arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۴۹۲۹
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۲۰ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۹
روزنامه گردی در «انتخاب»:

اسدالله علم، نخست‌وزیر وقت، درباره ۱۵ خرداد ۴۲ چه گفت؟

اسدالله علم گفت: من یقین دارم اگر به هر حال دولت هم با این شدت بلوا را خاموش نمی‌کرد به طور قطع خود مردم یعنی طبقه زارع، کارگر، مردمان روشنفکر، اصناف روشنفکر، طبقات روشنفکر به این بلوا خاتمه می‌دادن و تلفات بیش‌تری وارد می‌شد, به هر حال وظیفه دولت بود منتظر عکس‌العمل مردم نشود و نظم را برقرار کند... آقایان وقتی خبر مخابره می‌کنند چنین احساس می‌کنند که تمام این بلوا به دست روحانیونی ایران پایه‌گذاری شده است در صورتی که چنین چیزی نیست، راست است که بعضی از روحانیون مرتجع نسبت به این بلوا علاقه‌مند بودند و حتی در آن دست داشتند ولی این را من باید روشن بکنم که روحانیون ایران عموما در این کار وارد نبودند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ریشه این بلوا پولی است که از خارج آمده و بین دستجات مختلف تقسیم شده!

سرویس تاریخ «انتخاب»: ساعت ۱۱ صبح روز پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۴۲ اسدالله علم، نخست‌وزیر وقت، طی مصاحبه‌ای با خبرنگاران خارجی در کاخ نخست‌وزیری، درباره وقایع 15 خرداد و عوامل دخیل در آن سخن گفت. مشروح سخنان علم در این کنفرانس مطبوعاتی که در روزنامه اطلاعات پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۴۲ منتشر شد به این شرح بود:

شما به مملکتی آمده‌ای که یک موقعیت حساس تاریخی دارد.

بیشتر بخوانید

در طول دو هزار و پانصد سال شاید بیش‌تر این مملکت در صحنه گیتی پیدا شده و همیشه یک موقعیت حساس جغرافیایی داشته است.

موقعیت مخصوص ایران به هیچ صورت اهمیت خود را در شرایط فعلی از دست نداده بلکه مهم‌تر شده به جهت این‌که فعلا ایران نقطه‌ایست که محل برخورد عقاید و آرای مختلف است و باز هم اگر موقعیت ایران متزلزل شود اثراتش در تمام خاورمیانه منعکس می‌گردد.

همیشه هوش فوق‌العاده و تشخیص صحیح ایرانی این کشور را از گرداب‌های خطرناک رهایی بخشیده است. گذشته از این ملت ایران به سنن باستانی خود که نخستین آن دلبستگی به سنن شاهنشاهی است فوق‌العاده اهمیت می‌دهد. ما در طول تاریخ با تشخیص صحیح مذهب خود را عوض کردیم و مذهب اسلام را گرفتیم ولی سنن خود را حفظ کردیم و به این صورت در صفحه دنیا باقی ماندیم حتی قبول مذهب اسلام دلیل دیگری است بر تشخیص صحیح ما که زندگی عملی را جانشین زندگی طبقاتی آن روزگار کردیم و مذهب اسلام را با کمال میل و رغبت قبول کردیم.

متاسفانه در آن زمان [قرن هجدهم که اروپا پیشرفت می‌کرد] طبقه‌ای که مملکت ما را اداره می‌کرد نسبت به اوضاع جهان آشنا نبود و از انقلاب صنعتی که در دنیا پیدا شده بود بی‌اطلاع بود این عقب‌ماندگی تا زمان اعلیحضرت فقید ادامه یافت تا این‌ مرد بزرگ که از میان مردم برخاسته بود اصلاحات لازم را آغاز کرد. اتحاد و یگانگی ما را تامین نمود، رفرم‌های اجتماعی را که در آن زمان لازم بود به عمل آورد، ارتش ما را برقرار کرد، فرهنگ را جلو برد، به زنان حق حیات اجتماعی داد ولی متاسفانه این رفرم‌ها به علت وقوع جنگ دوم جهانی که دامنه آن به ایران کشید متوقف ماند.

