arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۷۸۵۳۸
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۰۹ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۱
هاآرتص:

اسراییل در مخمصه استراتژیک / تل آویو چگونه در بحث احیای برجام، هم «مخالف توافق» است و هم مخالف «عدم توافق»؟

پس از بیش از یک سال و هشت (و نیم) دور مذاکره بر سر ورود مجدد ایالات متحده به توافق هسته‌ای ایران، به نظر می‌رسد که ایالات متحده، حاضر است بدون هیاهوی غیرضروری، را کنار گذاشته و بپذیرد که در حال حاضر توافق دست یافتنی نیست. راب مالی، فرستاده ویژه جو بایدن در امور ایران روز چهارشنبه در کمیته روابط خارجی سنا گفت: «ما توافقی نداریم... و چشم انداز دستیابی به آن در بهترین حالت، ضعیف است».
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» نوشت: پس از بیش از یک سال و هشت (و نیم) دور مذاکره بر سر ورود مجدد ایالات متحده به توافق هسته‌ای ایران، به نظر می‌رسد که ایالات متحده، حاضر است بدون هیاهوی غیرضروری، را کنار گذاشته و بپذیرد که در حال حاضر توافق دست یافتنی نیست. راب مالی، فرستاده ویژه جو بایدن در امور ایران روز چهارشنبه در کمیته روابط خارجی سنا گفت: «ما توافقی نداریم... و چشم انداز دستیابی به آن در بهترین حالت، ضعیف است».

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: مالی با اشاره به توافق هسته‌ای می‌گوید: «اگر ایران خواسته‌هایی را که فراتر از محدوده برجام است حفظ کند، ما به رد آن‌ها ادامه می‌دهیم و هیچ توافقی وجود نخواهد داشت». مالی که در اسرائیل به نادرست حامی اصلی «توافق سریع به هر قیمتی» خوانده شده، همان کسی است که در یک سال گذشته نه تنها صبر و ملایمت خود را نشان داد بلکه اکنون صادقانه اعتراف کرده است که دورنمای توافق بسیار ضعیف است.

شهادت او در سنا به دنبال تصمیم بایدن، مبنی بر عدم حذف سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت خارجه ایالات متحده، صورت گرفت. پس از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق هسته‌ای در ماه می ۲۰۱۸، و به عنوان بخشی از کمپین "فشار حداکثری" دونالد ترامپ علیه ایران، نام سپاه پاسداران در ۲۰۱۹ به لیست گروه‌های تروریستی اضافه شد.

این سیاست با وجود تبلیغات گسترده، نتایج محسوسی به همراه نداشت و نتوانست رفتار ایران را در منطقه تغییر دهد، به بی‌ثبات کردن حکومت ایران نزدیک نشد و در واقع تولیدات هسته‌ای ایران را با غنی‌سازی ۶۰ درصد اورانیوم با استفاده از سانتریفیوژ‌های پیشرفته‌تر IR-۶ و IR-۸، بدون هیچ نظارتی، تسریع کرد.

توافق هسته‌ای اولیه در سال ۲۰۱۵ ایران را به IR-۱ محدود می‌کرد، سانتریفیوژ‌هایی ابتدایی که بر پایه فناوری‌های عبدالقدیر خان پاکستانی و بر اساس فناوری‌های دهه ۱۹۷۰ آلمان و هلند، در ایران ساخته شد. در توافق اولیه، غنی‌سازی به ۳.۶۷ درصد محدود شده و ایران تا خروج آمریکا از توافق در سال ۲۰۱۹ به آن پایبند بود.

اورانیوم تسلیحاتی باید تا ۹۰ درصد غنی شده و برای تولید بمبی مانند بمب اتمی هیروشیما به ۲۵ کیلوگرم اورانیوم نیاز است. شهادت مالی و تصمیم درباره سپاه پاسداران - هرچند مشخص نیست واشنگتن اصلا به طور جدی به حذف سپاه از لیست سازمان‌های تروریستی فکر کرده باشد – نشان از رویکردی بزرگتر در سیاست است: ایالات متحده هیچ فوریتی در امضای توافق مخصوصا به هر قیمتی، نمی‌بیند. فرانسه، بریتانیا، آلمان، چین یا روسیه، سایر امضاکنندگان توافقنامه ۲۰۱۵ نیز چنین دیدی ندارند.

علاوه بر این، از تابستان گذشته، زمانی که ایالات متحده متوجه توقف ایران در مذاکرات وین شد، به تدریج سرعت خود را کاهش داد. بله، توافق خوب است و بله، توافق ناقص به طور قابل ملاحظه‌ای بهتر از عدم توافق است، زیرا چنین شرایطی می‌تواند منجر به تشدید تنش و محاسبات اشتباه درباره نیات منطقه‌ای ایران شود. اما ایالات متحده با عدم توافق و ایران به عنوان یک "دولت در آستانه هسته‌ای شدن" کنار آمده است.

