پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
صبح عکسهایی که برای کمالالملک خریده بودیم آوردند و پول آن را نصف من و نصف میرزا حسینخان دادیم. بعد مستر تلمان آمریکایی آمد. میرزا حسینخان را هم به او معرفی کردم. پیشنهاد میکند که برای ایران در آمریکا پروپاگاند [تبلیغ]کند و برای این کار سالی بیستوپنج هزار فرانک میخواهد. گفتیم پیشنهاد را کتبی کند. ما به دولت اظهار کنیم. مسیو رمانی معلم ریاضی کنترات خود را امضا کرد، اما مادموازل طبیبه امتناع کرد یعنی قوم و خویشانش نگذاشتند.
بعدازظهر من رفتم بارمتر را از آنجا که خریده بودم گرفتم و بعد رفتم یک دوربین دوچشمی هم سفارش دادم و بعد رفته رنگهای کمالالملک و ظهیرالدوله را هم سفارش دادم و در مراجعت سه عروسک و یک دوربین دوچشمی ظریف بچهگانه خریدم، اما خیلی خسته شدم. مشاور و میرزا حسینخان هر دو در تهیه مسافرت هستند و تذکرههای [گذرنامه]خود را حاضر میکنند. من و انتظام هم مشغول جمعآوری اوراق و نوشتجات هستیم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص. ۱۹۴.