arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۰۳۲۷
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۰ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۱

غفلت جهان اسلام از یک میلیون مسلمان در آفریقای جنوبی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آفریقای جنوبی با سابقه حضور طولانی مسلمانان در این کشور، به دلایل متعددی تحت تاثیر تعلیمات و سرمایه گذاری سایر کشورها به سوی ادیانی سوق داده می شود که سرمایه گذاران می خواهند. در این مجموعه جمعیت یک میلیون نفری مسلمانان مغفول مانده و بیم آن می رود که در محرومیت و انزوای از جهان اسلام، این جمع مسلمان، در اقلیت مانده و تعالیم اسلامی رو به افول بگذارد.

به گزارش خبرنگار شفقنا، جمهوری فدرال آفریقای جنوبی در منتهی الیه جنوب آفریقا قرار دارد. آب و هوای آن در مجموع معتدل و مرطوب است و رودخانه مهم آن اورانژ نام دارد. مرکز اداری و اجرایی آن شهر پرتوربا و مرکز قانون گذاری کیپ تاون و مرکز اقتصادی آن بلوتوم فتین نام دارد .

30 درصد الماس دنیا و مقادیر عظیمی از طلای جهان در این کشور استخراج می شود. تولید طلا از سال 1977میلادی 967 تن بود که 701 تن از آن به آفریقای جنوبی تعلق داشت.

با کشف الماس در سال 1867میلادی در آفریقای جنوبی، کشورهای استعمارگر به این منطقه هجوم آوردند.

جمهوری فدرال آفریقای جنوبی حدود 32 میلیون نفر سکنه دارد که از نژادهای سیاه، آسیایی و اروپایی هستند.

«بویرها» گروهی از هلندی ها بودند که به آفریقای جنوبی مهاجرت کرده و در آن سرزمین به کشاورزی مشغول شدند. این افراد، سیاهان جنوب را به زیر سلطه کشیدند اما در قرن نوزدهم که انگلستان قصد تصرف آفریقای جنوبی را داش ، بویرها دست به اسلحه بردند و با آنها به نبرد پرداختند .

اما با وجود حمایت سیاسی- تبلیغاتی آلمان از بویرها، انگلستان به دلیل مجهز بودن به سلاح های قوی و قوای بسیار، مقاومت بویرهای آفریقا را درهم شکست. البته قبل از بویرها، پرتقالی ها به جنوبی ترین نقطه آفریقا یعنی دماغه کاپ رسیدند. سفیدپوستان رفته رفته با وجود آنکه اقلیتی از سیاهان را تشکیل می دادند بر این نژاد محروم و مظلوم سلطه یافته و بر آنها حکومت می کردند اما سیاستی خاص را پیش گرفتند و آن جدایی نژادی یا رژیم آپارتاید است. آپارتاید در کشور مزبور جدایی نژادی را به حدی شبیه نوعی فاشیسم خطرناک سیاسی رسانیده بود .

اروپاییان حاکم بر این کشور با صدور کارت هویت نژادی برای افراد بومی 16 سال به بالا کلیه اعمال و حرکات و موقعیت آنها را در کنترل داشتند. صاحب چنین کارتی از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در مجلس محروم بود. سطح زندگی بین اقلیت 4 میلیونی و اکثریت سیاهپوست تفاوت بسیار زیادی داشت و مردم بومی در نهایت فقر و محرومیت به سر می بردند. گرچه در سال های اخیر آزادی هایی به سیاهپوستان داده شده اما هنوز آنها به حقوق واقعی خود دست نیافته و همچنان با اختناق، فشار و سرکوب زندگی می کنند.

مسلمانان این منطقه از محل دماغه امیدنیک که در انتهای جنوبی آفریقای جنوبی قرار دارد، وارد این کشور شدند. تلاش مسلمانان این ناحیه برای زنده نگاه داشتن آیین اسلامی همراه با حوادثی است که برخی توام با عزت و افتخار و در مواردی هم با درد و رنج همراه بوده است. اولین گروه های مسلمان، بردگان، محکومان و زندانیان سیاسی بوند که از سواحل شرقی و غربی آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی توسط استعمارگران بین سال های 1652میلادی تا 1834میلادی آورده شده بودند. شماری از آنها را کشتی های انگلیسی، فرانسوی و پرتقالی گرفته و به شهر کیپ تاون منتقل کردند.

در پایان قرن هیجدهم تقریبا کلیه بردگان این منطقه به اسلام گرویده بودند. در نزدیکی کیپ تاون و در آب های اقیانوس اطلس، جزیره روبن واقع است که زندان بسیاری از مسلمانان و مبارزان برای آزادی آفریقای جنوبی بود.

این جزیره از سال 1652میلادی که سفیدپوستان به این سرزمین آمدند به عنوان زندان مورد استفاده قرار گرفت. بسیاری از علمای اسلامی که برای تبلیغ به آفریقای جنوبی آمدند به این جزیره تبعید می شدند. سید علوی 11 سال از عمر خود را در جزیره روبن گذراند. وی پس از آزادی شدن، اولین امام جماعت مسلمانان شهر کیپ تاون بود .

عقب ماندگی جامعه سیاه پوستان آفریقای جنوبی و سیر قهقرایی عمیقا نامتجانس گروه های قومی این کشور، حاکی از گسست آنها در انجام دادن و هم گرایی کردن گروه های قومی و قبایل متفاوت در قالب یکسان، ساختار شهروندی بوده است.

بر همین اساس، شکاف های فرهنگی و اجتماعی، علاوه بر اختلاف سطوح توسعه و اوضاع اقتصاد گوناگون کشور آفریقای جنوبی، تعارضات و سطوح متفاوت از رشد و توسعه وجود داشته و دارد که عامل بازدارنده توسعه و انسجام فرهنگی جامعه این کشور است. اختلاف ثروت و وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی میان گروه های قومی سفیدپوست و اقوام سیاه پوست در آفریقای جنوبی، از نمونه های بارز شکاف های درون جامعه آفریقای جنوبی است. اختلاف شدید طبقاتی در این کشور و کوچک بودن طبقه متوسط در آن، از جمله عواملی است که در شکاف طبقاتی تاثیرگذار بوده است.

در دوره حکومت رژیم آپارتاید، نظام آموزشی این کشور به صورت اداره های ملی جداگانه، برای سفیدپوستان، رنگین پوستان و سیاه پوستان و آسیایی ها در خارج از بانتونستان به شکل نژادی سازمان دهی شده بود. در داخل سرزمین های سیاه پوست نشین (بانتونستان) اداره آموزش جداگانه ای تاسیس شده بود. اگر چه دولت برای آموزش سیاه پوستان در اواخر ١٩٨٠میلادی مبلغ قابل توجهی هزینه کرد، ولی در اواخر دوره رژیم آپارتاید، در سال ١٩٩٤میلادی، هزینه های سرانه ی هر دانش آموز سیاه پوست یک چهارم هزینه های یک دانش آموز سفیدپوست بوده است. (هزینه های آموزشی آسیایی ها و رنگین پوستان نسبت به سیاه پوستان به هزینه های سفیدپوستان نزدیک تر بوده است.)

منزلت اجتماعی و آموزش بسیاری از معلمان سیاه پوست در حد بسیار نازل و ضعیفی بوده و تعداد دانش آموزان هر کلاس نسبت به سیاه پوستان، دو برابر سفیدپوستان در خارج از مناطق بانتونستان بوده است. از همین رو باید اذعان کرد که مدارس سیاه پوستان کلاس های کمتری نسبت به مدارس سفیدپوست داشتند.

با سقوط رژیم آپارتاید، نظام آموزشی بازسازی گردیده و سیستم آموزش و پرورش شکل تازه ای، در راستای ارایه ی امکانات به سیاه پوستان به خود گرفته است. دولت جدید، بعد از آپارتاید، سیستم آموزشی واحدی، بدون هیچ گونه تفاوت نژادی، به وجود آورده است که باید در عمل به نفع سیاه پوستان باشد.

از سال ٢٠٠٣ میلادی، دولت، قانونی را به تصویب رساند که مقوله ی دین در سیاست و برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد. این قانون برنامه هایی را در نوع آموزش دینی، تعلیم و دین و انجام فرایض دینی ایجاد کرد و این را به صورت عمومی به تمام مراکز آموزشی اعم از دولتی و غیر دولتی ابلاغ کرد. این امر باعث شد که روابط نزدیک و مسالمت آمیزی بین ادیان در جامعه و آزادی مذاهب شکل گیرد.

با توجه به گزارش سال ٢٠٠١میلادی، مجامع بین المللی، جمعیت مسیحی را هفتاد درصد عنوان کرده اند. دو درصد یهودی، دو درصد مسلمان، چهار درصد ادیان دیگر، دو درصد هندو و پیرو عقاید سنتی هستند. بیست درصد هم به هیچ دینی گرایش ندارند.

امروزه شاهد سرمایه گذاری کشورهایی از آسیا و اروپا هستیم که در راستای برنامه های اقتصادی و فرهنگی زمینه های نفوذ خود را در این کشور فراهم می کنند. البته علاوه بر اسراییل و آمریکا، اروپایی ها نیز که سابقه ی دیرینه ی حضور خود را، در این کشور، تجربه کرده اند، می توانند تاثیرات و نفوذ زیادی را در این کشور داشته باشند؛ حتی طبق گزارش های اعلام شده تعداد قابل توجهی از نخبگان برای تحصیل به آمریکا و اروپا اعزام می شوند و نسبت به آینده ی برنامه های فرهنگی و آموزشی زمینه سازی می کنند.

از همین رو وظیفه ی کشورهای اسلامی سنگین تر می شود. نباید از جمعیت یک میلیونی مسلمانان این کشور غفلت کرد. حتی علاوه بر مسلمانان می توان جمعیت قابل توجهی را، که به هیچ دین و مذهبی گرایش ندارند، با تعالیم اسلامی آشنا کرد و زمینه ی حضور اسلام، مفاهیم و مبانی و تعلیمات اسلامی را در بین این جمعیت فراهم ساخت. همان طور که مسیحیت چنین فعالیت هایی را شروع کرده است؛ البته این به معنای آن نیست که کشورهای اسلامی هیچ فعالیتی ندارند، چرا که حضور کشورهایی مانند عربستان و مصر را شاهدیم که آنها نیز در راستای اهداف خود عمل می کنند.

نهادهای متعددی در این زمینه، باید وظیفه ی سنگین را احساس کنند. مرکز جهانی علوم اسلامی به عنوان متولی آموزش و تربیت متقاضیان علوم دینی کشورهای خارجی، لازم است نسبت به امر تبلیغ و نفوذ اسلام دقت بیشتر و برنامه ریزی دقیق تر و جدی تری داشته باشد و بسترسازی و زمینه سازی فعالیت های فرهنگی و نفوذ اسلام را در بین مردم این مرز و بوم، فراهم کند. توجه به موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک آفریقای جنوبی در منطقه می تواند نتایج بسیار مطلوب و پرثمری را در آینده داشته باشد.

..............

منابع:

فصلنامه پژوهه، شماره 9

تاریخ اسلام در آفریقای جنوبی مهندس حسن بشیر مندرج در روزنامه اطلاعات

کمیسیون حقوق بشر اسلامی، مرداد ١٣٨٣، بخش آفریقا، ص ١٩

گزارش نظارتی کمیسیون حقوق بشر اسلامی، مرداد ١٣٨٣، ص
نظرات بینندگان