این نتیجه موردعلاقه ایالات متحده نیست، اما نتیجه‌ای قابل تحمل است. با افزایش منابع تخصیص داده شده برای به چالش کشیدن چین، و با توجه ضرورت کنونی در تقویت اوکراین، ایالات متحده نمی‌تواند و نباید سرمایه سیاسی و اعتبار خود را صرف توافق هسته‌ای با ایران کند، مخصوصا اگر ایرانی‌ها وقت کشی کنند.

این امر اسرائیل را در یک مخمصه استراتژیک قرار می‌دهد، بسته به اینکه ایران چگونه عمل کند. از یک طرف، اسرائیل در رویکرد رسمی خوشحال است که توافقی وجود ندارد. از سوی دیگر، مقامات دفاعی سابق و فعلی اسرائیل خواهان توافق هستند. چگونه تضاد را توضیح دهیم؟ توضیحی ندارد، این نشانه سردرگمی و نبود خط مشی مشخص به جای یک سیاست منسجم است.

برخی از منتقدان معتقدند سیاست اسرائیل در مورد توافق هسته‌ای نوسان داشته و به همین دلیل مملو از تناقضات است. اما اینطور نیست. اگر با صبر و حوصله مواضع اسراییل را دنبال کرده باشید متوجه می‌شوید سیاست اسرائیل تا چه حد واضح و روشن است. اسرائیل همیشه مخالف توافق بوده، اما «مخالف» مفهوم پیچیده‌ای دارد. به طور خلاصه، سیاست کاملاً واضح این است: اسرائیل مخالف توافق بود، اما همچنین مخالف خروج ایالات متحده از توافقی بود، هرچند خودش ایالات متحده را وادار به خروج از توافقی کرد که خودش مخالف آن بود. حالا هم اسرائیل مخالف توافق است، اما همچنین مخالف عدم توافقی است، که خودش مخالف آن باشد.

گیج شدید؟ شاید باید بیشتر توضیح بدهم.

اسرائیل از ابتدا با توافق هسته‌ای مخالف بود، زیرا معتقد بود توافق بدی است. اسرائیل گفت "توافق بهتری" وجود دارد، اما حاضر به انتشار جزییات چنین توافقی نبود. اسرائیل همچنین مخالف وضعیت عدم توافق بود، زیرا آن را به اندازه توافق بد، یا شاید بیش از آن، نامناسب می‌دید. اگر به گذشته برگردیم، اسرائیل با خروج ایالات متحده مخالف می‌‎شد، اگرچه در آن زمان واشنگتن را تشویق کرد که از توافقی که مخالف آن بود خارج شود. اسرائیل به طور طبیعی با تجدید توافق مخالف است، زیرا به همان اندازه توافق اولیه، آن را بد می‌داند که البته با آن هم مخالفت کرده بود.

اما اسرائیل همچنین مخالف عدم توافق است، اگرچه به شدت مخالف توافقی است که همواره با آن مخالفت کرده. شکست در دستیابی به توافق به طور بالقوه اسرائیل را برای رویارویی با ایران تنها خواهد گذاشت. هیچ «ائتلاف سنی-اسرائیلی» واقعی وجود ندارد و صحبت از جبهه اسرائیل، عربستان سعودی و امارات برای رویارویی با ایران، بیش از آنکه یک واقعیت عملی باشد، تخیلی استراتژیک است.

اسرائیل اکنون خود را در این موقعیت می‌بیند: مخالف و هم‌زمان موافق توافق، در حال تهدید ایران در دوره‌ای که هیچ کس در سراسر ظرفیت یک رویارویی جدید در خاورمیانه را ندارد که تا هر سطحی بخواهد آمریکا را درگیر کند. در سنا، جیمز ریش، جمهوری‌خواه در کمیته روابط خارجی، گفت که «اسرائیل قول داده که به پایان مشکل [برنامه هسته‌ای]کمک کند و خواهد کرد. ایران آن را می‌داند و ما هم می‌دانیم.»

مسلما او حسن نیت دارد، اما تناقض اینکه او فکر می‌کند آمریکا از نوع برخورد اسراییل با ایران مصون می‌ماند، زیرا اسرائیل مدام لاف می‌زند که چنین خواهد بود. احتمالاً بزرگترین حماقت سیاست اسرائیل در مورد مسئله ایران هم در همینجاست: اینکه تهدید ایران را منحصر به اسراییل کنیم. زمانی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر بود، ایران را به موضوعی منحصراً اسرائیلی تبدیل کرد. هر روز سخنانی مانند آلمان نازی ۱۹۳۸ داشت: اگر ایران متوقف نشود، جهان در خطر است و اسرائیل نه با مماشات، بلکه با عزم راسخ، راه را پیش خواهد برد.

وقتی جهان، به ویژه ایالات متحده را متقاعد کردید که ایران هسته‌ای یک خطر بزرگ است، و پیوند یک ایدئولوژی آخرالزمانی و انقلابی با سلاح‌های کشتار جمعی فاجعه‌بار خواهد بود، دیگر نمی‌توانید با تمامی اشکال توافق یا راهکار‌های رسیدگی به آن خطر مخالفت کنید، زیرا در پایان، شما تنها خواهید ماند و هیچ کس به آن توجه نخواهد کرد.

نظرات بینندگان