روزنامه اینترنتی فراز نوشت: اصولگرایان گود رقابت 1400 را خالی میبینند. شاید به این دلیل که به باور بسیاری جریان اصلاحات آشفتهترین روزهای خود رامیگذارند. رییس و نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری استعفا کردند و این شورا بیش از گذشته مرجعیت خود را از دست داده است. طرح پارلمان اصلاحات در جدال فکری و لفظی اصلاحطلبان به فراموشی سپرده شده و در این بین مسئله اصلی و بنیادی که اصلاح اطلاحات و احیای آن است، گم شده. البته سیاست در ایران بیش از آنکه متکی به نهادها و احزاب باشد به افراد وابسته است. به همین دلیل در چنین شرایطی وقتی صحبت از انتخابات 1400 است، تنها میتوان به افراد احتمالا تاثیرگذار در این انتخابات اشاره کرد. اینکه هر یک چه گفتمانی را نمایندگی میکنند و تا چه حد کاندیدای بالقوه جریان اطلاحات محسوب میشوند. این افزاد میان اظهارنظرهای اصلاحطلبان طیف متشکل از محسن هاشمی تا علی لاریجانی هستند. آن هم در انتخاباتی که از همین حالا پیشبینی میشود که با بحران مشارکت روبهرو باشد و البته موضع جریان اصلی اصلاحات درباره شرکت در آن نیز روشن نیست.
عارف کجاست؟
محمدرضا عارف از سال 96،رفتهرفته در مقام رییس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و رییس فراکسیون امید با انتقادهای فراوانی روبه رو شد. آن هم در شرایطی که پس از کنارکشیدن از انتخابات سال 92 و در شرایطی که به نظر میرسید کاندیدای محبوب اصلاحات باشد وارد پارلمان شد. اما از آغاز بخشی از اصلاحطلبان به شأن ریاست او در فراکسیون انتقاد داشتند. انتقاداتی که عمدتا به عدم انسجام امیدیهای مجلس و تاثیرگذاری کم آنها معطوف بود. این اختلافات همواره در شورای عالی سیاستگذاری هم رخ مینمود. اما اوج آن انتخابات مجلس یازدهم بود که منجر به کنارهگیری برخی احزاب شورا از جمله کارگزاران سازندگی شد. موضع آنها شرکت در انتخابات بود که در مقابل نظر اکثریت با محوریت حزب اتحاد ملت قرار داشت. مدتی پس از این انتخابات موسوی لاری نایب رییس شورا استعفا کرد و علت آن را ضرورت تغییرات ساختاری دانست. چندی بعد هم خبر آمد که عارف رییس شورا حتی پیش از موسوی لاری از مقام خود استعفا داده است. با این همه فعالیت عارف در بنیاد باران همچنان ادامه دارد و به نظر میرسد او مانند سالهای پیش از 92 به دانشگاه محدود نمیماند. به همین دلیل معاون دولت اصلاحات را میتوان یکی از کاندیداهای بالقوه اصلاحطلبان در انتخابات 1400 دانست.
پزشکیان و شایعه دیدار با رییس دولت اصلاحات
او در دولت اصلاحات وزیربهداشت بوده و حالا چهار دوره متوالی است که در مجلس حضور دارد. مسعود پزشکیان را باید یکی از گزینههای جدی اصلاحطلبان برای انتخابات 1400 به حساب آورد. تا جایی که شایعه دیدار او با رییس دولت اصلاحات در این باره نیز مطرح شده بود. هر چند او خود این موضوع و دیدار را تکذیب کرد. پزشکیان در مجلس دهم نیز نایب رییس بود و از محبوبیت زیادی در مناطق آذریزبان برخودار است. او در سالهای حضور خود در مجلس نشان داده که سیاستمداری میانهرو است و البته ترسی از بیان مواضع خود ندارد. با این همه پزشکیان را که در مجلس دهم عضو فراکسیون امید بود نمیتوان با هیچ یک از احزاب اصلاحطلب مرتبط دانست و حامیان او را دستهبندی کرد. تنها میتوان گفت که با توجه به پیشینهاش و خالی بودن عرصه میتواند از نامزدهای بالقوه اصلاحطلب برای پاستور 1400 باشد.
سیاستورزی با «اعتدال و توسعه»
هنگام صحبت از انتخابات 1400 همواره نام چهرههای دولتی نیز به میان آمده. محمدجواد ظریف شاید نخستین آنها باشد که زمانی محبوبیتش او را به امید اصلی اصلاحطلبان برای ریاستجمهوری بدل میکرد. با از میان رفتن برجام و تغییر وضعیت اما محبوبیت ظریف دستخوش تغییرات زیادی شده است. او خود نیز بارها گفته که تمایلی برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ندارد و تخصص او در مسایل سیاستخارجی است. پس از ظریف، وزیرجوان دولت دوازدهم نیز نشان داده که چندان به وزارت راضی نیست و آینده سیاسی دیگری برای خود متصور است. محمدجواد آذری جهرمی از آغاز سعی کرده تا بی واسطه و با حضور در شبکههای اجتماعی با مردم ارتباط داشته باشد. او حتی با لباسهایی در جامعه ظاهر شده که با عرف مقامات جمهوری اسلامی همخوان نبوده است. جهرمی در بزنگاههایی مثل فیلتر تلگرام یا قطع اینترنت نیز سعی کرده وزارت ارتباطات را بی تقصیر بی معرفی کند و خود را نزدیک به افکار عمومی نشان دهد. در میان دولتیها سورنا ستاری معاون علمی رییسجمهوری نیز به عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه ریاستجمهوری مطرح است. نکته مهم درباره او ارتباط مطلوب با بعضی از ارکان نظام است و توانایی همکاری با آنها است. حتی برخی کلیدواژههای «جوان» و «حزباللهی»را مصداق ستاری 48 ساله میدانند. اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم را هم به زعم بسیاری باید خارج از عرصه رقابت 1400 قلمداد کرد.
حال باید دید که حزب «اعتدال و توسعه» پس از پایان دولت دوازدهم چطور به سیاستورزی ادامه میدهد و حسن روحانی چه برنامهای برای آینده نیروهای نزدیک به خود در نظر دارد.
کارگزاران و آزمودن آزمودهها
به نظر میرسد که کارگزاران سازندگی در تلاش برای ایفای نقش برجستهای در انتخابات 1400 هستند. آنها رویکرد تلاش برای بقا در قدرت به هر طریق را انتخاب کردند و از آن دفاع میکنند. این حزب پیش از این همواره در ائتلاف با جریان اصلی اصلاحات توانسته بود در انتخابات نقش موثری ایفا کند. حالا اما با رویکرد جدید و فاصله گرفتن از بدنه اصلاحات ممکن است به تنهایی وارد کاراز 1400 شود. از چهرههای مطرح شده این حزب تاکنون محسن هاشمی است. رییس فعلی شورای شهر تهران و فرزند پدرمعنوی کارگزاران، آیتالله هاشمی رفسنجانی. هاشمی سیاستمداری است توسعهگرا که روند توسعه را نیز با تکنوکراسی میسر میبیند. او از این جهت درست شبیه آیتالله هاشمی در روزهایی است که بر مسند قدرت بود. اما نکته اینجاست که اصلاحطلبان پس از ماجرای نجفی حتی بر سر شهردار شدن هاشمی نیز به اجماع نرسیدند. بنابراین به نظر میرسد او بعید است کاندیدایی باشد که اجماع جریان اصلاحات را به دست آورد. البته از میان کارزگزاران یک نام دیگر نیز شنیده شده.
علی لاریجانی، که وقتی صحبت از ائتلاف میشود تنها نام او به میان میآید. لاریجانی 63 درست در سالهای میوهچینی از عمر سیاسی خود است. با این همه پس از پایان دوره 12 ساله در مجلس گفته که میخواهد به دانشگاه بازگردد و البته مقام معظم رهبری نیز او به مشاورت خود منصوب کردهاند. البته در میان اصلاحطلبان و حتی کارگزاران چهرههایی هستند که هر گونه حرکت به سمت لاریجانی در 1400 را منتفی دانستهاند.
اصلاحات و صندوقهای خالی
با نگاهی دقیقتری به جریان اصلاحات شاید بتوان به چهرههای دیگری هم در انتخابات 1400 اشاره کرد. چهرههایی مثل حسن قاضیزاده هاشمی وزیربهداشت مستعفی دولت دوازدهم. اما برای معرفی کاندیدای نهایی باید تا پایان پاییز صبر کرد. چرا که هیچیک از احزاب و تشکلها فعالیت و رویکرد مشخصی را دنبال نمیکنند و البته عرصه را بر خود تنگتر از گذشته میبینند. در سوی مقابل اما ماراتن 1400 در جریان اصولگرا مدتهاست آغاز شده و هر طیف کاندیداهای بالقوهای برای معرفی در چنته دارد. از طیفنواصولگراها تا جبهه پایداری و اصولگریان سنتی.