خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت نُه صبح براى معرفى [آقاي علي لاريجاني]، وزير جديد فرهنگ و ارشاد اسلامى به مجلس رفتم. نمايندگان، خيلى با گرمى و صميميت برخورد كردند. صحبت كوتاهى كردم و به دفتر برگشتم. رأى خوبى آورد؛ كسى مخالفت نكرد.
آقاى [محمدرضا] نورى[شاهرودي]، سفيرمان در ليبى آمد. اوضاع ليبى پس از محاصره [اقتصادي] را گفت. وضع زندگيشان بد نيست، اما مشكل دارند و از سودان عصبانىاند؛ آنها هم در محاصره شركت كردهاند. ليبي هم نفت كمكى خود را قطع كرده است. از ما هم گله داشتهاند كه چرا از امكاناتمان براى فشار بر آمريكا و انگليس استفاده نكردهايم.
جمعى از صادركنندگان فرش دستباف آمدند و براى ساخت شهرك فرش در اطراف تهران، تعديل ماليات و تأمين مواد اوليه استمداد كردند.
آقاى [عبدالصبور] فريد، نخستوزير افغانستان با همراهان آمدند؛ عواماند. ضمن تسليت فوت آقاى خويى، مقدارى قرآن خواندند و كمك خواستند. از درگيرىها و جنگهاى داخلى انتقاد كردم. جلسه خصوصى خواست. از حرفهايش فهميدم كه طرفدار جدى [گلبدين] حكمتيار است. توافقى با رييسجمهور [برهانالدين]ربانى ندارد. گفت مريض است. به دكتر [حسن] حبيبى گفتم كه دكتر برايش بياورند.
عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. آييننامه دانشگاه جامع علمى كاربردى و تكميل سياست فرهنگى و شوراى عالى جوانان در دستور بود.
سال ۱۳۷۲
دكتر ولايتى تلفنى اطلاع داد كه فرد گروگانگير كنسول روسيه را دستگير كردهاند وحالش وخيم است؛ از تودهاىهاى سابق است. گفتم خبر را به رسانهها بدهند.
جمعى از خانوادههاى شهيد و حزباللهىهاى قرچك ورامين، معلمان قرآن كرمان و... آمدند. امام جمعه قرچك صحبت كرد و من تشويقشان كردم. [آقای سیدسجاد کاظمی]، استاندار زنجان آمد و گزارش وضع استان را داد. راضى است و تقريباً بدون مشكل؛ خواسته مهمى نداشت.
گروه تلويزيونى روايت فتح ، زن و مرد آمدند و گزارش كار و برنامهها را دادند. گفتند مىخواهند نقش زنان در جنگ را در برنامه بياورند. به فكر ساخت فيلم و سريال هستند. از من خاطرات تمام دوران جنگ و كمك براى توسعه كار را خواستند؛ قبول كردم. آنها رفتند و خانم [شهلا] حبيبى كه همراه آنها بود، ماند و از آقاى غلامى در مورد تعيين وقت ملاقاتش شكايت كرد و گريه افتاد. از نامه شكايتآميزش عذرخواهى كرد. خيال مىكند كه فاطى با او موافق نيست و كسى به فاطى گفته كه با معرفى او به من براى دفتر زنان، باعث خسارت شده كه گفتم چنين نظرى ندارد.
آقاى [حمید] ميرزاده براى امور بازسازى و مسايل كيش آمد. مدعى است تعداد زيادى كه براى كيشكارت خريدهاند، خسارت مىبينند.
عصر به جلسه هیأت دولت نرفتم. آقاى [حسین] كمالى، [وزیر کار و امور اجتماعی] آمد و گله بعضى از افراد گروه راديكال مجلس را در خصوص حذف وزير كشور و... گفت. شب به خانه آمدم. فائزه ديشب آمد و بناست فاطى امشب برسد.
سال ۱۳۷۳
آقاى [محمدجواد] ظريف از وزارت امور خارجه، براى چگونگى برخورد با آرژانتين سئوال داشت. قرار شد در دبيرخانه [شورای عالی امنیت ملی] بررسى شود. با رهبرى هم در اين باره تلفنى مذاكره شد.
مهدى، [محمدعلی] هادى و [سیدحسین] موسويان آمدند. راجع به كيفيت مذاكره با اميرعبدالله، وليعهد عربستان صحبت شد. قرار است، شنبه پيرو مذاكرات مراكش، به دعوت اميرعبدالله، به عربستان بروند.
آقاى [محمد محمدی] رىشهرى، [تؤلیت آستان حضرت عبدالعظیم(س) و نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج] آمد و براى عمران آستان عبدالعظيم و همچنین حل مشكل حج استمداد كرد. آقاى [علیرضا] شيخ عطار، سفيرمان در هند آمد؛ براى مسايل مسافرتمان به هند، احداث خط لوله گاز و شركت در ساخت راهآهن بافق و خراسان و ادعاى كشمير در رابطه با پاكستان مذاكره شد.
دكتر عادلى و مديران ارزی بانك مركزى آمدند. گزارش مذاكرات براى استهمال معوقهها را دادند. بيش از ده ميليارد دلار تعيين تكليف شده و باقىمانده زيادى ندارد؛ كار مهم و خوبى كردهاند.
سپس [غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران آمد و مشتركاً با دكتر عادلى، در مورد انتشار سهام سازندگى براى طرحهاى مهم شهردارى استمداد كردند. عصر به خانه آمدم. كارها را به خانه آوردم.
