تاریخ گردی با «انتخاب»؛

عکس/ سال ۱۳۱۵؛ رژه ارتش ایران

عکس/ سال ۱۳۱۵؛ رژه ارتش ایران
در روز ۳ شهریور ۱۳۲۰، ابتدا نیرو‌های شوروی از شمال و شرق از زمین و هوا به ایران حمله‌ور شدند و سپس نیرو‌های بریتانیایی نیز از جنوب و غرب حمله کردند و شهر‌های سر راه را یک‌به‌یک به سرعت اشغال کردند و هر دو به سمت تهران حرکت کردند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد. در همان لحظات اولیه حمله، اسمیرنوف، سفیر کبیر شوروی و سر ریدر بولارد، وزیر مختار بریتانیا در منزل رجبعلی منصور، نخست‌وزیر ایران حضور یافته و طی پانویسی، حمله قوای خود را به ایران ابلاغ کردند.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛

عکس/ تصویری کمیاب از استودیو عکاسی در ایران

عکس/ تصویری کمیاب از استودیو عکاسی در ایران
این تصویر مربوط به دهه چهل در شهر رشت است. در این تصویر استودیو پلازا با مدیریت هادی واحدی دیده می‌شود. در آن دوره برای حمل فیلم‌های عکاسی ماشین‌های مخصوصی وجود داشت که این تصویر یکی از نمونه‌های کمیاب آن را نشان می‌دهد.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛

عکس/ سفیر ایران در مسیر باکینگهام

عکس/ سفیر ایران در مسیر باکینگهام
این تصویر متعلق به سال ۱۳۷۸ در لندن است. در این تصویر سفیر ایران در انگلستان، در حال رفتن به سوی کاخ باکینگهام برای دیدار با ملکه انگلستان دیده می‌شود.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛

عکس/۱۸۴ سال قبل؛ ناخدای کشتی در بوشهر

عکس/۱۸۴ سال قبل؛ ناخدای کشتی در بوشهر
این تصویر مربوط به کتاب LA PERSE نوشته لویی دوبو فرانسوی در سال ۱۸۴۲ میلادی است.
روزنامه گردی با «انتخاب»؛

۳ شهریور ۱۳۵۸ در ایران چه خبر بود؟

۳ شهریور ۱۳۵۸ در ایران چه خبر بود؟
روزنامه کیهان در روز ۳ شهریور ۱۳۵۸ در صفحه اول خود به موضوعاتی از جمله تیتر‌های زیر اشاره کرد: -سقز به کنترل ارتش و پاسداران درآمد -خانه‌های خالی از سه شنبه به مردم واگذار می‌شود -امام پیشنهاد تشکیل حزب جهانی مستضعفین را داد -توقف شبانه در ده‌ها خیابان تهران ممنوع شد

یادداشت‌های علم، جمعه ۱۹ آبان ۱۳۵۱

یادداشت‌های علم، جمعه ۱۹ آبان ۱۳۵۱
یادداشت‌های اسدالله علم: شام مهمانی شاهپور غلامرضا بود. برخلاف انتظار ما مهمانی آبرومندی کرده بودند.

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۵۱: شاه گفت مگر دشمن مغز خر خورده!

یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۳۵۱: شاه گفت مگر دشمن مغز خر خورده!
یادداشت‌های اسدالله علم: عرض دوم من هم این بود که ما دشمنی را که در سراشیبی تپه‌های دشت ارژن [موضع گرفته است]، بمباران میکنیم تا نابود شود و بعد ما چترباز در پهنه دشت پیاده کنیم. مگر دشمن مغز خر خورده باشد که در خاک خودش قلل کوه و جنگل‌ها را محل دفاع قرار ندهد و در دامنه صاف کوه مستقر شده باشد که ما به آسانی او را بمباران کنیم و از بین ببریم.

قسمت نهم خاطرات میلسپو: کنترل قیمت‌ها در ایران را برعهده آمریکایی‌ها گذاشتند

قسمت نهم خاطرات میلسپو: کنترل قیمت‌ها در ایران را برعهده آمریکایی‌ها گذاشتند
نخست‌وزیر، وزیر دارایی، شریدان، اعضای هیئت و سفارت، همگی از من انتظار اقدام فوری داشتند. روزنامه‌ها نیز چنین می‌پنداشتند که نمی‌توانم از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنم. بعضی‌ها حتی از من می‌خواستند که اختیارات وسیع و دیکتاتورمآبانه در کشاورزی، صنعت و تجارت مطالبه کنم؛ و تردیدی نبود که اگر چنین می‌خواستم، در آن شرایط به من داده می‌شد.

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۱: پیش بینی‌ای که شاه از دوران نیکسون کرد

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۵۱: پیش بینی‌ای که شاه از دوران نیکسون کرد
یادداشت‌های اسدالله علم: عرض کردم: برنامۀ مالی پنج ساله را که دارید مشخص و معین می‌فرمایید؛ فکر می‌کنم برنامه سیاسی چهار سالۀ آینده هم با انتخاب مجدد نیکسون روشن شد. شاهنشاه از این [ یادآوری] remark من خوششان آمد. فرمودند: همین طور است. وضع دنیا هـم فـرق می‌کند و خواهد کرد. فرمودند: به نظر من دنیا به طرف یک تعادل و صلح جهانی پیش خواهد رفت، چون نیکسون هم قوی است و هم وارد به امور دنیا می‌باشد و هم می‌داند با جبهۀ کمونیست میتوان فقط با اسلحه قدرت کنار آمد و او هم این کار را کرده و می‌کند. بعد از ناهار آخرین جلسهٔ بحث در برنامۀ پنجم بود که تقریباً با سردی و خموشی همگی پایان یافت. بعد هم عکس به یادگار گرفتیم.... 

یادداشت‌های علم، سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۵۱: هویدا از غلطی که کرد، سخت پشیمان شد

یادداشت‌های علم، سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۵۱: هویدا از غلطی که کرد، سخت پشیمان شد
یادداشت‌های اسدالله علم: نخست وزیر که دست راست شاه نشسته بود، دید مدتی است من با شاه صحبت میکنم. خواست خودشیرینی کند، روزنامه‌های صبح را جلوی شاه گذاشت - منظورش این بود که من کمتر با شاه صحبت کنم. ملاحظه فرمودند و یک بار آتش گرفتند، زیرا تمام فرمایشات شاه را غلط نوشته بودند. پرسیدند: مخبرین جراید چرا این طور نوشته‌اند؟ نخست وزیر گفت: البته، البته، آنها را تعقیب میکنم. غافل از این که مخبر جریده‌ای آن جا نبود. فقط وزارت اطلاعات اخبار را داده است و جراید هم نوشته‌اند. نمی‌دانم شاهنشاه می‌دانستند یا نه؟ ولی من دیگر بد جنسی نکردم و چیزی نگفت ولی به هر صورت نخست وزیر از غلطی که کرد سخت پشیمان شد و تا آخر ناهار دیگر اوقات شاه تلخ ماند.
تاریخ گردی با «انتخاب»؛

عکس/ کنفرانس ادبیات فارسی در شوروی

عکس/ کنفرانس ادبیات فارسی در شوروی
از راست نجف دریابندری، منوچهر بزرگمهر، احمد آرام و پرویز ناتل خانلری در کنفرانس زبان فارسی تاجیکستان ـ دهه ۱۳۴۰