arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۹۷۹۸
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۹

یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۵ / شاهنشاه از اقوام خیلی شکایت فرمودند

شاهنشاه از اقوام خیلی شکایت فرمودند، زیرا که من عرض کردم «والاحضرت اشرف می‌خواهند این جوانکی که مورد علاقه ایشان است و به سمت ریاست دفتر خودشان انتخاب فرموده‌اند، هم‌طراز معاونین دربار باشد و غلام مخالفت کردم، گله‌مند شده‌اند. خواستم خاطر شاهنشاه مسبوق باشد.» فرمودند: «این‌ها واقعا جز هوی و هوس خودشان، چیزی سرشان نمی‌شود. بسیار خوب کردی.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شاهنشاه از اقوام خیلی شکایت فرمودند

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح به اختصار شرفیاب شدم. بعضی خبر‌های خارجی را عرض کردم. باغ ملک‌آباد مثل بهشت بود. مقداری در رکاب شاهنشاه در باغ گردش کردیم تا علیاحضرت شهبانو حاضر شدند. از هر دری سخن رفت، من‌جمله شاهنشاه از اقوام خیلی شکایت فرمودند، زیرا که من عرض کردم «والاحضرت اشرف می‌خواهند این جوانکی که مورد علاقه ایشان است و به سمت ریاست دفتر خودشان انتخاب فرموده‌اند، هم‌طراز معاونین دربار باشد و غلام مخالفت کردم، گله‌مند شده‌اند. خواستم خاطر شاهنشاه مسبوق باشد.» فرمودند: «این‌ها واقعا جز هوی و هوس خودشان، چیزی سرشان نمی‌شود. بسیار خوب کردی.»
در رکاب شاهنشاه و شهبانو بازار رضا را بازدید کردیم. شاهنشاه راضی بودند. بعد فرمودند: به شهبانو که: «بروید دو محلی را که دیروز من دستور تخریب دادم ببینید.» شهبانو تشریف بردند، ما در کتابخانه [آستان قدس]منتظر شدیم. شاهنشاه یک چای میل فرمودند: تا شهبانو مراجعت کردند. وقتی برگشتند، شاهنشاه پرسیدند: «چه دیدی؟» شهبانو فرمودند: «خراب کردن این‌جا جنایت است و بسیار حیف است.» من دیدم خیلی حرف تند شروع شد، کار را به شوخی کشیدم که «اصولا شهبانو با این بنا‌های کهنه عشق می‌ورزند.»، ولی در دلم هم می‌گفتم که برای یک مدرسه واقعا حق با معظم‌لهاست و دیروز هم در رکاب شاهنشاه فقط من بودم که با خراب کردن آن جرئت مخالفت کردم که باعث تعجب حاضرین شد؛ و حتی [منوچهر]صانعی بعد آمد مرا بوسید که فقط تو هستی که می‌توانی این عرایض را بکنی. شهبانو فرمودند: «به هر حال من نمی‌گذارم این‌جا‌ها را خراب کنند.» دیگر شاهنشاه چیزی نفرمودند.

نظرات بینندگان