 

غائله آذربایجان

در زمان جنگ زحمات زیادی متحمل شدیم بعد از جنگ آذربایجان، که [به] وسیله قوای خارجی اشغال شده بود، تخلیه نشد. یک حکومت پوشالی به وجود آمد باز هم در نتیجه بیداری ملت ایران و تصمیم اعلیحضرت همایونی و کمکی که دنیای آزاد به ما کرد مجددا آذربایجان ضمیمه خاک اصلی خود شد.

از آن پس اقداماتی که برای پیشرفت و تجدید حیات ایران لازم بود دوباره آغاز گردید. اعلیحضرت همایونی اداره مملکت را هدایت کردند و از همان وقت معلوم بود که نقشه‌های اجتماعی بزرگی برای پیشرفت مردم دارند البته ایرانیان همه به خاطر دارند که شاهنشاه هنگام بازگشت از آذربایجان در کرج فرمودند: «برای من حکومت کردن بر یک مردم بیچاره افتخاری نیست میل دارم اکثریت مردم ایران سعادتمند باشند.»

از همان وقت نقشه‌های پردامنه اجتماعی در مغز اعلیحضرت همایونی بود که بعد از برقراری نظم به مرحله اجرا درآمد.

کارهای زیادی در همه شئون مملکت شروع شد ولی نقشه‌های رفرم اجتماعی در محیط هیات‌حاکمه آن روز که عبارت بود از طبقه حاکمه و مجلس بسیار مشکل بود عمل بشود به این جهت اعلیحضرت همایونی از خودشان شروع کردند اولین دفعه اعلام کردند که «من املاک خودم را به زارعین خود خواهم داد» و من شخصا مفتخر هستم که در آن تاریخ مامور اجرای آن گفته شدم با آن‌که خودم مالک بودم و به نظرم می‌آید تمام هیات حاکمه آن روز با شدت با این کار مخالفت می‌کردند.

دولت‌ها و مجلس و اقلیت و اکثریت پارلمان همه قلبا با این نقشه مخالف بودند حتی اقلیت آن روز که بعد دولت را در دست گرفت به ریاست آقای دکتر مصدق جدا با این امر مخالفت کرد و وقتی دولت را در دست گرفت نقشه شخص اعلیحضرت همایونی را متوقف کرد و این بهترین نمونه‌ایست که چه اندازه محیط سیاسی ایران در آن روز برای این رفرم بزرگ اجتماعی نامساعد بود.

ولی به هر صورت این رفرم‌ها چیزی نبود که کسی بتواند آن را متوقف کند. شاهنشاه برنامه تقسیم املاک خود را جدا عمل کردند بلافاصله لایحه تقسیم خالصجات دولتی به مجلس تقدیم شد و مورد عمل قرار گرفت.

 

اصلاحات ارضی

و بعد هم چنان‌که می‌دانید لایحه اصلاحات ارضی مورد تصویب اعلیحضرت همایونی قرار گرفت البته مجلس تغییرات زیادی در این لایحه داد که آن را از صورت واقعی خارج کرد به هر حال چاره‌ای نبود جز این‌که چنین مجلسی منحل شود و اصلاحات ارضی چنان‌که باید به مورد اجرا دربیاید. به این جهت اعلیحضرت همایونی مجلس را منحل کردند و لایحه اصلاحات ارضی به صورت عملی امروز مورد تصویب دولت قرار گرفت و بعد هم البته اصلاحاتی در آن شد و من بسیار خوش‌وقتم که این لایحه به مورد اجرا و عمل درآمده و دولت من افتخار دارد که اعلام بکند تا آخر شهریور مرحله اول قانون مزبور به کلی اجرا شده است.

