arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۳۲۶۳
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۱ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
رهبر معظم انقلاب:

مصلحت نظام، چیزی جز منافع عمومی نیست/ بعد از امام، جامعه از رویکرد تحولی فاصله نگرفته، اما در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم / آمارها می‌گویند که به سمت پیری می‌رویم؛ این خبر دهشتناک است و آثارش وقتی ظاهر میشود که راه علاجی نیست / اتفاقات امروز آمریکا بروز واقعیت‌هایی است که قبلا پنهان می‌شد؛ لجنِ تهِ حوض است که بالا می‌آید

رهبر معظم انقلاب گفتند: درس اخلاق ایشان (امام) در قم باعث می‌شد دلها منقلب شود و این را ما در درس فقه و اصول ایشان دیده بودیم و گاهی در این جلسات در مناسبت‌هایی صحبت‌های اخلاقی می‌کردند و طلاب گریه می‌کردند. من نمی‌توانم قاطعانه ادعا کنم که آن جلسات را ایشان برگزار می‌کردند تا مقدمه‌ای باشد که به نهضت اسلامی برسد اما تحول آفرینی در سرشت انسانی از راه درس اخلاق و آماده کردن دلها در این زمینه کار امام بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

مصلحت نظام، چیزی جز منافع عمومی نیست/ امام، امام تحول بود؛ تحول خواهی لزوما به معنای اعتراض نیست / بعد از امام، جامعه از رویکرد تحولی فاصله نگرفته اما در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم

سخنرانی مقام معظم رهبری در آستانه سی و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) آغاز شد.

به گزارش «انتخاب»، گزیده بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در این سخنرانی تلویزیونی که به صورت زنده از شبکه‌های سیما پخش می‌شود به شرح ذیل است:

-امام بزرگوار سال‌ها پس از درگذشت ظاهری او در بین ما زنده است و باید زنده بماند.

-امام(ره) یک انسان ذوابعاد بودند، اما روحیه تحول خواهی و تحول انگیزی امام راحل یکی از خصوصیات ویژه ایشان است.

در مورد ایجاد تحول، نقش ایشان صرفاً نقش یک استاد یا معلم نبود، بلکه نقش یک فرمانده در عملیات و یک رهبر واقعی بود.

-روحیه تحول خواهی از دیر زمان در ایشان وجود داشت و چیزی نبود که از آغاز نهضت اسلامی در سال ۴۱ شروع شده باشد بلکه از دوران جوانی چنین بودند.این روحیه را ایشان اعمال کردند و تحول آفرین شدند. از تحول آفرینی در یک مجموعه طلاب در قم تا تحول آفرینی وسیع در ملت ایران.

-درس اخلاق ایشان در قم باعث می‌شد دلها منقلب شود و این را ما در درس فقه و اصول ایشان دیده بودیم و گاهی در این جلسات در مناسبت‌هایی صحبت‌های اخلاقی می‌کردند و طلاب گریه می‌کردند.

-من نمی‌توانم قاطعانه ادعا کنم که آن جلسات را ایشان برگزار می‌کردند تا مقدمه‌ای باشد که به نهضت اسلامی برسد اما تحول آفرینی در سرشت انسانی از راه درس اخلاق و آماده کردن دلها در این زمینه کار امام بود.

-مخاطب ایشان در این تحول عبارت از ملت ایران بود. قبل از نهضت امام مبارزاتی در ایران وجود داشت اما مبارزه آنان محدود می‌شد به جمعی محدود از مثلاً دانشجویان اما نگاه امام به کل ملت بود.

-یک تحول، تحول در روحیه خمیدگی و تسلیم ملت بود. در زمان آغاز نهضت ایشان مردم ما در برابر سرنوشت سیاسی خود خیلی واکنشی نداشتند و تسلیم بودند اما اینکه روحیه مطالبه‌گری ایجاد شود را امام باعث شدند و همان ملت خموده و تسلیم را به یک ملت مطالبه‌گر بدل کردند.

-نمونه این موارد ۱۵ خرداد و حوادث سال ۴۱ و اجتماعات عظیم مردم در شهرهای بزرگ است که به واقعه ۱۵ خرداد انجامید و این تحول عظیمی بود که ایشان ایجاد کردند.

-ملت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارت پندارانه داشت و اینکه این ملت بتواند بر اراده ابرقدرت‌ها فائق آید به ذهن کسی نمی‌آمد و حتی نه در مورد ابرقدرت‌ها که در مورد صاحبان قدرت داخلی هم چنین بود و مردم در این زمینه احساس توانایی نمی‌کردند اما امام(ره) این را به احساس عزت و توانمندی بدل کردند.

