arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۸۰۴۰۳
تاریخ انتشار: ۰۱ : ۰۰ - ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۴۸: ۱۵۰۰ میلیون تومان، ضرر یک سال عقب انداختن کار ذوب آهن!

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح قبل از شرفیابی من، علی شیبانی مدیر عامل ذوب آهن پیش من آمده بود. به من گفت: دولت دستور داده است کار ذوب آهن را یک سال عقب بیندازیم، چون برای برنامه های ما دولت پول ندارد. من به کمک کارشناسان فرانسوی حساب کرده ام ضرر این کار ۱۵۰۰ ملیون تومان است ولی جرأت نمیکنم حرفم را به کسی بزنم. من گفتم: برای تو وقت می گیرم که شرفیاب بشوی
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.  
 
«انتخاب» هر شب یادداشت‌های روزنوشت علم را منتشر می‌کند.
 
سه‌شنبه ۱۵ مهر ۱۳۴۸: صبح پس از ملاقات های بی ربط و رسیدگی به کارهای جاری شرفیاب شدم. مدتی در خصوص این که مذاکرات شاهنشاه در آمریکا چه خواهد بود، صحبت شد. تصمیم اتخاذ فرمودند که مسائل اساسی مذاکره در خصوص نفت و اضافه درآمد ایران و نداشتن حقی در بازار نفتی آمریکا .. و همچنین وضع ایران در خلیج فارس و این که دفاع این منطقه باید به عهده ممالک مجاور خلیج فارس باشد و مسائل نظامی و مالی خواهد بود.
 
 صبح قبل از شرفیابی من، علی شیبانی مدیر عامل ذوب آهن پیش من آمده بود. به من گفت: دولت دستور داده است کار ذوب آهن را یک سال عقب بیندازیم، چون برای برنامه های ما دولت پول ندارد. من به کمک کارشناسان فرانسوی حساب کرده ام ضرر این کار ۱۵۰۰ ملیون تومان است ولی جرأت نمیکنم حرفم را به کسی بزنم. من گفتم: برای تو وقت می گیرم که شرفیاب بشوی. هنگام شرفیابی خودم این مطلب را عرض کردم و به عرض رساندم، قبل از رفتن شیبانی از پیش من به این فکر فرو رفته ام که به قرار اشتهار که به حد شیاع رسیده، رئیس... جوجه آمریکایی است. معاون... هم جوجه آمریکایی است... هم که رئیس... است با آمریکایی ها لاس می زند و بی سر و سرّ نیست. نخست وزیر را هم بعضی بدبین ها همین طور می گویند. نکند مجموع اینها دست به دست هم داده باشند که این پروژه بزرگ ملی که به دست روس ها انجام می پذیرد انجام نشود. شاهنشاه خیلی به فکر فرو رفتند. فرمودند: فکر نمی کنم نخست وزیر آمریکایی باشد، ولی شاید دیگران باشند. به علاوه کار خود روس ها هم عقب است. عرض کردم شیبانی می گوید این طور نیست. فرمودند فوری وقت تعیین شود مرا ببیند. عرض کردم: مخارج لوله هم که زیاد شده آن هم به دست مشاورین [آیمگ] IMEG در شرکت نفت این طور شده است. ممکن است مجموع اینها قابل توجه باشد، گو این که من می دانم اینها دزد و پدرسگ هستند ولی ممکن است نظر سیاسی هم داشته باشند. شاهنشاه به فکر عمیقی فرو رفتند. عرض کردم: اینها همه جسارت بود ولی در عالم ایران پرستی و نوکری بدون خدشه [به] شما نمی توانم این مطالب که به ذهنم رسیده است عرض نکنم. باز هم چیزی نفرمودند. من قدری ناراحت شدم ولی به رو نیاوردم... 
 
شام در سفارت انگلیس مهمانی برای پرنسس مارگارت بود. من رفتم، نخست وزیر هم بود، چندتن از وزرا بودند، والاحضرت شمس هم تشریف داشتند. مهمانی بدی نبود. موزیسین های اسکاتلندی آورده بودند. بیچاره به نظرم خیلی عامی و تازه به دوران رسیده vulgar Riche، Nouveau‏ است.
 
پی نوشت:
رئیس شرکت آیمگ یک انگلیسی به نام یان بولر lan‏ ‏Bowler بود که با حمیده عضدی (دختر یدالله عضدی - وزیر خارجه دولت شریف امامی - و از سوی مادر، نوه وثوق الدوله) ازدواج کرده بود. شرکت آیمگ با پشتیبانی علم در هنگامی که نخست وزیر بود به راه افتاد.
نظرات بینندگان