 

لوایح شش‌گانه

همراه این رفرم بزرگ اجتماعی در همه جهات باید رفرم‌هایی می‌شد در این موقع بود که اعلیحضرت همایونی شش ماده معروف خودشان را اعلام فرمودند و دولت لوایح آن را تصویب و اجرا کرد. این شش ماده را همه آقایان می‌دانند و عبارت است از: 1- الغای رژیم ارباب رعیتی، 2- لایحه سپاه دانش برای ریشه‌کن کردن بی‌سوادی، 3- لایحه اصلاحی قانون انتخابات برای جلوگیری از اعمال نفوذ در انتخابات، 4- لایحه قانونی ملی کردن جنگل‌ها در کشور، 5- لایحه سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی، 6- لایحه فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی.

 

اعطای حقوق سیاسی به زنان

این اقدام اجتماعی بزرگ که در جهت منافع اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران صورت می‌گرفت لازم بود به تصویب ملی گذاشته شود و اعلیحضرت همایونی این لوایح را به تصویب ملی گذاشتند و همان‌طور که می‌دانید اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران با وجد و شعف فراوان این لوایح را تصویب کردند. در این‌جا معلوم شد که هنوز هم یکی از اساسی‌ترین رفرم‌های اجتماعی باید انجام شود و آن اعطای حقوق سیاسی و اجتماعی به زنان بود که در جریان تصویب ملی با نهایت قدرت اظهار حیات کردند با آن‌که آری‌شان به حساب نیامد این حق هم به زنان ایران داده شد. بنابراین می‌توان گفت یک انقلاب اجتماعی همه‌جانبه در مملکت انجام گرفته است.

 

مخالفین چه کسانی هستند؟

حالا که دنبال مطلب به این‌جا رسید کاملا روشن می‌شود که چطور ممکن است و چه اشخاصی ممکن است با این رفرم‌ها مخالفت بکنند. ما می‌توانیم خیلی روشن این اشخاص را طبقه‌بندی بکنیم: اول آن‌هایی هستند که می‌خواستند همیشه به بهانه انجام نگرفتن این کارها در این مملکت اعمال نفوذ بکنند و نظرات خودشان را پیش ببرند البته این‌ها اشخاص مختلفی هستند که به آن‌ها مغرض اطلاق می‌شود. عده‌ای هم از آن‌ها آژیتاتورهای (محرکین) بین‌المللی هستند که البته باز هم شامل دستجات زیادی می‌شوند که کمونیسم بین‌المللی هم جزو آن‌هاست.

بعد هم دستجاتی هستند که منافع آن‌ها به خطر افتاده و این‌قدر قدرت پیش‌بینی ندارند که احساس بکنند برای حفظ خودشان هم که شده باید از مقداری از منافع خود صرف‌نظر کنند. دیگر اشخاصی هستند که منافع غیرمشروع‌شان به خطر افتاده که در حقیقت باید بگویم طفیلی‌های جامعه هستند این دسته‌جات مسلما با این رفرم‌ها مخالفت می‌کنند تمام طبقاتی که از لحاظ نداشتن حس پیش‌بینی با این نقشه‌های مترقی مخالفت می‌کنند به آن‌ها مرتجع می‌گوییم.

در جریانات اخیر تهران و بلوایی که در این‌جا شد می‌توانم بگویم که علاوه بر این مخالفین محرکین بین‌المللی دست داشتند که جریان مشروح آن را از زبان رئیس سازمان امنیت کشور خواهید شنید.

بلوایی که در تهران اتفاق افتاد و نمونه‌ای از همکاری این دسته‌جات مختلف بود چند چیز را برای ما روشن می‌کند: اول ناحق بودن علت تشکیل آن را، دیگر دور بودن افق فکری تشکیل‌دهندگان آن است، آن‌هایی که تاکنون خود را طرفدار اصلاحات نشان می‌دادند با آن فرد مرتجع همکاری کردند و یا این‌که طرز اقدام هر مخالف علیه دولت به طریق بسیار غیرانسانی و وحشیانه انتخاب شده بود از آن پشتیبانی کردند، سوم این‌که سوءاستفاده از احساسات پاک مردم دلیل دیگری است که این‌ها به هیچ صورتی نتوانستند حتی در آن عده معدودی که به راه انداخته بودند رسوخ کند در صورتی که موقعی برای انجام نقشه‌های خود انتخاب کرده بودند که احساسات مردم به مناسبت ماه محرم در غلیان بود این‌ها نشان می‌دهد که دسته‌جاتی که این بلوا را راه انداختند چقدر دور از منطق و حقیقت بوده‌اند.

