طلاق عاطفی پدیدهای خاموش که زندگی را تبدیل به رنجی روزانه برای
زوجین میکند و در جامعه با سرعتی بیش از طلاقهای رسمی رشد میکند.
به گزارش انتخاب، زندگیهایی با ویترین شاد و خوشبخت، درونی عذابآور برای زن و مرد. دلیل
طلاق عاطفی می تواند تغییر افراد بعد از ازدواج یا نداشتن شناخت کافی قبل
از ازدواج باشد، در هر صورت عاملی که افراد را به ادامه چنین زندگی وادار
میکند از اهمیت بالایی برخوردار است.
طلاق عاطفی چیست؟ در
طلاق عاطفی، زن و شوهر بدون اینکه به طور رسمی از هم جدا شوند،عواطف خود
را از هم دریغ کرده و از هم روی بر می تابند. در این فرم زندگی یا طلاق،
نمایی از اعتماد و احساس ناب و بکر اولیه مشاهده نمی شود. زن و مرد با
اینکه در یک خانه و زیر یک سقف زندگی می کنند،با هم غذا می خورند، با هم
کار می کنند، با هم به مسافرت می روند و به اصطلاح همراه هم هستند اما در
اصل دو انسان بیگانه، بی تفاوت و بی احساس نسبت به هم هستند و سر هر
کدامشان به مسائل و امور زندگی خود گرم می شود و به عبارتی دیگر، این افراد
صرفا هم خانه به شمار می روند.
پل هانان، نظریه پرداز و جامعه
شناس، طلاق عاطفی را اولین مرحله در فرآیند طلاق و بیانگر رابطه زناشویی رو
به زوالی میداند که احساس بیگانگی جایگزین آن میشود. به عقیده او زن و
شوهر اگر چه ممکن است با هم بودن را مانند یک گروه اجتماعی ادامهدهند، اما
جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین رفتهاست .
در این
زمینه نامه نیوز با سارا نقوی، روانشناسی که طلاقهای عاطفی را با طراحی
مقیاس، روی روابط عاطفی 200 فرد مزدوج بررسی کرده، گفتگویی انجام داده که
در ادامه می خوانید؛
طلاق عاطفی چه تفاوتی با طلاق رسمی دارد؟در
کل دو نوع طلاق داریم طلاق عاطفی و طلاق رسمی، در طلاق رسمی دو نفر در
دادگاه از یکدیگر جدا میشوند. ولی در طلاق عاطفی زن و مرد به هر دلیلی
(فرزندان ، فرهنگ جامعه و ...) ترجیح میدهند با هم زندگی کنند. شاید در
ظاهر ارتباط خود را خیلی خوب نشان دهند ولی در واقع اینطور نیست. طلاق
عاطفی، پدیده ایست که زوجین زیر یک سقف زندگی میکنند ولی هیچ ارتباط
عاطفی و اعتمادی به هم ندارند، در مراحل آخر روابط جنسی قطع میشود. ارتباط
عاطفی بین این افراد کمتر میشود و احساس عاطفی خو د را کمتر به زبان
میآورند به مرور ارتباط عاطفی، عملی و رفتای بسیار کمتر میشود. این افراد
که یا در ابتدا درست یکدیگر را انتخاب نکردهاند و یا تغییر رفتاری (مانند
خشونت در شوهر) ظاهر شده، نیازهای یکدیگر را تامین و برطرف نمیکنند.
مشکلات ارتباطی باهم دارند و نمیتوانند باهم وقت بگذرانند.
چه عواملی باعث بروز طلاق عاطفی در زوجین میشود؟ممکن
است اول ازدواج یکدیگر را نشناسند که بیشتر در قدیم اینچنین بود، وقتی
وارد زندگی میشدند خانم میدید که فرد متضاد شخصیت خودش است. در این زمان
تحمل زندگی برای خانم سخت است و در عین حال چون از نظر اقتصادی نمیتواند
خود را تامین کند نمیتواند به خانه پدری برگردد. شاهد این هستیم که در
تهران آمار طلاق افزایش پیدا کرده ولی طلاق عاطفی در شهرستانها زیاد است
چون ازدواج میکنند در حالی که نه خانم ونه آقا شناختی از یکدیگر ندارند.
بچه دار میشوند. به خاطر کودک مجبورند که در آن خانه بمانند و آن زندگی را
تحمل کنند و اقدامی برای طلاق گرفتن نمیکنند.
یعنی شرایط اجتماعی افراد هم در طلاق عاطفی تاثیرگذار است؟در
شهرستان ها طلاق عاطفی زیاد است حتی زنان در سنین بالا (شاید 40 یا 50
ساله) که 30 سال است ازدواج کردهاند ولی هیچ ارتباط عاطفی با همسران خود
ندارند ولی به دلیل شرایط مذهبی، شرایط اجتماعی و فرهنگی ترجیح میدهند با
همسر خود زندگی کنند. سنتی که گفته زن باید با لباس سفید به خانه بخت برود و
با کفن بیرون بیاید .
