزرگ عمرانی شد.

آقای بشارتی، وزیر کشور آمد. گفتم اشتباهات روزنامه‌ها در مورد نقل خبر تصمیم به جمع‌آوری آنتن‌های ماهواره‌ها را اصلاح کند و با صراحت بگوید که در هیأت دولت تصویب نشده است. دربارة استانداران کرمان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری صحبت شد. آقایان [یحیی] رحیم صفوی و [محمدباقر] ذوالقدر آمدند و برای ساخت مسکن برای پاسداران بی‌مسکن استمداد کردند.

عصر آقای محسن رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، گزارش تندروی‌های یک گروه انشعابی از حزب‌الله لبنان را داد که ممکن است، باعث مشکلاتی برای جنبش حزب الله شود. هیأت دولت جلسه داشت. دربارة سهم بخش‌های مختلف از تسهیلات بانکی و نرخ سود سپرده‌ها و تسهیلات و صادرات و واردات بحث شد.

شب میهمان رهبری بودم. دربارة سد پانزده خرداد قم، مسأله حج و نظرات شورای عالی امنیت ملی، دربارة کیفیت برخورد با سرسختی‌های سعودی‌ها و... مذاکره کردیم.

 

سال ۱۳۷۴

به خاطر کم خوابی دیشب، خسته بودم. ساعت نُه صبح به دفترم رفتم. [آقای شیخ مرادُف]، معاون نخست‏وزیر [و وزیر امورخارجه] ترکمنستان آمد. نامه آقای [صفرمراد] نیازُف، [رئیس‏ جمهور ترکمنستان] را آورد که مطابق معمول، گزارش از مسایل مهم و از همکاری با روسیه و مسایل گاز و سفر سوهارتو، [رئیس‏ جمهور اندونزی] به ترکمنستان و.... داده بود. دربارة اهمیت همکاری سه جانبه ایران، اوکراین و ترکمنستان و توسعه همکاری صحبت کردیم.

اعضای شورای عالی حج آمدند. آقای [محمدمحمدی] ری‌شهری، [نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی]، دربارة اقدامات فرهنگی، تحقیقاتی و آموزش حج صحبت کرد. آقای [احمد] پورنجاتی، سیاست‌های حج را گفت. آقای [محمدحسین] رضایی، [رییس سازمان حج و زیارت]، گزارش امور اجرایی را داد. من هم نظراتی برای اصلاح امور دادم.

عصر سلمانی برای اصلاح آمد. از اینکه مشکل ثبت نام دخترش در دانشگاه آزاد اسلامی حل شده، خوشحال است. مصاحبه‌ای با خبرنگاران [رادیو و تلویزیون] هند، به مناسبت سفر آینده‌ام به هند داشتم.سئوالات زیادی را دربارة مسأله کشمیر و فلسطین و رابطه با آمریکا و پاکستان پاسخ دادم. مصاحبه‌ای با صداوسیما، برای نتایج سفر خوزستان داشتم؛ خیلی طول کشید.

[آقای حاجی‏محمد بولیکا]، وزیر امورخارجه برونئی آمد. مذاکرات تشریفاتی بود. از سفر عُمره مراجعت کرده بود. از اینکه کتابخانه آیت‌الله مرعشی[نجفی]، نسب خانواده‌شان به امام حسن(ع) را ثابت کرده است، خوشحال بود.

بعد از نماز مغرب به فرودگاه رفتیم و به سوی مشهد پرواز کردیم. خانواده و جمعی از بستگان، وزرا و معاونان همراه بودند. در فرودگاه مشهد، استقبال رسمی بود. به زیارت حرم رفتم. شام در سالن اجتماعات خوردیم و دیروقت خوابیدم

 

سال ۱۳۷۵
خوشبختانه این روزها معمولاً باران‌داریم. آقای [ابولفضل] توکلی‌بینا، [مشاور رئیس‌جمهور در امور اصناف] آمد. از امتیازاتی که اخیراً به صادرکنندگان داده‌ایم، تشکر کرد. آقای [غلامرضا] شافعی، وزیر تعاون آمد. ضمن گزارشی از عملکرد بخش تعاون، برای بخشی از نیازها استمداد کرد. برای شرکت در مراسم ترحیم پاسدارمان مرحوم [مهدی] عطارُدی، [معاون اجرایی یگان حفاظت رئیس‌جمهور] که در اثر تصادف رانندگی فوت کرد، به محل ساختمان نهاد [ریاست‌جمهوری] رفتم.

