«تعداد کل پروژه های شهرداری تهران که مورد بازدید و بررسی قرار گرفته اند، دوهزارو ۲۲۷ است که از این تعداد در مجموع ۴۱۷ پروژه عمرانی نیمه تمام هستند. پروژه هایی که ۳۴۱ مورد آن در سطح مناطق و ۷۶ پروژه آن در معاونت ها بوده است. همچنین میانگین پیشرفت فیزیکی پروژه های بازدیدشده در مناطق ۵۹،۴ درصد و در معاونت ها ۶۲.۸ درصد و میانگین کل در شهرداری تهران ۶۲.۱۲ درصد بوده است.» اینها بخشی از گزارش علیرضا دبیر، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر چهارم تهران بود که در جریان ارائه گزارش نظارتی پروژه های تملک دارایی سرمایه ای سال ۱۳۹۵ شهرداری تهران در صحن علنی شورا ارایه شد. گزارشی که در حقیقت دلیلی شد برای تغییر رویکرد شهرداری و شوری شهر در دوره جدید آن.
به گزارش «انتخاب»، وی در بخش دیگری از گزارش خود به علل تاخیر پروژه های شهرداری تهران در سطح مناطق و معاونت ها نیز اشاره کرد و گفت: حدود ۱۰ درصد مربوط به زمین، حدود ۹ درصد مربوط به طرح و برنامه ریزی، حدود هشت درصد مربوط به پیمانکاری، نزدیک به ۴۵ درصد مربوط به مسائل مالی و باقی پروژه ها به دلایل دیگری متوقف یا دارای تاخیر هستند.
این گزارش محمد علی نجفی، اولین شهردار دوره جدید مدیریت شهری را بر آن داشت تا در جریان ارایه گزارش بودجه شهرداری در سال 96 و در برابر اعضای شورای شهر و رسانه ها بگوید: وجود پروژههای نیمهتمام که نیازمند بیش از 34 هزار میلیارد تومان برای اتمام آنها هستیم چالشها و مسایلی را پیش روی تهیه و تنظیم بودجه سال 97 شهرداری تهران قرار داده است.
بزرگ یا کوچک؟
به بیانی مدیریت جدید شهرداری در سال 96 ، در حالی کلیددار تهران شده بود که از یک طرف چند صد پروژه نیمه تمام مدیریت شهری دوره پیشین 34 هزارمیلیارد ریال هزینه روی دستش گذاشته بود و از طرفی با بدهی بیش از 64 هزار میلیارد تومانی مواجه بود!
همین مسایل کافی بود تا مدیریت شهری دوره جدید و به خصوص اعضای شورای شهر دوره پنجم، تغییر رویکردی جدی در اجرای پروژه های شهری داشته باشند. آنها با این نگاه که شهر به کارگاهی بزرگ بدل شده ابتدا جلوی ادامه پروژه های بزرگ مقیاس را گرفتند و سپس سیاست خود را براساس اجرای پروژه های کوچک مقیاس محلی اصلاح کردند. گرچه از همان ابتدا بسیاری از -کارشناسان شهری و بخصوص آنهایی که همچنان در بدنه شهرداری خدمت می کردند، با نقد این رویه، این سوال را مطرح می کردند که: مگر می شود در شهری مانند کلانشهر تهران، به یکباره تمامی پروژه های بزرگ عمرانی را متوقف کرد؟ اما شورای شهر پنجم با این نگاه که شهر متعلق به شهروندان است و این شهروندان بایستی طعم آرامش و ثبات را فضاهای عمومی شهری تجریه کنند و نبایستی زندگی شهری با کارگاههای ساختمانی مختل شود بر بهسازی و بهبود کیفیت زندگی در شهر تمرکز کردند.
محمد سالاری، رییس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر در پاسخ به این منتقدان می گوید: طی سالهای اخیر حجم گستردهای از پروژههای بزرگ مقیاس به خصوص در حوزه شبکه بزرگراهی، تونل و پل ایجاد شده است و اساسا تهران تاب و تحمل این حجم بارگذاریهای عمرانی را ندارد.
سالاری با طرح این ادعا که هم اینک ساخت بزرگراههای درون شهری در نظام برنامهریزی کلانشهرهای دنیا منسوخ شده است می گوید: دلیل این رویه هم مشخص است، چرا که توسعه مبتنی بر ایجاد بزرگراههای درون شهری در شب که معابر باعث میشود، شهرها به سمت خودرو محوری تمام عیار بروند. یعنی به زبان ساده، عملا به مردم این پیام را میدهیم که ما بزرگراه ساختیم تا شما با خودروی شخصی وارد خیابانها شوید.
