arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۰۹۲۹
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۰۳ - ۰۱ آبان ۱۳۹۱

ما و مذاکره با آمريکا

نويسنده : دکتر داوود هرميداس باوند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 بار ديگر رسانه‌ها خبر و تکذيب مذاکره بين ايران و آمريکا را منتشر کردند که در آستانه انتخابات آمريکا صورت گرفت. به نظر مي‌رسد مادامي که مشکلات و مسائل‌مان را با آمريکا براساس منافع متقابل حل و فصل نکنيم کماکان دچار اين معضلات و مشکلات خاص خودمان خواهيم بود، در هر حال آمريکا نقش بازدارندگي عليه ايران ايفا مي‌کند و در بسياري از موارد امکانات و فرصت‌هايي که ممکن است به نفع ما ايجاد شده باشد به دليل مخالفت و اعمال نفوذ آنها سبب شده ما نتوانيم از آن فرصت‌ها و شرايط استفاده کنيم. به طور مثال درباره انتقال يا ترانزيت نفت و گاز منطقه درياي مازندران به جنوب با وجود اينکه راه کم هزينه‌تر و کوتاه‌تر و امن‌تر بود اما به دليل مخالفت آمريکا باعث شد که راه غرب- راه باکو- جيحان انتخاب شود و ترکيه سود ببرد. يعني اگر اين انتقال خط ترانزيت از طريق درياي مازندران به جنوب انجامد مي‌شد ما هم حق ترانزيت دريافت مي‌کرديم، هم فرصت‌هاي شغلي ايجاد مي‌شد و هم کشورهاي مربوطه به ما وابسته مي‌شدند و جايگاه ژئوپولتيک ما نيز ارتقا پيدا مي‌کرد، يا همين خط ناماکو که قرار است انتقال گاز به اروپا باشد در حال حاضر عراق، قطر و جمهوري‌آذربايجان وارد اين خط شدند در صورتي که ايران پيش از همه محق است ولي به دليل مخالفت‌ها در چنين شرايطي قرار گرفته است.

بنابراين همين نقش مخالفت‌هاي آمريکا باعث شده ما قرابت بيش از اندازه با چين و روسيه داشته باشيم، لذا هر فرصتي که بابت گفت‌و‌گو براي مسائل و مشکلاتمان با آمريکا که نقش اساسي چه در روي پرده و چه در پشت دارد، مي‌تواند به نفع ما باشد.

البته اين موارد بدون سابقه نبوده و در مورد ساير کشورها هم وجود داشته يعني اگر کشورهايي که با هم رابطه ديپلماتيک ندارند مذاکراتي در پشت پرده انجام مي‌دهند و وقتي به نتيجه رسيد به صورت آشکار و يا تعاملات و توافق نويني مطرح مي‌شود ايراد ندارد، به عنوان مثال به رابطه چين و آمريکا مي‌توان اشاره کرد که آمريکا از سال 1949 تا سال 1972 هيچ رابطه‌اي با چين نداشت ولي به دلايل تحولاتي که پيش آمد، شکافي که بين روابط شوروي و چين پديدار شد، منافع آمريکا و چين اقتضا مي‌کرد که مشکلات‌شان را حل کنند و روابط جديد برقرار سازند، لذا مذاکرات به صورت سري از طريق پاکستان و روماني انجام شد و باز هم اين ملاقات سري به واسطه کيسينجر انجام گرفت و وقتي تفاهم پشت پرده تحقق پيدا کرد پس از آن مسافرت رسمي به پکن داشت و يکسري ترتيبات جديد در روابط آمريکا و چين برقرار شد که هر دو از اين رابطه سود بردند بنابراين به نفع کشوري مثل ايران است که مشکلات‌مان را براساس منافع متقابل با آمريکا حل و فصل کنيم و اگر فرصت‌هايي هم پيش مي‌آيد چه در پشت پرده و چه در روي پرده بايد با ديد مثبت به آن نگريسته شود.

دليلي وجود ندارد که مذاکره حتما به نتيجه مثبت منتهي شود مساله تحريم، مساله‌اي است که مدت‌هاي طولاني از سوي شوراي امنيت و همچنين تحريم‌هاي يک‌جانبه مضاعف از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا و ساير کشورها صورت گرفته، بنابراين در خود قطعنامه‌هاي شوراي امنيت و شوراي حکام هم ضمن اينکه تحريم‌ها افزايش پيدا کرد در عين حال بندي وجود داد که تکرار مي‌کند مع‌ذلک راه براي مذاکره و حل و فصل مسالمت‌آميز باز خواهد بود. در صورتي که توافق‌هاي پشت پرده به نتيجه برسد در جريان تحريم‌ها اثرگذار خواهد بود ولي اگر به نتيجه نرسد در هر حال تحريم‌ها روند خاص خودشان را طي مي‌کنند چون هدف از تحريم‌ها آن است که کشوري را وادار کنند که تغييري در وضع موجود ايجاد کند يا تا حدودي به خواست‌ها و درخواست‌هاي جامعه بين‌الملل تمکين کند.

به طور کلي مذاکره براي حل و فصل مسالمت‌‌آميز اختلافات مطابق ماده 33 منشور است که براساس آن اختلافاتي که ادامه آن تهديدي براي صلح و امنيت خواهد بود، دولت‌هاي طرف اختلاف بايد قبل از هرچيز از طريق مذاکره، ميانجيگري، کميسيون تحقيق، کميسيون سارتي، داوري در مقام حل و فصل اختلافشان برآيند بنابراين مذاکره در طول تاريخ همواره به عنوان اولين گام در جهت حل و فصل مسالمت‌آميز اختلافات مطرح بوده لذا مذاکره در هر شکل و شرايطي بايد با ديد مثبت تلقي گردد.

ديپلماسي ايران گاهي به دليل فقدان يک وحدت استراتژيک با نوعي نارسايي مواجه شده و لذا ديپلماسي موفقي نبوده و به همين دليل هم هست که تا به حال با مسائل و مشکلات طي اين سال‌ها مواجه بوده و هستيم.

نظرات بینندگان