زن و مردی که در خانواده دچار طلاق عاطفی شدهاند در جامعه چطور افرادی خواهندبود؟اجتماع
روی ساختار خانواده است. اجتماع بزرگ به معنی خانواده بزرگ است . وقتی
اجتماعهای کوچک که خانواده هستند از هم بپاشد گویی جامعه ازهم پاشیده
وانگار افرادی به اجتماع میآیند که هیچ ارتباطی با هم ندارند چون ارتباط
عاطفی مختص زن و شوهر نیست. وقتی از نظر عاطفی تامین نمیشویم نمیتوان
بیرون از خانه ارتباط اجتماعی درستی داشت.
این نوع از طلاق چه تاثیری روی کودکان میگذارد؟ بهتر نیست زوجین برای حفظ سلامت فرزند خود طلاق رسمی بگیرند؟در
خانواده بیشترین تاثیر طلاق عاطفی روی کودکان است چون در طلاق رسمی فقط
نیاز عاطفی کودک رفع نمیشود (از سوی یکی از والدین تامین عاطفی می شود)
ولی در خانواده ای که طلاق عاطفی به وقوع پیوسته، مادر و پدر به صورت مداوم
در حال مشاجره هستند و این بحثها و دعوا باعث میشود کودک تحت تاثیر
قراربگیرد. و در این زمان از هر دو طرف تامین عاطفی نمیشود که شرایط سختی
برای کودک خواهدبود. چون والدین دائم دعوا میکنند و زمان رسیدگی به کودک
خود را ندارند. درنتیجه به نظر من طلاق رسمی میتواند سالم تر باشد.
کودکی که در خانوادهای که در آن طلاق عاطفی صورت گرفته بزرگ میشود، دچار چه آسیبهایی خواهدشد؟ کودکانی
که در خانوادههایی که دچار طلاق عاطفی هستند بزرگ میشوند آسیبهای
گوناگونی میبینند که باعث میشود شخصیت ضد اجتماعی پیدا کنند و چون از نظر
عاطفی تامین نمیشوند در سنین بزرگسالی بدون هیچ هیجان و عاطفهای
خواهدبود. این فرد دوست دارد بر علیه همه رفتار کند و به نظر من مهمترین
آسیب، رشد کودکانی بدون عاطفه در این خانوادهها است. کودکان طلاق عاطفی
امکان دارد به طرف اعتیاد کشیدهشوند چون فکر میکنند میتوانند از این
طریق خود را ارضای عاطفی کنند و احتمال دارد خود دچار مشکل که پدر و مادر
شان شوند. به صورتی که ازدواج کنند ولی موفق نباشد و منجر به طلاق عاطفی
شود.
تاثیر اینچنین افرادی وقتی وارد جامعه میشوند چگونه است؟هرکدام
از این کودکان وقتی وارد اجتماع میشوند، میتوانند رو ی مشکلات اقتصادی و
اجتماعی و فرهنگی جامعه اثر بگذارند. اقتصادی به این صورت که خیلیها
روحیه کار ندارند. وقتی در خانهای اینچنین روحیه دارند، در اجتماع هم
نمیتوانند عملکرد خود را نشان دهند. مشکلات فرهنگی هم وقتی ساختار خانواده
از هم بپاشد خود را نشان میدهد.
پس شما می گویید طلاق رسمی از طلاق عاطفی سالمتر است؟در
طلاق رسمی هم یک زندگی از هم میپاشد ولی فرد میتواند بیرون از خانواده
قبلی برای خود زندگی جدیدی تشکیل دهد. ولی فردی که طلاق عاطفی گرفته در
همان خانه زندگی میکند، هیچ گونه ارتباطی هم ندارد و خیلی مشکلات بیشتری
را باید تحمل کند. چون مجبورند یکدیگر را ببینند. فکر کنید شما از یک نفر
بیزار باشید ولی مجبور باشید هر روز ببینید خیلی مخربتر خواهدبود.
آیا راهی هست که افرادی که دچار طلاق عاطفی شدهاند را به زندگی عادی برگرداند؟از
نظر روانشناسی مداخلههایی هست و خانواده درمانی و زوج درمانی برای
برگرداندن افراد به زندگی قبل از طلاق عاطفی هست که باید اجرا شوند. ولی در
طلاقهای رسمی زوج به دادگاه میروند و از آنجا به روانشناس ارجاع
دادهمیشوند اینجا امکان دارد شناسایی شوند و با مشاوره گرفتن از طلاق
عاطفی و رسمی جلوگیری شود. اما در طلاق عاطفی هیچ جایی مراجعه نمیکنند و
خیلی از افراد هم نمیدانند که مشکل از کجاست و چرا به اینجا رسیدهاند و
دوست ندارند کسی متوجه شود به خاطر همین ظاهرسازی میکنند و به روانشناس
رجوع نمیکنند بعضی به حدی میرسد که بهتر است به طلاق رسمی برسد ولی بعضی
هم با زوج درمانی امکان برگشت به ارتباط احساسی و عاطفی را برایشان ایجاد
کنند.
آماری از طلاق عاطفی در ایران وجود دارد؟آمار
رسمی از این طلاقها وجود ندارد چون این افراد به جایی مراجعه نمیکنند که
بگویند دچار طلاق عاطفی شدهاند. ثبت طلاق رسمی در ایران خیلی افزایش
پیداکرده ولی نمیتوانیم بگوییم طلاق عاطفی چه وضعی دارد و لی میتوان گفت
بیشتر طلاقها ابتدا طلاق عاطفی بوده و شیوع طلاق عاطفی در جامعه خیلی زیاد
است.
منبع: نامه نیوز