سال ۱۳۷۴
در گزارشها، فرار دو داماد و دو دختر صدام حسين از عراق به اردن و پذيرش پناهندگي سياسي آنها از سوي اردن و خشم عراق و حمايت آمريكا از اردن مهم است؛ به خصوص كه اين دو نفر- «حسین كامل» و «صدام كامل» - همه اسرار نظامي و سياسي عراق را ميدانند و معلوم است كه با برنامه و هماهنگي خارجيهاست و همچنین طرح آمريكا براي تصميم بوسني كه نشاني از برنامهاي و توطئهاي بودن عمليات نظامي اخير صربها در شرق بوسني و شكست آنها در غرب بوسني و كرواسي است و از اظهارات چند روز پيش وزير امور خارجه كرواسي به ايران هم، من چنين پيامدهايي را حدس زدم.
در منزل بودم. بچهها و جمعي از بستگان جمع بودند. مهدي گزارشي از پيشرفت طرح سكوي ابوذر در خليج فارس و مذاكرات قرارداد با ليبي براي اجراي طرح راهآهن داد.
سال ۱۳۷۵
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رییسجمهور]، براى مشورت در مورد مسایل قابل بحث با آقاى [نجمالدین] اربكان، نخست وزير تركيه آمد. امروز به ايران وارد مىشود. همه موارد را مشخص كرديم. آقاى [عبدالناصر] همتي، ریيس[کل] بيمه [مرکزی] آمد. گزارش رشد عمليات بيمه را داد كه در سال 1374 بيش از 70 درصد رشد كرده و هنوز هم جاى رشد زياد دارد.
آقاى مسيح مهاجرى، [مشاور اجتماعی رییسجمهور و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی]، براى پى بردن به سياست نظام در مورد انتخابات رياستجمهورى و فرد مورد نظر آمد. سياست را گفتم و فردى را مشخص نكردم. آقاى [عزتالله] ضرغامى، معاون سينمايى وزارت ارشاد آمد. گزارش اقدامات و توضيح جشنواره هشت سال تلاش مقدس براى فيلمهاى مربوط به سازندگى در هفته دولت را داد و براى تقويت صنعت فيلم و سينما كمك خواست و سياستهاى لازم الرعايه براى فيلمسازان را آورد.
آقاى [ابوالقاسم] آشورى، معاونت [عمرانی] شهردارى تهران آمد. از قوه قضایيه به خاطر ايذاء عوامل شهردارى در ارتباط با انتخابات شكايت كرد؛ دلدارياش دادم. دكتر [سیدحسن] فيروزآبادى، [رییس ستاد کل نیروهای مسلح]، براى مطالبه اعتبار بيشتر براى حقوق نظاميان، به منظور رفع تبعيض با حقوق بگيران غيرنظامى آمد، ولى استدالهايش نتيجه عكس داد؛ چون آمارى كه تهيه كرده، نشان مىدهد نظاميان مناسبتر مىگيرند. قانون گفته 20 درصد بيشتر از كشورىها بگيرند، ولى اكنون 30 درصد جلو هستند. عصر سلمانى براى اصلاح آمد.
آقاى [محسن] نوربخش، [رییسکل بانک مرکزی] آمد. گزارش حدود تسهيلات بانكى براى مصارف مختلف را داد و از امكان نامزد شدن آقاى [محمد محمدی]رىشهرى، اظهار خوشحالى كرد كه باعث تقسيم آرا در طرف مقابلشان مىشود. شوراى عالى امنيت ملی جلسه داشت. سپاه گزارش عمليات عليه مواضع ضدانقلاب را داد؛ بد نيست. دربارة تبليغات و تهديدهاى آمريكا عليه ايران، صحبت و چارهجويى شد. آمريكايىها به خاطر مواجه شدن با موج مخالفت دور از انتظار جهانى عليه تحريمهاى جديدشان كلافه هستند و اقدامات، قابل پيشبينى نيست؛ تعادل ندارند. هنوز هم موج مخالفتها تُند است. پيشبينىهايى كرديم.
سال ۱۳۷۶
تا ساعت نُه صبح در خانه براى کلید قرآن کار کردم. تا ساعت ده و نـیم گـزارش ها را در دفتر خواندم. مدیران کمیته امداد امام آمدند. از حمایت هاى فـراوانم بـراى توسـعه امـداد و بیمه قدردانى کردند. براى مراسم و اهداء لوح سپاس ، وقت خواستند.
آقاى [غلامحسین] محمدى [گلپایگانی] از دفتر رهبرى آمد. گزارشى از پیگیـرى پرونـده آقای [داود] تاجران داد. عصر آقاى زنگنه، [وزیر نفت] آمـد. گزارشی از برنامههایش در وزارت نفــت داد و از ضــعف بعــضى از وزراى پیــشنهادى گفــت و پیــشنهادهایی بــراى سیاست های کلی داشت.
هیأت امناى دانشگاه آزاد اسلامى، براى تـصویب شـهریه سـال آینـده و نیـز تـراز مـالى و آیــین نامــه جلــسه داشــت. آقای [جلیــل] بــشارتى، [ریــیس دفتــر امــور منــاطق محــروم ریاستجمهوری] آمـد. از حمایـت هـاى مـن بـه منـاطق محـروم قـدردانى کـرد و خواسـت مراسمى براى قدردانى باشد. گفت کتاب شرح کارهاى مناطق محروم در دوران سازندگى را به زودى منتشر مىکند.
آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمـی] آمـد. بـراى سـفر بـه المـوت و دیـدن نیروگاههاى بادى در منجیل پیشنهاد داشت. آقـاى [محـسن] نـوربخش آمـد و بـراى نجـات مدیران تحت تعقیب شهردارى تهران استمداد کرد