arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۲۴۵۰
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۳ - ۱۴ آبان ۱۳۹۱

رسالت: چرا هاشمی رفسنجانی به خاطر نامه به رهبری، محاکمه نشده است؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

روزنامه رسالت در مقاله ای به قلم یکی از هواداران احمدی نژاد، به نقد دو تشکل سیاسی روحانی- جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون - پرداخته و ضمن آن به محاکمه نشدن هاشمی رفسنجانی به خاطر نامه وی بعد از مناظره موسوی - احمدی نژاد اعتراض کرده است.

این در حالی است که هر چه می گذرد، تحقق درستی مفاد و پیش بینی های آن نامه، مشخص تر می گردد.
 

بخشهایی از این مقاله را می خوانید:

*جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز تهران، پس از حزب جمهوری اسلامی، هیئت‌های سیاسی اصلی این کشور بودند.

*جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز تهران، «طبیعی» بودند؛ یعنی، افرادی که بر سر برخی اصول به توافق رسیده بودند مجتمع شدند، و برای تحقق آن اصول، با هم همکاری می‌کردند.

* وقتی هیئت‌های سیاسی، قدری از عمرشان می‌گذرد، اغلب از وضع طبیعی خارج می‌شوند، و «قانون آهنین الیگارشی» بر آنها حاکم می‌شود.

*حفظ «پایه‌گذاران»، یا «بزرگان» هیئت سیاسی، به یک منظور فی‌نفسه تبدیل می‌شود و حتی از اهدافی که هیئت سیاسی از ابتدا برای آن تشکیل شده بود مهم‌تر می‌شود. البته، اغلب هم این توجیه را می‌آورند که حفظ «بزرگان»، برای همان هدف بزرگ است که اهمیت دارد. مراقب باشید گول این جور توجیهات را نخورید.

*ادعای حفظ حرمت بزرگ‌ترها، موجب شد که جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز تهران، پویایی خود را از دست بدهند.

*انتخابات مجلس پنجم، نشان داد که تشکل‌های سیاسی جامعه روحانیت مبارز تهران و مجمع روحانیون مبارز تهران، نتوانسته‌اند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و عملاً نیروهای جدید از گردونه خارج شدند.

*در انتخابات هشتاد و هشت، مجمع روحانیون مبارز، عملاً نابود شد و هزینه عملکرد خام جوان‌ترهای کارگزار و مشارکت را پرداخت، و در انتخابات پیش رو، می‌رود تا جامعه روحانیت مبارز محو و بی‌اثر شود.

* هنوز هم در خط فکری کلی جامعه روحانیت مبارز و اقمار تابعه قرار می‌گیرند، سئوالات بزرگی در مورد رفتار بزرگان این هیئت‌های سیاسی وجود دارد. آنها، گرفتار وضع خاصی از آمبیوالانس و تحیر میان گسیختن و پیوستن هستند.این رفت و آمد میان گسیختن و پیوستن، در سال 1384، موجب یک مهاجرت بزرگ شد و کاندیدای خارج از حزب، اما در خط اصولی حزب، رأی آورد. جوانان، خوشحال بودند و قدیمی‌ترها بیمناک. رهبران هیئت سیاسی روحانیت مبارز، باید این پیام را دریافت می‌کردند و باب تعامل را با جوانان جدا شده می‌گشودند؛ آن طور که بایسته بود، چنین نشد و حتی روندهای ناامید کننده را ادامه دادند.

*نمی‌توان انکار کرد که هم در فروپاشی مجمع روحانیون مبارز و هم در گسیختن جامعه روحانیت مبارز، حرکات شطرنجی جناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی بسیار مؤثر بود. سران هر دو جناح در مقاطعی تصمیم گرفتند که از هم‌خطی خود که گاهی در آن جناح بود و گاهی در این جناح، دفاع کنند، در حالی که در دو مقطع متفاوت، جوانان هر دو جناح، نمی‌توانستند این دفاع خطی را با مواضع اصولی حزب و جناح خود آشتی دهند.

*قانون آهنین الیگارشی در مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز، موجب شد که اعضای قدیمی‌تر، به جای پیگیری، اهداف اصولی هیئت سیاسی، سعی کنند، «ایشان» را اصطلاحاً «نگه دارند»، ولی جوانانی که بنا به مطالعه مواضع اصولی این جناح‌ها جذب شده بودند، نمی‌توانستند حرکات شطرنجی و زیگزاگی «ایشان» را که در بسیاری موارد از خطوط قرمز دو جناح نیز عبور می‌کرد، درک کنند.

*فی‌المثل، نامه مشهور «ایشان»، در بحبوحه بحران عظیم سال هشتاد و هشت، که بی‌پرده، ملت و رهبر کشور را به «آتشفشان» تهدید می‌کرد، برای جوانان اصولگرا این سئوال را ایجاد کرد که چرا هنوز «ایشان» در درون نظام اسلامی و در جامعه روحانیت مبارز تحمل می‌شوند و حتی این سئوال هنوز هم آزار می‌دهد که چرا «ایشان» به دلیل انتشار این نامه، با عنوان «تهدید آشکار امنیت ملی»، مورد تعقیب قضائی قرار نگرفتند، با اینکه معلوم بود که افراد وابسته به ایشان هم، در روند براندازی سال هشتاد و هشت، مداخله آشکاری داشتند.

*کمتر از شش ماه مانده به انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، حزب مؤتلفه اسلامی با «ایشان» ملاقات کرد و عملاً با این اقدام خود، سعی نمود تا «ایشان» را «نگه دارد»، در حالی که همین حزب و همین طور، جامعه روحانیت مبارز، چنین تعامل «نگه دارنده‌ای» را از منتخب برگزیده جوانان سوم تیر دریغ می‌داشتند و می‌دارند. کلاً، دوگانگی مواجهه جامعه روحانیت مبارز، با «ایشان» از یک سوی، و «منتخب سه تیر» از سوی دیگر، یکی از پرسش‌های اصلی ذهن جوانان سوم تیری است.

نظرات بینندگان