arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۱۳۳۵۳
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۱۳ - ۲۹ فروردين ۱۴۰۰

ابوطالبی: هرگونه رد یا تعلیقِ مذاکرات، حلِّ ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات، و بازگشتِ آمریکا ‌و ایران به برجام بدون مذاکره‌ واقعی، خطاهایی استراتژیک‌ هستند

حمید ابوطالبی، مشاور سابق رئیس جمهور در یک رشته توییت پیرامون مذاکرات اخیر ایران و گروه ۱+۴ نوشت: هرگونه ردّ یا تعلیقِ مذاکرات، حلِّ ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات، و بازگشتِ آمریکا ‌و ایران بدون مذاکره‌ی واقعی به برجام، خطاهایی اساسی ‌و استراتژیک‌اند؛ که نتیجه‌ای را جز خدشه‌دار نمودن منافع ملّی ایران رقم نمی‌زنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حمید ابوطالبی، مشاور سابق رئیس جمهور در یک رشته توییت پیرامون مذاکرات اخیر ایران و گروه ۱+۴ نوشت:

ضرورتِ مذاکره التهاباتِ انتخاباتِ آمریکا درحال کاهش است، امّا انتظار برای تحوّل در تعاملات ایران و آمریکا و بازگشتِ همه به برجام روز به روز افزایش می‌یابد؛ آیا بازگشتِ بدون مذاکره، و یا بی برنامه‌ی طرفین، خطایی استراتژیک نیست.

۱) ابتدا باید مشخص شود بازگشت آمریکا به برجام وفق کدام محملِ حقوقی-برجامی خواهد بود؟ چراکه بازگشت یکباره وغیرحقوقی، هم تایید کننده‌ی ضمنی خروج یک‌جانبه‌ی آمریکا است و هم هرگونه ادّعا و انتظار ایران و ایجاد زمینه برای استحکام تعاملات و... را انفعالی و بی اعتبار خواهد کرد.

۲) آیا بازگشت طرفین به برجام، با توجه به اسنپ‌ بک و ساختار انتقال تحریم ‌های دوجانبه وبین‌المللی کردن آن، و ناتوانی آمریکا در لغو تمامی تحریم‌ها و صرفا تعلیق برخی از آنها، به نفع ایران است، یا به نفع آمریکا؟ آیا فشاری است بر ایران، یا بر آمریکا؟ آیا ابهام در وضعیت ایران است یا آمریکا

۳) بایدن به احتمال قوی نخواهد پذیرفت بدون مذاکره به برجام بازگردد؛ و اعلام کرده است که خواهان مذاکره ای همه جانبه با ایران برای بازگشت و رفع تحریم‌ها است. ایران چه استراتژی روشنی در این برهه برای بازگشتِ طرفین دارد؟ و چه اهدافی را برای تامین منافع ملّی دنبال خواهد کرد.

۴) ترامپ منطقه را هم به برجام گره زده است، لذا معضلات ایران و آمریکا دیگر منحصر به مسائل هسته‌ای نبوده و تمام مشکلات فیمابین را دربر می‌گیرد؛ از این رو، رفع تمامی تحریم‌ها و بازگشت مطمئنِ طرفین نیازمند اجماعی ملّی ‌برای حضور در میز مذاکره خواهد بود.

۵) صحنه‌ی سیاست در آمریکا تغییر نموده، و در داخل و خارج ایران نیز این صحنه در حال تغییر است؛ این امر نیز نیازمند رویکردی ملّی برای مواجهه‌ا‌ی قدرتمند با مشکلات و استفاده‌ی درست از زمان می‌باشد. از دست دادن زمان، خسرانی جبران ناپذیر است.

۶) مبنای هر مذاکره در سیاست خارجی، نه قابل اطمینان بودنِ طرفین است و نه قابل اعتماد بودن و نه دست برداشتن از خلق و خو؛ چنین امکانی در هیچ کجای دنیای روابط بین‌الملل وجود ندارد. هدفِ مذاکره در روابط خارجی، صرفا تامین منافع ملی است؛ نه ایجاد تغییر در مسئولین کشورها

۷) چنانچه مشکلات ایران و آمریکا یکجا حلّ و فصل نگردد، اجتماعیات و سیاست ‌و اقتصاد ایران همواره دستخوش تغییرات سیاسی در آمریکا، تحولات مخرّب منطقه‌ای، و تابعی از تصمیمات دیگران و هزینه های ناشی از آن خواهد بود. منطقِ علوم اجتماعی، غیر ازاین حکم نمی کند.

لذا، هرگونه ردّ یا تعلیقِ مذاکرات، حلِّ ناقص و بدون راهبرد، شروط مبهم پیش از مذاکرات، و بازگشتِ آمریکا ‌و ایران بدون مذاکره‌ی واقعی به برجام، خطاهایی اساسی ‌و استراتژیک‌اند؛ که نتیجه‌ای را جز خدشه‌دار نمودن منافع ملّی ایران رقم نمی‌زنند.

نظرات بینندگان