من یقین دارم اگر به هر حال دولت هم با این شدت بلوا را خاموش نمی‌کرد به طور قطع خود مردم یعنی طبقه زارع، کارگر، مردمان روشنفکر، اصناف روشنفکر، طبقات روشنفکر به این بلوا خاتمه می‌دادن و تلفات بیش‌تری وارد می‌شد به هر حال وظیفه دولت بود منتظر عکس‌العمل مردم نشود و نظم را برقرار کند.

نکته‌ای را که می‌خواهم در این‌جا تذکر بدهم این است که آقایان وقتی خبر مخابره می‌کنند چنین احساس می‌کنند که تمام این بلوا به دست روحانیونی ایران پایه‌گذاری شده است در صورتی که چنین چیزی نیست راست است که بعضی از روحانیون مرتجع نسبت به این بلوا علاقه‌مند بودند و حتی در آن دست داشتند ولی این را من باید روشن بکنم که روحانیون ایران عموما در این کار وارد نبودند و در میان آن‌ها مردمانی روشنفکر داریم هیچ‌کس نمی‌تواند قوانین مترقی اسلام را به صورت دیگری تفسیر بکند مگر آن‌ها که غرض خاصی داشته باشند.

 

پولی از خارج آمده

در خاتمه عرایضم می‌گویم فعلا برای ما کاملا روشن است که پولی از خارج می‌آمده و به دست اشخاص می‌رسیده که در راه انجام این مقاصد پلید بین دسته‌جات مختلف تقسیم شده است ریشه بلوای اخیر تهران این است.

[با خنده] میل دارم برای تفریح آقایان بگویم هیچ‌وقت دیده شده است که بر خلاف رفرم انقلابی بشود؟! آن‌چه که اتفاق افتاده اگر اسمش را انقلاب بگذاریم خیلی مسخره است، وقایع اخیر تهران یک بلوای احمقانه و بر خلاف اصلاحات بود که به هر حال محکوم به شکست گردید.

 

در پایان سخنان علم، خبرنگاران از او پرسش‌هایی کردند که مهم‌ترین آن‌ها به شرح زیر بود:

تیمسار پاکروان [رئیس امنیت وقت] در مصاحبه اول خود اشاره کرد که از مصر و از ناصر رئیس‌جمهوری آن کشور دخالت‌هایی شده حتی مبالغی پول فرستاده شده می‌توانید آن را تایید کنید؟

در این‌که پول مصرف شده هیچ تردید نفرمایید و از این‌که انگشت خارجی هم در کار بوده است باز هم تردید نفرمایید کاملا روشن است پول از کجا آمده، برای کی آمده و به دست کی توزیع شده بقیه مطالب را می‌گذارم برای خود تیمسار پاکروان.

حتی شرکت مصر را؟

چهل و هشت ساعت دیگر صبر بفرمایید همه چیز روشن می‌شود چون ما قسمت زیادی از پول‌ها را توقیف کرده‌ایم. [دو روز پس از کنفرانس مطبوعاتی علم، تیمسار پاکروان جزئیات ماجرا را بر اساس اعترافات دستگیرشدگان طی اطلاعیه‌ای در اختیار روزنامه‌ها گذاشت - انتخاب]

پول‌ها از چه نوعی بود؟

همه جور بود اسکناس پول‌های خارجی

تعداد بازداشت‌شدگان چقدر است؟

در حدود چهارصد نفر که عده زیادی از آن‌ها آزاد خواهند شد و عده‌ای دیگر هم توقیف خواهند شد.

نظرات بینندگان