arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۲۷۲۸
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۲ - ۱۶ آبان ۱۳۹۱

پوتين گرفتار ميان ملي گراها و مهاجران آسيايي

نويسنده : محمود شوري
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ولاديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه از زمان پا گذاشتن به کرملين هر روز با اعتراضي نو از سوي هموطنانش روبرو شده است. يک روز اعضاي اپوزيسيون به خيابان‌هاي مسکو مي‌آيند تا حضور او در کرملين براي سومين بار را به باد انتقاد بگيرند و روز ديگر ناسيوناليست‌ها با مخالفت با سياست‌هاي مهاجرت پذيري دولت، پوتين را تهديد به بيرون رانده شدن از کرملين مي‌کنند.

روسيه کشوري است که به لحاظ شرايط داخلي در وضعيت پويا و در حال گذاري قرار دارد در حقيقت جامعه سياسي روسيه با انتخاب‌هاي متعددي مواجه است که يکي از آنها مسير تجربه کشورهاي غربي است همان مسيري که غربي‌ها در چند قرن گذشته دنبال کردند.

نگاه اصلي‌اي که پوتين در سياست منطقه اي خود دنبال مي‌کند، به سمت کشورهاي جمهوري شوروي سابق است در توضيح بايد گفت که پوتين از جهات مختلفي به اين جمهوري‌ها توجه دارد، يک بعد آن علاوه برابعاد استراتژيک، بحث پيوندهايي است که اين کشورها مي‌توانند از نظر اقتصادي با روسيه داشته باشند و به نوعي بازار روسيه محسوب شوند براي اينکه روسيه بتواند اين پيوندها را برقرار کند، به نحوي شايد در ذهن پوتين بازگشت به دوران شوروي سابق است که نگاه آنها متوجه مرکز بود و هزينه‌هايي را براي اين مناطق پرداخت مي‌کرد در نتيجه امروزه پوتين نيز قصد دارد تا اين روند را ادامه دهد و براي اين کار بايد هزينه‌هايي را پرداخت کند که يکي از آنها اجازه دادن به مهاجريني از اين کشورهاست که تقاضاي کار در روسيه دارند اين مساله يکي از انتقادهايي بوده که معترضين روسي ملي گرا از پوتين داشتند اما اگر روس‌ها قصد داشته باشند تا برتري خود را حفظ کنند، بايد بتوانند تا به برخي از اين گونه تقاضاها پاسخ گويند.

با توجه به نگرش‌هايي که در دوران رياست جمهوري ديمتري مدودف شاهد بوديم، وي نگرش نرم تري نسبت به پوتين در سطح سياست داخلي و خارجي دنبال مي‌کند. در دوران رياست جمهوري مدودف نيز شاهد برخي از اين اختلاف نظرها ميان پوتين و مدودف بوديم، اما در همان دوران نيز بسياري منتظر بودند که اين اختلاف نظرها ابعاد جدي تري پيدا کند و عملا به جدايي اين دو منجر شود، اما اينگونه نشد و شاهد بوديم که مدودف با اختيار خود از کانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري خودداري کرد و مجددا به قدرت رسيدن پوتين را پذيرفت.

آنچه که به طور تاريخي شاهد بوديم، اين بوده است که دموکرات‌ها و جمهوري خواهان در حوزه سياست خارجي بر موضوعات متفاوتي تمرکز کردند به عبارت ديگر دموکرات‌ها بر مسائلي همچون حقوق بشر و گسترش دموکراسي و آزادي سياسي تاکيد داشتند.

در حالي که نگاه جمهوري خواهان بيشتر نگاه استراتژيک بوده و به برتري استراتژي آمريکا در سطح بين المللي مي‌انديشند طبيعتا اين دو نوع نگاه دو نوع سياست خارجي را نتيجه مي‌دهد اما در شرايط فعلي بعيد به نظر مي‌رسد که اگر هر کدام از کانديداها به قدرت برسند، به اين اصول در سياست خارجي خود نسبت به روسيه بازگردند آنچه که براي هرکدام از اين دو به عنوان رئيس جمهور آمريکا تعيين کننده است، شرايط منطقه اي و بين المللي است که آمريکايي‌ها به دنبال مديريت آن هستند. بنابراين همانطور که بسياري از تحليلگران روسي به اين مساله اذعان داشتند، بعيد است که اتفاق خيلي متفاوتي در نوع روابط آمريکا و روسيه شاهد باشيم يک دليل عدم تفاوت بحث سوريه است که موضوع اختلاف اين دو کشور است و اگر هر کدام از دو کانديدا که به قدرت برسند، نمي‌توانند مسير ديگري غير مسيري که تا به امروز دنبال شده، دنبال کنند. تنها اتفاقي که ممکن است روي دهد اين است که در صورت پيروزي جمهوري خواهان آمريکايي‌ها در مساله سوريه جدي تر وارد شده و شايد تا اندازه اي اختلافات آنها در اين مورد با روسيه جدي تر شود در ساير حوزه‌ها نيز همانند سپردفاع موشکي به نظر مي‌رسد که اين مساله همچنان موضوع اختلاف آمريکا و روسيه باقي بماند و عملا بعيد است که اين مساله به سرانجام مشخصي حداقل در آينده نزديک برسد.

منبع: ديپلماسي ايراني
نظرات بینندگان