-شعارهای انقلاب یکی نظام اسلامی یعنی حکومت اسلامی بود و بعد جمهوری اسلامی. مردم بعد از انقلاب افراد حاضر در بخش‌های مختلف حکومت را انتخاب کردند.

-اگر مردم مطالباتشان پیش از انقلاب از دستگاه‌ها این بود که صرفاً کوچه‌ای آباد شود یا مشکلی محلی حل شود، این از سوی امام بدل به مطالبه‌ای اساسی، حساس و جهانی شد و جنبه عظیمی به خود گرفت.

-مردم امروز دنبال این هستند که تمدن نوین و اتحاد عظیم اسلامی را به وجود آورند.

-تحول در فقه از دیگر اقدامات امام(ره) بود و امام فقه را وارد نظام پروری کردند. پیش از آن هم سالیان درازی از ولایت فقیه سخن گفته می‌شد، اما کسی امیدی به شکل‌گیری آن نداشت و به جزئیاتی در این باره می‌پرداختند، اما امام(ره) این موضوع را در نجف به طور کامل مطرح کردند.

- مسئله مصلحت نظام، مصلحت نظام چیزی جز منافع عمومی نیست، این را امام در فقه مطرح کردند.

-پافشاری بر تعبد در عین نگاه نوگرانه به مسائل یکی دیگر از تحول‌آفرینی‌های ایشان بود. ایشان یک فقیه نوگرا بود و در عین حال کاملاً پایبند به تعبد بود.

-تحول در نگاه به نسل جوان از دیگر تحولات ایجاد شده توسط ایشان بود. سپاه که تشکیل شد ایشان جوانانی که حداکثر ۳۰ سال سن داشتند را به فرماندهی کل یا در راس لشکرهای سپاه پذیرفتند.

-ایشان اعتماد عجیبی به جوانان داشتند و در عین حال ایشان به نیروهای غیرجوان هم اعتماد داشتند. اگر ایشان بنده را که در آن زمان چندان پیر نبودم را به امامت جمعه تهران منصوب کردند در عین حال آیت‌الله اشرفی اصفهانی را که پیرمردی هشتاد ساله بود را هم به امامت جمعه منصوب کردند.

-امروز هم همین عقیده را داریم که باید به نیروی جوان اعتماد کنیم و این یک ثروت است اما در عین حال از تجربیات غیرجوان هم استفاده باید کرد.

- تحول در نگاه به قدرت های جهانی و ابرقدرتها؛ آن زمان هیچکس فکر نمی کرد بر خلاف اراده آمریکا بتوان کاری کرد. امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد. امام و کارگزاران امام(ره) ابرقدرتها را شکست دادند. امام ثابت کردند که ابرقدرت ها ضربه پذیر و شکست پذیرند، دیدید که شوروی چگونه فروپاشید و وضعیت امروز آمریکا را هم که می بینید.

- نکته دیگر این بود که امام همه این ها را از جانب خدا می دانست. امام(ره) مکررا در بیاناتشان به این تحول روحی جوانان اشاره می کنند و آن را از خدا می دانست.

- امام، امام تحول بود. باید از امام درس بگیریم. هر جامعه زنده و پویایی احتیاج به تحول دارد. امروز ما نیاز به تحول داریم. بعد از ارتحال امام جامعه از رویکرد تحولی فاصله نگرفته و در زمینه های گوناگونی تحول پیدا کردیم و قدرتمندتر از گذشته و در مواردی سرزنده تر شده ایم. همین تحول علمی چیز کوچکی نیست. امروز در عرصه های علمی و یا در توانایی های دفاعی در حقیقت نزدیک به حد بازدارندگی است. یا در عرصه سیاست جمهوری اسلامی چهره با ابهتی از خود در دنیا نشان داده است.

در موارد مهمی هم تحول نداشتیم، و در مواردی متاسفانه عقبگرد داشتیم که بر خلاف طبیعت انقلاب است. انقلاب باید پی در پی نوآوری و پیشرفت داشته باشد. نقطه مقابل انقلاب، ارتجاع است و هر دو یعنی پیشرفت انقلاب و هم پسرفت به معنای ارتجاع به اراده انسان ها بستگی دارد.