به گفته وی؛ پروژههایی این چنینی در دورههای گذشته با هدف کاهش ترافیک و آلودگی هوا انجام می شد اما در عمل؛ نه تنها کاهش ترافیکی را به دنبال نداشت، بلکه گرههای ترافیکی جدیدی را نیز به وجود آورده است.
وی می گوید: این را نیز باید مد نظر داشت که مشکلات مالی شهرداری جدی است. در بسیاری از حوزهها میتوان پروژههای بزرگ مقیاس تعریف کرد که از جنس عمرانی و بزرگراهی هم نباشند اما در ارتقای کیفیت محیطی و کیفیت زندگی تاثیرگذار باشند مانند طرحهای موضعی و موضوعی، طرح بهسازی معابر، مناسبسازی عرصههای عمومی، تملک باغها و بوستانها و بهسازی مناطق دارای بافت فرسوده و مسائلی از این قبیل.
شهرفروشی ممنوع!
اشکالی ندارد اگر شهر درآمد قانونی و اصولی داشته باشد و در کنارش بخواهد فعالیت های عمرانی بزرگ مقیاس را هم دنبال کند اما نه وقتی که قسمت عمده داراییهای شهر تهران در دورههای گذشته پیش فروش شده و جیب مدیران شهری خالی باشد. سالاری به خاطر عضویتش در شورای شهر چهارم به خوبی از آنچه گذشته بود، آگاه است با تصویر وضعیت مالی شهر در روزهای ابتدایی عمر مدیریت شهری جدید می گوید: املاک و اراضی شهر در همین پروژههای بزرگ مقیاس و بزرگراهی هزینه و تهاتر شد. تراکم شهر و ظرفیت طرح تفصیلی با رویکرد کمیسیونهای ماده 5 و توافقات شورای معماری مناطق اشباع شد. به عبارتی همه چیز فروخته شده بود. از ارتفاع شهر گرفته تا هولوگرام های معروف به شهر فروشی.
جالب اینجاست که حتی خود شهرداری هم در دوره قبل به این نتیجه رسیده بود که توان پرداخت این حجم از هزینه های مالی برای اتمام پروژه های نیمه تمام و جدید را ندارد. برای همین شهردار وقت تهران در سال 94 رسما بخشنامهای را به همه مناطق، سازمانها وشرکتهای شهرداری ابلاغ کرد که بر اساس آن فقط پروژههای بالای 50 درصد باید ادامه پیدا می کرد و بقیه پروژهها محکوم به تعطیلی بودند. به عبارتی در همان زمان هم شهرداری به این نتیجه رسیده بود که میزان بدهیها و دیونش به شاخص حقیقی، حقوقی و بانکها بهشدت افزایش یافته و دیگر درآمدی از محلهایی که قبلا احصا میکرد را ندارد.
اما با این وجود دوره پنجم مدیریت شهری باید فکری هم برای سرمایه های خوابیده در پروژه های نیمه کاره عمرانی شهر می کردند. برای همین به گفته خود مدیران، قرار شد تعدادی از پروژه های نیمه تمام مهم شهری که هم پیشرفت فیزیکی قابل توجهی داشتند و هم در زمره نیازهای ضروری شهر بودند را انتخاب و آنها را تکمیل کنند. پروژه هایی مانند تکمیل خط 6 و 7 مترو که با وجودی که به بهره برداری رسیده بودند، همچنان نواقص زیادی داشتند و ممکن بود هر لحظه حادثه ای را رقم بزنند، یا پروژه زیر گذر آرش که سالها جزء مطالبات مردم منطقه سه تهران محسوب می شد و می توانست کمک شایان توجهی به ترافیک بافت قدیمی گاندی و زعفرانیه و.... بکند.
چرا کوچک؟
مدیران و کارشناسان طرفدار توقف پروژه های بزرگ مقیاس و آغاز پروژه های کوچک مقیاس علاوه بر کسری بودجه شهرداری استدلال های دیگری هم برای این تغییر رویکرد دارند. آنها نرخ بالای زمین و ملک در مناطق شمالی و غربی پایتخت و بازگشت سرمایه در آنها را از دلایل اصلی اجرای پروژه های بزرگ مقیاس می دانند. به اعتقاد آنها به همین خاطر، اغلب پروژههای بزرگ مقیاس شهر در مناطق شمالی و غربی شهر قرار دارند و سهم مناطق با قیمت پایینتر (مناطق جنوبی، جنوب غربی و جنوب شرقی تهران) از این مجتمعهای چند منظوره کمتراست.
