خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هفت و نيم به دفترم رسيدم. تا ده و نيم صبح كارها را انجام دادم. [آقايان محمد سعيديكيا و حسين محلوجي]، وزيران راه و ترابري و معادن و فلزات آمدند. دربارة برنامه حمل و نقل مواد ذوبآهنهاى اصفهان و مباركه مذاكره شد. آقاى محلوجى، [وزير معادن و فلزات]، از نرسيدن مواد نگران بود كه قرار اطمينان بخشى گذاشتيم.
آقايان [سيروس] ناصرى، [نماينده دائم ايران در مقر سازمان ملل در ژنو و [محمدرضا] البرزى از سوييس آمدند و از تيره شدن روابط با سوييس بر سر مسأله آقاي [ضياء] سرحدى، [متهم به قتل شاهپور بختيار] اظهار نگرانى كردند؛ گفتم با عادى شدن روابط مخالفتى ندارم.
دكتر [مصطفي] معين، [وزير فرهنگ و آموزش عالي] و معاونان آمدند. گزارش كار وزارت را دادند كه در اغلب بخشها رضايت بخش است. براى سرعت كارها استمداد كردند؛ تأييد و تشويقشان كردم. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. موضوع انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا، جبران خسارات سيلهاى فراوان امسال و... در دستور كار بود.
شب ميهمان آيتالله خامنهاى بودم. دربارة وزارت ارشاد، استانداران، مجلس، گروگانهاى آلمانى در لبنان و برنامههاى اقتصادى مذاكره كرديم.
آقاى رىشهرى امروز عصر بعد از برگزارى مراسم برائت از مشركين در مكه، تلفنى اطلاع داد كه به خوبى و با حضور جمعيت عظيمى برگزار شد و سعوديها براى انتقال مردم، اتوبوس در اختيار قرار دادند.
سال ۱۳۷۲
براى افتتاح طرح آبرسانى، همراه با آقاى [بيژن نامدار]زنگنه، [وزير نيرو] به اسلامشهر رفتيم. در بين راه آقاى زنگنه توضيحات زيادى دربارة مسايل آب و برق داد. سد لار را غير قابل اصلاح تشخيص داده است و فرار آب را بايد به نحو ديگرى علاج كرد. انتقال آب براى اسلامشهر، با حفر حدود سى چاه بين تهران و اسلامشهر و انتقال يك متر مكعب در ثانيه با سرمايهگذاري يك ميليارد و دويست ميليون تومان در مدت هشت ماه انجام شده است. در كنار شهر، مديران و پيمانكار طرح-شركت آب پارس- توضيح دادند. شير آب را باز كردم. مردم در آنجا دور شير جمع شده بودند و ابراز محبت مىنمودند. در محل پايگاه بسيج با مسئولان مذاكره كردم. براى تكميل شبكه و آبرسانى روستاها استمداد كردند. در اجتماع مردم خيرمقدم فرماندار را شنيدم و سخنرانى كوتاهى كردم.
در مراجعت، آقاى [علي] غيورى در ماشين من بود. از مكه برگشته است. او تندروى دانشجويان و روزنامهها را عامل مخالفت عربستان و سختگيرى آنها مىداند و از اقدام آقاى ريشهرى براى برگزارى مراسم برائت[از مشركين] در منا انتقاد دارد. عجيب است كه نوع تفاوتها همين است و حتى براى انصراف از مراسم برائت در سال آينده و.... اظهار آمادگى مىشود.
آقاى [سعيد] رجايى خراسانى، [نماينده تهران] آمد. گزارشهايى از اقدامات كميسيون امور خارجي مجلس داد. براى حل مشكلات با مصر تشويق كردم. در مورد وزيران كابينه آينده نظر داد. خودش براى پُست وزارت نفت يا علوم اظهار آمادگى كرد؛ مطابق معمول، جواب روشنى ندادم.
عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. سياستهاي محيط زيست و عمران شهرى و آمايش سرزمينى را تصويب كرديم. شب [آقايان فاروق الشرع و حكمت چتين]، وزيران امور خارجه سوريه و تركيه آمدند؛ براى مسأله عراق، جلسه سه جانبه در ايران دارند. گزارش كار دادند؛ مطلب تازهاى نداشتند. به آنها تذكر دادم كه درست نيست انفعالى و با سياست صبر و انتظار باشند، بلكه بايد فعال باشند و ابتكارى براى حل معضل عراق ارایه دهند. ديروقت به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۳
تا ساعت ده صبح كارها انجام شد. براى مصاحبه با خبرنگاران داخلى و خارجى، به سالن شهيد بهشتى در نهاد [ریاستجمهوری] رفتيم؛ خيلى زياد بودند. به آنها فرصت دادم كه همه سئوالها را مطرح كنند؛ حدود دو ساعت و نيم، به بيش از دويست سئوال پاسخ دادم.
تا ساعت پنج بعد از ظهر، كارهاى ادارى را انجام دادم. آقاى ولايتى و آقاى واعظى آمدند و گزارش سفر به يونان و مذاكره با تروئيكا [=اتحادیه اروپا] را دادند. براى سفر آقاى واعظى به فرانسه و سفر آقاى ولايتى به آلمان مشورت كردند. [آقای کارولوس پاپولیاس]، وزيرامورخارجه يونان آمد. دربارة همكارى ايران و جامعه اروپا و مسایل بوسنى و بالكان صحبت شد.
