arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۱۵۵۴۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۷

خاطرات آیت الله هاشمی: بعد از نماز صبح، از تأسيسات رفاهى آب‌گرم [گاومیش‌گُلی] سرعين بازديدكردم. به منطقه‌اى در شهر نمين، در جنوب جاده، به‌نام «فندق‌لو» رفتيم. جمعى از مديران و نمايندگان مجلس استان اردبيل هم بودند. صبحانه را آنجا صرف كرديم. با حدود هزار هكتار اشجار فندق، جنگلى بسيار باصفاست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.

 

بعد از نماز صبح، از تأسيسات رفاهى آب‌گرم [گاومیش‌گُلی] سرعين بازديدكردم. به منطقه‌اى در شهر نمين، در جنوب جاده، به‌نام «فندق‌لو» رفتيم. جمعى از مديران و نمايندگان مجلس استان اردبيل هم بودند. صبحانه را آنجا صرف كرديم. با حدود هزار هكتار اشجار فندق، جنگلى بسيار باصفاست.

به خواست و اصرار آقاى [فخرالدین] موسوى ننه‌كرانی، [نماینده اردبیل]، به منطقه ننه‌كران رفتيم. سد كوچكى و مدرسه‌اى براى طلاب ساخته؛ بخشى از اراضى، وقفى است. گفت دو زن، ده پسر و پنج دختر دارد. به‌ خواست فرماندار نمين، از اين شهرها عبوركرديم. استاندار و مديران تا مرز استان گيلان بدرقه‌كردند. از طريق گردنه حيران، به سوى آستارا رفتيم. بالاى گردنه، مه شديدى بود. با احتياط حركت‌كرديم. در نقطه‌اى كنار مرز [جمهوری] آذربايجان، پياده شديم و كلاس‌هاى مدرسه‌اى را بازديدكرديم. بچه‌ها از درون جنگل از راه دور مى‌آيند؛ قرار شد به مدرسه كمك كنم.

در هنگام توقف در گردنه حيران، جمعى از رانندگان جمع شدند و گفتند، شما پاى خود را عقب كشيديد و وضع كشور به‌هم خورده. از نداشتن بار شكايت داشتند. مديران شهر آستارا در آنجا به ما رسيدند و همراهشان، براى ديدن بندر در دست ساخت، به آستارا  رفتيم.كار مهمى است و  به خاطر تصويب و ساخت اين بندر در دوران سازندگي، ممنون‌اند و نگران‌اندكه دولت جديد حمايت لازم را نكند و گله داشتندكه امسال بودجه طرح كم شده است.

در مسير، در امام‌زاده‌اى پياده شديم؛ جاى باصفايى است. متولى گفت، دو برادر در كنار هم دفن شده‌اند. صحن و ضريح و مسجد خوبى دارند. جمع زيادى دانش‌آموز و مردم هم آنجا بودند؛ احساسات گرمى ابراز كردند و عكس‌ گرفتند. به كارخانه چوكا رفتيم. مديرعامل توضيح داد. با دو هزار پرسنل كه مي‌گويند بيش از نياز است. با ظرفيت توليد 160 هزار تُن كاغذ مقوا براى بسته‌بندى و اخيراً به جاى استفاده كامل از چوب‌هاى جنگلى، نيمى از خميركاغذ را با استفاده از كاغذهای باطله، توليد مى‌كنند. از خطوط توليد بازديدكرديم.

ساعت چهار بعد از ظهر، به استراحتگاه كارگران، متعلق به وزارت كار و امور اجتماعی، در نزديك بندرانزلى رفتيم. عفت و همراهانش قبل از ما رسيده بودند. خلوت بود و ناهار تهيه كرده بودند. ظرفيت پذيرش 300  نفر را دارد و قابل توسعه است. كارگران از سراسر كشور به نوبت براى استفاده از دريا به اينجا  مى‌آيند. واحد ديگرى در محمودآباد مازندران دارند. آقاى عابدى، مدير آن توضيحاتي داد. به فرودگاه رشت رفتيم و بلافاصله به تهران پرواز كرديم. ساعت هفت بعد از ظهر به تهران رسيديم.  

 

نظرات بینندگان