گروهی دیگر از کارشناس شهری نیز، مالها و مگامالهایی که طی چند سال اخیر در خیابانهای تهران سربرآورده و مشکلات زیادی برای ساکنان مناطق و محلههای اطراف به وجود آوردهاند را مصداق پولشویی می دانند و معتقدند؛ وقتی تمرکز ثروت در یک نقطه زیاد میشود این ثروت به سمت این نوع پروژهها کشیده میشود که سود زیادی در آن وجود دارد و یک نوع سوداگری در توسعه شهر محسوب میشود.
اما در عین حال نظریه دیگری هم در این زمینه وجود دارد که طرفداران خاص خود را دارد. براساس این نظریه، درست است که دیگر در تهران ضرورتی برای ساخت مگامال و مالهای بزرگ وجود ندارد، اما از آنجا که شهرداری سود بسیاری از ساخت این پروژهها عایدش میشود قطعا در آینده نیز شاهد ساخت مالهای دیگری در سطح شهر خواهیم بود.
بنابراین، این کارشناسان براین باورند که اجرای پروژه های کوچک مقیاس، آن هم به صورت مویرگی در سطح شهر نه تنها می تواند باعث کاهش آسیب های یاد شده شود که به نوعی موجب برقراری عدالت اجتماعی و توسعه شهر از طریق پروژه های کوچک اما گسترده و کاربردی برای شهر و در نهایت کاهش تبعیض طبقاتی درمناطق گوناگون پایتخت شود.
از بزرگ به کوچک
بعد از صحبت های اولیهای که در مورد تغییر رویکرد مدیریت شهری در ابتدای عمر شورای پنجم مطرح شد، شهرداری تکمیل تعدادی از پروژه های شهری به جامانده از مدیریت پیشین را در دستور کار خود قرار داد.
اما این پایان ماجرا نبود؛ چند روز بعد از اعلام خبر یاد شده؛ معاون برنامهریزی، توسعه شهری و امور شورای شهرداری تهران نیز در گفتگویی با رسانه ها خبر از آغاز پروژه های کوچک مقیاس و محلی در تهران داد و گفت: نتایج نظرسنجی اخیر شهرداری تهران نشان میدهد جنس دغدغههای مردم محلات با رویکرد جدید مدیریت شهری در توجه به محلهها به عنوان کوچکترین واحد برنامه ریزی شهری تطابق قابل توجهی دارد و این امر در ترسیم مسیر و چشم انداز آینده شهر یاریگر مدیریت شهری خواهد بود.
در آیین افتتاح زیرگذر پل استاد معین نیز شهردار تهران خبر از اختصاص بودجه 2 هزار میلیارد تومانی در بودجه سال 99 شهرداری داد و گفت: باقیمانده پروژهها تا نیمه اسفند 98 به پایان میرسد و بعد از آن نسل جدید پروژههای عمرانی را شروع خواهیم کرد. پروژههایی که در مقیاس محلی و با استفاده از اطلاعات 150دفتری که در 350محله تهران داریم انجام میشود.
وی تاکید کرد: مطالعات اولیه انجام و فهرست پروژهها تا حدودی تهیه شده است و قرار است هزار پروژه محلی با بودجه 2هزار میلیارد تومانی در محلات مختلف پایتخت اجرایی شود.
مشارکت شورایاریها در توسعه شهر
ولی تقریبا تا مدتها بعد کسی هنوز نمی دانست که ساز و کار و شیوه انتخاب این پروژه ها قرار است چگونه باشد؟ یا اینکه جنس و نوع این پروژه ها بیشتر از چه نوعی هستند؟
مجید فراهانی رییس کمیته بودجه و نظارت مالی شورا همان بهمن ماه در جلسه این کمیته در شورای شهر گفت: در همین راستا امسال کار بزرگی انجام شد که سندی به نام تحویل و تحول محلات شهر تهران تهیه شده است . در امتداد آن شورایاران هر محله دور هم جمع شدند و چالش های بزرگ توسعه هر محله را معرفی کرده اند و نهایت مقرر شده تا در هر محله سه مشکل مهم شناسایی و در لیست پروژه های هزارتایی کوچک مقیاس قرار می گیرند.
به گفته وی بر این اساس ، تمرکز شهرداری روی شناسایی مشکلات محلات توسط شورایاری ها است.
اما شاید مهمترین سوال در این بخش به نحوه معرفی و انتخاب پروژه ها باز گردد. اینکه پروژه های کوچک مقیاس چگونه معرفی می شوند و توسط چه نهاد یا گروهی برای حضور در لیست هزار تایی شهرداری قرار می گیرند.
