برگ آخر در پرونده قتل ليلا

آخرين متهم پرونده آزار و اذيت و قتل ليلا فتحي، 17 سال پس از اين جنايت با اجراي مراسم قسامه در يک قدمي چوبه دار قرار گرفت. دختر 11 ساله که ليلا فتحي نام داشت بامداد 17 ارديبهشت ماه سال 74 در حالي که از خانه خود در بندرعباس به منزل خاله‌اش در روستايي در کرمانشاه رفته بود، براي تفريح از منزل خارج شد و ديگر بازنگشت. با ناپديد شدن ليلا خانواده وي موضوع را به پليس اطلاع دادند و تجسس‌ها براي يافتن اين دختر آغاز شد.
سرنخ جنايت در دست معلم
در اين ميان معلم روستا به سراغ ماموران رفت و اطلاع داد ليلا را در حالي که پسري به نام هادي او را با خود بالاي کوه مي‌برده، ديده‌است. به اين ترتيب هادي دستگير شد اما داشتن هرگونه اطلاع از سرنوشت دختر 11 ساله را انکار کرد.به گزارش مهر، شش روز از ناپديد شدن ليلا گذشته بود که نامه‌اي بدون امضا به دست پليس رسيد. در اين نامه، مکان رها شدن جسد دختربچه فاش شده بود. ماموران بلافاصله به محل مورد‌نظر رفتند و جنازه دختربچه را که آثار کبودي و شکنجه روي آن به چشم مي‌خورد در ميان برفها پيدا کردند.
اعتراف به قتل
ماموران پس از کشف جسد بار ديگر به بازجويي از وي پرداختند و او بالاخره به قتل اين کودک اعتراف کرد. وي محمدصفر و حسن را به عنوان همدستانش معرفي کرد و گفت: پس از کشاندن ليلا به بالاي کوه او را مورد آزار و اذيت قرار داديم اما چون او داد و فرياد کرد، از ترس آبرويمان بدن نيمه جانش را به پايين انداختيم. با اعتراف‌هاي تکان دهنده هادي، دو همدستش دستگير اما مدعي شدند هادي به تنهايي ليلا را کشته‌است و آنان فقط بالاي سرجنازه رفته‌اند.
خودکشي قاتل
اين در حالي بود که 5 تير همان سال، مجرم رديف اول به سلول انفرادي منتقل شد و چند ساعت بعد در آنجا خودکشي کرد. سرانجام اين پرونده، روز هفتم تير سال 74 در دادگاه رسيدگي شد و محمدصفر و حسن به جرم مشارکت در جنايت به مرگ محکوم شدند. همچنين قرار شد خانواده ليلا تفاضل ديه را بپردازد. اولياي دم هر آنچه در خانه داشتند، فروختند تا با پرداخت ديه، عاملان جنايت به سزاي گناهشان برسند. آنان از 7 ميليون ديه، يک ميليون تومان کم داشتند.
نقض حکم اعدام
محمدصفر و حسن در آستانه اعدام بودند که دادسرا به پرونده ايراد گرفت و با توجه به اعتراف هادي پيش از خودکشي حکم صادره را نقض کرد. پرونده دوباره براي رسيدگي به شعبه اول دادگاه عمومي تهران فرستاده شد و مجرمان بار ديگر به مرگ محکوم شدند اما حکم باز هم در شعبه 33 ديوان عالي کشور نقض شد. مدارک اين بار به شعبه دوم فرستاده و براي متهمان حکم برائت صادر شد که با اعتراض اولياي دم به شعبه پنجم دادگاه عمومي تهران فرستاده شد.
اجراي مراسم قسامه
با نقض حکم برائت از سوي ديوان عالي کشور رسيدگي به اين پرونده در دستور کار قاضي الهي‌زاده - رئيس شعبه 1156 دادگاه عمومي وقت- قرار گرفت. او پرونده را از موردهاي لوث تشخيص داد و اعلام کرد بايد مراسم قسامه اجرا شود. بنابراين 50 نفر از نزديکان ليلا در دادگاه حاضر شدند و قسم خوردند محمدصفر و حسن در اين جنايت دست داشتند. بدين ترتيب آنان بار ديگر به مرگ محکوم شدند. اين در حالي است که حسن فراري شده بود و محمدصفر همچنان در بازداشت به سر مي‌برد.
اجراي حکم قصاص
با گذشت 11 سال از اين جنايت دلخراش، تلاش پليس براي دستگيري مجرم رديف دوم نتيجه نداد و حکم اجرا نشد. به همين خاطر پدر ليلا، از رئيس قوه قضائيه خواست نگذارد خون دخترش پايمال شود. بدين ترتيب آيت‌الله هاشمي شاهرودي دستور پرداخت 220 ميليون ريال تفاضل ديه را از بيت‌المال صادر کرد و محمدصفر، بامداد چهارشنبه 26 ارديبهشت سال 86 در زندان به دار مجازات آويخته شد.
دستگيري آخرين متهم پرونده
بعد از آن تلاش زيادي براي دستگيري حسن انجام شد تا اينکه چند ماه قبل خانواده ليلا توانستند او را که به طور مخفيانه در شهرستان کاشمر زندگي مي‌کرد شناسايي و با کمک پليس دستگير کنند. هرچند اين مرد يک بار به طور غيابي به قصاص محکوم شده بود اما بعد از دستگيري به اين رأي اعتراض کرد و قاضي گيوکي بعد از بررسي محتويات پرونده آن را از موارد لوث تشخيص داد و حکم به برگزاري مراسم قسامه داد.اين بار نيز خانواده ليلا 50 نفر از بستگان خود را براي مراسم قسامه به دادگاه آوردند که آنها يک به يک قسم خوردند حسن قاتل ليلا است. بعد از مراسم قسامه، واخواهي وکيل متهم به حکم قصاص رد شد و متهم در يک قدمي چوبه دار قرار گرفت.