عصر برنامه‌ای نداشتم و در دفترم به انجام کارها و مطالعه پرداختم. آقای [علاءالدین] بروجردی، [معاون آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه]، تلفنی اجازه گرفت که در مقابل اقدامات تبلیغاتی و اخراج دیپلمات‌های ما از سوی ترکیه، مقابله به مثل نماییم. آقای [محمود] واعظی، [معاون اروپا و آمریکای وزارت امورخارجه]، اجازه گرفت که آقای دکتر ولایتی، در سارایوو، تعهد کمک به بازسازی بوسنی و هرزگوین بنماید.

 

سال ۱۳۷۶
آقاى [محمدرضا] ناصرى، امام‏‌جمعه شهركُرد آمد. از نقش من در تعيين سياست‌هاى نظام اظهار خوشحالى كرد، ولى از احتمال مشكلات اجرايى پس از من اظهار نگرانى نمود و خواست كه براى پايان يافتن كارش در شهركُرد كمك كنم؛ خود را براى آنجا مناسب نمى‌داند و كار مهم‏ترى مى‌خواهد. براى مدرسه علميه و مصلى كمك گرفت.
[آقایان علی‏‌اصغر معصومی و محمدناصر توسلی‏‌زاده]، امام جمعه و نماينده تربت‏‌حيدريه آمدند. از رياست من بر مجمع تشخيص مصلحت نظام، كلى اظهار خوشحالى كردند كه گفتم چندان مهم نيست. از محافل روحانى، نقل قول كردند كه روحانيت با اقدامات سازندگى من خيلى عزيز شده و نگران‏‌اند كه اين عزت از دست برود. مقدارى زعفران با شيشه‌اى كه درب آن به صورت گل ساخته شده، به عنوان قدردانى از زحمات، هديه آورده بودند. براى امور عمرانى كمك گرفتند و براى سفرم به آنجا جهت افتتاح سد شهيد يعقوبى و كارخانه كائولن تأكيد نمودند و اصرار داشتند كه به فيض‏‌آباد هم بروم.
آقاى [محمدحسن] اصغرنيا آمد. اسنادى از سال‌هاى اول حزب جمهورى اسلامی آورد كه منتشر كنيم و براى معالجه مشكل كمرش استمداد كرد. در انفجار هفت تير حزب، آسيب ديده است. مجلدات گيلان‌شناسى را آورد و براى توجه بيشتر به گيلان استمداد كرد؛ اخيراً سفر رهبرى به مازندران و كمك‌هاى زياد به آنجا، براى مردم گيلان قدرى سنگين آمده، به‏‌خصوص كه مى‌‌بينند، بناست ریيس‏‌جمهور آينده هم احتمالاً از مازندران باشد و گيلانى‌ها با استان مازندران رقابت دارند.
با محسن و دكتر حبيبى، براى بررسى كيفيت تنظيم اتاق‌ها براى كارهاى مجمع تشخيص مصلحت نظام، به كاخ مرمر رفتيم. مقدارى از هداياى رسيده براى من در دوران رياست‏‌جمهورى هم آنجا تنظيم شده بود. [ساختمان کاخ مرمر] با بازسازى، حسابى لوكس شده است. از موزه زيرزميني در دست ساخت كنار آن هم بازديد كرديم؛ عظيم است. قبل از انقلاب، طراحى و اجرای آن شروع شده و اخيراً دستور تكميل داده‌ام. قرار است موزه مخصوص قرآن بشود.
عصر خبر رسيد كه دادگاه ميكونوس برلين آلمان، حكمش را صادر كرده و چهار نفر را كه ايرانى و لبنانى‌اند، محكوم نموده است. دادگاه در شرح حكم گفته كه كميته ويژه‌اى در تهران زير نظر [آیت‏‌الله خامنه‏ای]، رهبر انقلاب و با حضور [من به عنوان] ریيس‏‌جمهور و [آقای علی‏‌اکبر ولایتی]، وزير امورخارجه و [علی فلاحیان]، وزير اطلاعات اين‏گونه قتل‌ها را تصويب مى‌كنند و رهبر انقلاب حكم مى‌دهد. تصميم گرفتيم كه [آقای حسین موسویان]، سفيرمان را براى مشورت احضار كنيم. بعداً معلوم شد كه آلمانى‌ها هم سفيرشان را به همين منظور احضار كرده‌اند و به آقاى موسويان گفته‌اند كه چهار نفر از اعضاى سفارت را اخراج مى‌كنند. قرار شد، ما هم مقابله به مثل كنيم. بناست كه اتحاديه اروپا هم در اين مورد جلسه داشته باشد. آلمان اعلان كرده كه ديگر در مذاكرات انتقادى با ايران شركت نمى‌كند. به دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای‏عالی امنیت ملی]، گفتم پيش از اينكه اروپایيان هم اعلان كنند، ما پيشقدم بشويم.

نظرات بینندگان