سید آرش حسینی میلانی، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر در این رابطه می گوید: فرآیند پیگیری پروژههای کوچک مقیاس محلی به این صورت بوده که ستاد هماهنگی شورایاریها خواستار ارائه گزارش تغییر و تحول از سوی شورایاران شده است. شورایاران هم به عنوان حلقه واسط شهروندان و مدیریت شهری، مشکلات و نیازهای منطقه خود را شناسایی و سه مسئله محلی و یک ابر مسئله را به شورا منتقل کردهاند که این نظرات هم به شهرداری منعکس شده است.
حسینی میلانی افزود: در گام بعدی از شورایاران خواسته شده تا پروژههایی که ظرف یک سال برای رفع این مشکلات قابل اجرا است را پیشنهاد دهند. در نهایت در جلسات مختلف با شهرداران مناطق، این پروژهها مورد بررسی و تبادل نظر قرار خواهد گرفت. روند اجرای این پروژهها نیز توسط ستاد هماهنگی شورایاری و کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر پیگیری میشود.
بنابراین در ظاهر و با توجه به این اظهارات و تمامی اظهارات مشابه به نظر می رسد شورایاران در این سناریو بزرگ شهری، نقش پررنگی در انتخاب پروژه های کوچک مقیاس 2 هزار میلیاردی برعهده داشته باشند. شاید برای نخستین بار باشد که اینچنین شورایاری ها را به صورتی پررنگ و موثر در روند توسعه شهری مشارکت میدهد.
حسینی میلانی نیز، با تایید این نقش شورایاران در پروژههای کوچک مقیاس محلی گفت: این طرح در واقع بهانه ای شده برای توجه بیشتر به جایگاه شورایاری ها و نقش دیده نشده آنها در اداره محلات . چرا که براساس مصوبه شورای شهر، در پروژههای کوچک مقیاس اخذ نظر مشورتی شورایاران الزامی است. وی ادامه داد: این نقطه شروع خوبی برای بها دادن به نظرات ساکنان محلات است که شورایاران به عنوان نماینده آنها، مشکلات و نظرات مردم محلات مختلف را جمعآوری و مطرح میکنند.
وی ادامه داد: در واقع این نقطه شروع خوبی برای بها دادن به نظرات ساکنان محلات است که شورایاران به عنوان نماینده آنها، مشکلات و نظرات مردم محلات مختلف را جمعآوری و مطرح میکنند.
همچنان در انتظار
یعد از تصویب بودجه اختصاص یافته 2 هزار میلیاردی برای لیست هزارتایی پروژه های کوچک مقیاس، حالا باید فرآیند انتخاب پروژه ها آغاز می شد. گر چه پیش از آن هم عملا پروژه طرح های کوچک مقیاس در برخی از مناطق آغاز شده بود. مناطقی چون 18، 4، 5 و... از جمله مناطقی بودند که تعدادی از پروژه های کوچک خود را به عنوان پروژه های کوچک مقیاس معرفی کرده اند و حتی در برخی نقاط از آنها رونمایی نیز کرده اند.
گرچه در این میان انتقادهایی به این افتتاحیه ها نیز وارد می شد و برخی ها مدعی بودند که این طرح ها، پروژه های از قبل طراحی شده خود شهرداری بوده و در آنها از شورایاری ها نظرخواهی نشده است اما درعین حال؛ خیلی ها نیز معتقد بودند که حتی در این صورت، باز هم اعلام این پروژه ها می توانست از این جهت که نشان دهنده آغاز این پروژه عظیم و مویرگی شهری است، قابل توجه باشد.
با این وجود شهرداری هنوز به طور متمرکز، لیست این هزار پروژه خود را برای شورا ارسال نکرده است. موضوعی که باعث شد تا مجید فراهانی رئیس کمیته بودجه و نظارت مالی شورای شهر، چند هفته قبل در تذکری در این خصوص بگوید: بنا بود تا آخر خرداد ماه امسال فهرست پروژه های کوچک مقیاس تعریف شود و این فهرست باید به امضا شورایاران محلات برسد و به شورا شهر ارائه شود. بدین ترتیب به نظر میرسد شهرداری باید هر چه سریعتر تاخیر عقب مانده را جبران کند تا شاید بتواند به وعده افتتاح هزارتایی پروژه های کوچک مقیاس عمل کرده باشد. شعاری که هم می تواند برگ زرینی در کارنامه شهرداری و شورا باشد و هم به بهانه ای برای چالشی جدید برای مدیریت شهری بدل شود!