سال ۱۳۷۴
حسين [مرعشی، رییس دفتر رییسجمهور] آمد و گزارش سفر به مالزي را داد. آقاي مسيح مهاجري، [مشاور اجتماعی رییسجمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی] آمد. از سياستهاي جديد ارزي تمجيد كرد و سئوالاتي در سياستهاي خارجي و داخلي داشت و براي روزنامه كمك خواست. آقای سيد جلال روغني، جانبازي كه نشان ايثار از من گرفته است، آمد. براي كارخانه ساخت تجهيزات آبياري تحت فشار كه جمعي از جانبازان با شركتي كه دارند، ساختهاند، استمداد كرد و پيشنهاد داشت كه هديه ايثار را پس بگيرم و خرج انقلاب كنم كه نپذيرفتم.
آقاي [محمد] غرضي، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. از توسعه شبكه مخابرات آذربايجان شرقي، به مناسبت سفرم به آنجا، گزارشي داد و براي اجازه توسعه تلفنهاي سيار استمداد كرد كه گفتم، طرحي به عنوان جمع [کردن] نقدينگي به دولت بياورد. آقاي [علیرضا] افشار، فرمانده بسيج آمد و براي گرفتن اعتبارات بيشتر استمداد كرد.
دكتر [محمدحسین] عادلي، [معاون اقتصادی وزارت امور خارجه] آمد. سياست جديد ارزي را تأييد كرد و بر اجراي كامل و قاطع تأكيد داشت و براي پذيرفتن پست سفارت، اعلان آمادگي كرد؛ قبلاً نپذيرفته بود. [آقای غلامرضا گرانمایهپور]، استاندار مازندران و آقايان [محمود] كاظم[دینان، نماینده آمل] و [محمد] مجدآرا، [نمانیده بابلسر]، از نمايندگان استان آمدند. ضمن تشكر از سرعت سازندگي در استان، بعد از سفر من، پيشنهادهاي جديد و زيادي، براي گرفتن اعتبارات بيشتر دادند. عصر در جلسه هیأت دولت، بخشي از آیيننامه بيمههاي درماني تصويب شد.
سال ۱۳۷۵
آقاى [مصطفی] هاشمىطبا، [رییس سازمان تربیت بدنی] آمد. گزارشى از وضع ورزش و تدوين سياستهاى ورزش و ساخت سالنهاى ورزشى را داد و از نوع تبليغات رايج شكايت داشت. آقاى [رسول] زرگر، [معاون عمرانی وزیر کشور]، از وزارت كشور آمد. گزارش خوشحالى مردم اهواز از بهرهبردارى از پل پنجم اهواز را و سفر به شيراز براى حل اختلاف بين آقاى [علیاصغر] دستغيب، متولي شاهچراغ و شهردار شيراز را داد كه به خاطر بداخلاقى آقاى دستغيب ناتمام مانده است. براى حل مشكل تصويب اساسنامه سازمان شهردارىها استمداد كرد.
آقاى [علیاکبر] طاهایى، استاندار گيلان آمد. تقاضاهاى زيادى براى امور عمرانى استان مطرح كرد. عصر آقاى [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات] آمد. در مورد نحوه كار با عراق و مسایل اخير بحرين و مسایل انتخابات مجلس و رياستجمهورى آينده صحبت شد و خبر داد كه شيخعلى تهرانى، مكرراً در زندان، به عنوان اعتراض به بعضى از كمبودها و سختگيرىها، اعتصاب غذا اعلان مىكند.
به خانه آمدم. دختر آيتالله كاشانى آمد. از عملكرد دادگاههاى انقلاب و به خصوص دادگاه آقاى [حسینعلی] نيرى شكايت داشت. امروز استعفاى دولت تركيه و تزلزل سياسى تركيه مورد توجه است كه پايانى هم براى اين عدم ثبات به نظر نمىرسد و نیز تُند شدن تبليغات بحرين و حاميانش عليه ايران. على داودزاده و ناصر پسرش آمدند؛ براى استمداد در مورد مصطفى كه اخيراً بازداشت شده است.
سال ۱۳۷۶
جمعى از ميهمانان خارجى مراسم امام آمدند. آقاى [محمدعلی] انصارى، [رییس ستاد ارتحال امام (ره)] گزارش داد. من هم دربارة توفيقات اعجازآميز انقلاب در اصل پيروزي انقلاب و انسجام امور و دفاع و سازندگى و... گفتم. آقايان [مصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و [علی] عبداللهیان، [قائممقام وزیر] آمدند و براى مطالبات وزارت ارشاد و صافكردن حسابها در پايان دوره استمداد كردند.
جمعى از مديران [وزارت] اطلاعات آمدند. از احتمال اينكه در كابينه جديد، وزيرى خارج از اطلاعات بياورند و جمعشان را پراكننده كنند، اظهار نگرانى نمودند. از دخالت در انتخابات به نفع آقاى ناطق [نوری] شرمندهاند. براى اينکه [وزیر جدید]، فردى از خودشان باشد، استمداد كردند.
آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد؛ حرف مهمى نداشت. عصر شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. دربارة تركيه و افغانستان بحث و تصميمگيرى شد. مسأله محدودكردن شنود را تكميل كرديم.
آقاى [محسن] رضايى، [فرمانده کل سپاه] آمد. براى بيرون رفتن از سپاه و گرفتن شغل مناسب استمداد كرد. آقاى [علی] فلاحيان، [وزیر اطلاعات] آمد. از احتمالات وضع كشور در دولت آينده، اظهار نگرانى كرد و از [مصطفی] پورمحمدى و [احمد] شفيعى- از معاونانش- كه براى جايگزين شدن او تلاش مىكنند، گله داشت. آقاى [علی] لاريجانى، [رییس سازمان صدا و سیما] آمد. پيشنهاد داشت كه يك روز زندگى من را [فیلم] تهيه كنند و در پايان كارم، يك روز به صداوسيما بروم و همزمان پخش شود.