- ما قادریم در بخش ها گوناگون تمدنی کشور و نظام تحول به وجود آوریم. انتظار من از خودم و از جوانان و نخبگان این است که در فکر ایجاد تحول در بخش هایی که لازم داریم باشید. تحول نکاتی در آن است، اگر بخواهیم تحول به معنای صحیح کلمه اتفاق بیافتد باید به آن توجه کنیم.

- تحول خواهی لزوما به معنای اعتراض نیست، بلکه به معنای گرایش مثبت به بهتر شدن است، البته مواردی ممکن است منشأ آن اعتراض به وضع موجود باشد اما لزوما این نیست.

- تحول لزما دفعی نیست بلکه ممکن است به تدریج به وجود بیاید. اگر چنانچه نشانه روی ما در تحول درست باشد اینکه دیر هم به آن برسیم ایرادی ندارد و بی صبری نباید کرد. ما باید در حرکت تدریجی تحولی دست هدایتگری بالاسر این تحول وجود داشته باشد که باید دست های مطمئن و قابل اعتماد این تحول را هدایت کنند.

- تحول را با سلسله کارهای سطحی نباید اشتباه گرفت. تحول کار عمقی و اساسی است که باید اتفاق بیافتد، سرعت البته مهم است، لیکن سرعت با شتابزدگی متفاوت است.

-به صورت فهرست وار درباره عرصه هایی که نیاز به تحول داد؛ مثلا در اقتصاد تحول به این است که بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت جدا کنیم و این یک تحول است. یا در زمینه های بودجه بندی های دولتی، دولت و مجلس بودجه را طوری ببندند که ناظر به موضوع، مسئله و عملکرد باشد یعنی بودجه عملیاتی. البته غالبا ادعا می شود که بودجه عملیاتی است، اما فاصله دارد. یا در زمینه مسائل آموزش احتیاج به تحول داریم. تحول در مسئله آموزش این است که آموزش دانشگاهی، دبیرستانی و حتی دبستانی را آموزش های کاربردی قرار دهیم نه آموزش حفظی. برخی درس ها در مدارس و دانشگاه های ما تدریس می شود که برای فردی که آن را می خواند هیچ فایده ای تا آخر عمرش نخواهد داشت. در زمینه آموزش اگر بخواهیم تحول ایجاد کنیم به معنای واقعی کلمه تحول این است که درس فایده محور و عمقی باشد.

- حل قطعی مسائلی مثل اعتیاد، یا مسائل خانواده احتیاج به تحول داریم. خبرها و گزارش های متقن به ما می گوید که کشور ما به سمت پیری می رود که خبر بسیار دهشتناکی است و از جمله مواردی است که بعدا آثار آن مشخص می شود.

موضوع دیگر دشمنی ها است؛ ملاحظه دشمن خارجی را نباید کرد. جبهه وسیعی از دشمن وجود دارد که هر حرکتی در کشور بخواهد به سمت صلاح حرکت کند به دنبال آن هستند که آن توسط امپراطوری رسانه ای که در دست صهیونیست ها هست را زیر سوال ببرند.

امروز وضع آشفته آمریکا را مشاهده می کنید، آنچه امروز در شهرها و ایالات آمریکا مشاهده می شود، بروز یک واقعیاتی است که همیشه پنهان می شد. این وضعیت امروز در واقع مانند لجن ته حوز است که امروز عیان شده است. اینکه پلیسی پای خود را بر گردن سیاه پوستی قرار بدهد و فشار بدهد تا اون جان بدهد، چیزی نیست که جدیدا به وجود آمده باشد، این طبیعت آمریکایی است و کاری است که با خیلی از کشورها مثل عراق، افغانستان، سوریه و ... انجام دادند. این شعار بگذارید نفس بکشیم که امروز مردم آمریکا سر می دهند، این حرف دل همه ملت هایی است که آمریکا به آنجا ظالمانه وارد شده است. آمریکایی ها به توفیق و لطف الهی با رفتارهای خودشان رسوا شدند. مدیریتشان در زمینه کرونا آنها را رسوا کرد و ضعف مدیریت شان باعث شده تلفاتشان چندین برابر بیشتر دیگر کشورها باشد.

- ملت آمریکا احساس خجلت و سرافکندگی از حکومت های خود می کند و آن کسانی که چه در کشور ما یا بعضی افرادی که خارج از کشور هستند که شغلشان بزک کردن آمریکا است آنها هم امروز دیگر سر خود را بلند نمی کنند.

نظرات بینندگان