entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - مردک
رسیدیم به مهمانخانه کَوَنده، پشت مهمانخانه خانه خانه سوراخ ‌سوراخ مثل لانه جانور، قشلاق ایلات مافی است که هنوز هم این‌جا هستند. ریش‌سفیدان‌شان آمده بودند جلو پول و پیشکش آورده بودند یعنی میرزا محمدخان داده بود. راندیم نیم‌فرسنگی بالاتر از کَوَنده رسیدیم به اردو که حصار است. حصار اول خالصه بود حالا علاءالملک خریده است حالا ملک او است. سراپرده را کنار نهری زده‌اند، درخت بید و غیره دارد، جای باصفایی است. ده حصار خانوار زیاد دارد اما درخت چندان ندارد. مرد و زن زیادی آمده بودند سر راه تماشا.
کد خبر: ۵۴۲۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۸

امروز عید است و سلام است و سرور است... رخت پوشیده آمدم بیرون قدری گردش کرده از شدت سرما رفتیم توی گرم‌خانه... حاجی حیدر آمد، ریش تراشید. بعد رفتیم سردرب شمس‌العماره، امین‌السلطان بود صحبت کردیم. بعد تماشای کوچه را کردیم. مردم رخت نو پوشیده با هم مصافحه می‌کردند. بعد ناهار خوردیم. اعتمادالسلطنه بود روزنامه خواند.
کد خبر: ۵۳۷۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۲

من باز به واسطه قهر درخانه نرفتم... حکیم‌الممالک قهر مرا غنیمت شمرده با شاه سوار شده بود. سهل است. به خدا قسم از نوکری شاه خسته شدم. خیلی میل دارم مدتی آسوده باشم.
کد خبر: ۵۳۲۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۷

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین