arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۱۹۸۶۳
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۳ - ۱۶ تير ۱۳۹۲

خطاهاي اقتصادي احمدي‌نژاد چه بود؟

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
غلامرضا تاجگردون، نايب‌رييس كميسيون برنامه و بودجه مجلس و معاون اقتصادي سازمان برنامه و بودجه در دوران اصلاحات، در گفت‌وگو با «اعتماد»، آمارهاي ارائه شده از سوي احمدي‌نژاد در برنامه زنده تلويزيوني را تجزيه و تحليل كرد. تاجگردون برخي از اين آمار‌ها را تكذيب كرد و برخي ديگر را متناقض با ساير گفته‌هاي احمدي‌نژاد دانست. او نسبت به تصميم خطرناك دولت براي صفر كردن بدهي‌ها در پايان دوره دولت دهم هم هشدار داد و با غير واقعي خواندن ادعاي احمدي‌نژاد درباره سرمايه‌گذاري 176 ميليارد دلاري در بخش نفت و گاز، تاكيد كرد: «خيلي راحت مي‌شود با بررسي تراز مالي دولت فهميد كه چنين پولي در صنايع نفت و گاز سرمايه‌گذاري شده يا نه.»

غلامرضا تاجگردون، نايب‌رييس كميسيون برنامه و بودجه مجلس و معاون اقتصادي سازمان برنامه و بودجه در دوران اصلاحات، در گفت‌وگو با «اعتماد»، آمارهاي ارائه شده از سوي احمدي‌نژاد در برنامه زنده تلويزيوني را تجزيه و تحليل كرد. تاجگردون برخي از اين آمار‌ها را تكذيب كرد و برخي ديگر را متناقض با ساير گفته‌هاي احمدي‌نژاد دانست. او نسبت به تصميم خطرناك دولت براي صفر كردن بدهي‌ها در پايان دوره دولت دهم هم هشدار داد و با غير واقعي خواندن ادعاي احمدي‌نژاد درباره سرمايه‌گذاري 176 ميليارد دلاري در بخش نفت و گاز، تاكيد كرد: «خيلي راحت مي‌شود با بررسي تراز مالي دولت فهميد كه چنين پولي در صنايع نفت و گاز سرمايه‌گذاري شده يا نه.»

يكي از نكاتي كه آقاي احمدي‌نژاد در برنامه تلويزيوني عنوان كرد، سرمايه‌گذاري دولت در بخش توليد و مشخصا مسكن مهر بود. درباره دستاوردهاي اين سرمايه‌گذاري توضيح مي‌دهيد؟

ما الان شاهد هستيم كه 54 هزار ميليارد از منابع سيستم بانكي كشور به مسكن مهر رفته و در آنجا قفل شده است. چون اولا بايد بخشي از اين پول را دولت بياورد و بخش ديگر را مردم بياورند، بعد اين مسكن توليد و تحويل مردم داده شود و بعد تازه تكه‌تكه مردم اين پول را به نظام بانكي برگردانند. من نمي‌گويم مسكن مهر نبايد انجام مي‌شد اما نبايد به اين شكل و در اين حجم انجام مي‌شد تا 54 هزار ميليارد تومان پول ما به يك بانك برود و آن بانك را ورشكسته كند و 20 سال بعد اين پول برگردد. در اقتصادي كه شرايط ركود دارد، نبايد با پول اين طور رفتار كرد. من نمي‌گويم مسكن مهر بايد تعطيل مي‌شد، اما بايد بررسي مي‌كرديم كه اين سرمايه‌ها در كدام بخش مي‌تواند اقتصاد ما را از ركود نجات دهد. يعني در كجا‌ها اين پول مي‌توانست سريع خرج شود و با بيشترين منافع و البته سريع برگردد. آقاي رييس‌جمهور يا معاون اول محترم‌شان خيلي راحت مي‌آيند و مي‌گويند كه از زمان حضرت آدم تا الان اينقدر سرمايه‌گذاري نشده است. مهم اين است كه بگوييد بازدهي اين خرج چه بوده است. شما مي‌توانيد بگويد صدهزار ميليارد دلار خرج كرده‌ايد، اما وقتي نرخ رشد اقتصادي كشور منفي است، معلوم است كه بازدهي اين خرج كردن شما چقدر بوده. وقتي اقتصاد ما در شرايط ركود است، بودجه‌هاي عمراني بايد در كجا خرج شوند؟ آيا ما حتما بايد مرتب مدرسه بسازيم؟ يعني چون از روز اول بيست درصد اعتبارات آموزش و پرورش، بودجه‌هاي عمراني بوده، ما هميشه بايد اين بيست درصد را صرف ساختن مدرسه كنيم؟ وقتي ديگر دانش‌آموز ورودي نداريم چرا بايد مرتب مدرسه بسازيم؟

آقاي احمدي‌نژاد گفت كه همه مطالبات كشاورزان از سال 72 تا امروز را پرداخت كرده و الان ديگر طلب كشاورزان ظرف مدت چند روز به آنها پرداخت مي‌شود. نظر شما درباره مطالبات كشاورزان چيست؟

كشاورزان كه معمولا طلبكار نيستند. ولي كشاورزان يك طلب ذاتي دارند كه لازم است درباره‌اش توضيح بدهم. ببينيد طلب و بدهي كشاورزان، با قيمت تعيين مي‌شود. چون قيمت است كه كشاورز را سر پا نگه مي‌دارد. شما ببينيد ما يك بار در سال 83 جشن خودكفايي گندم گرفتيم. اين كار را هم با مكانيسم قيمت توانستيم انجام دهيم. اما از سال بعدش دوباره گندم وارد كردند. ما چه كاري كرديم كه در توليد گندم به

خود كفايي رسيديم؟ ببينيد دو ماه ديگر فصل كاشت گندم در ايران آغاز مي‌شود. ما در سال 82، قبل از اينكه فصل كاشت گندم برسد، به كشاورز اعلام كرديم كه با چه نرخي گندم را مي‌خريم و كشاورز خودش انتخاب كرد كه در زمينش گندم بكارد. مثلا الان قيمت خريد تضميني 720 تومان است. الان اگر بگوييم ما سال آينده مثلا محصول گندم را از كشاورز كيلويي هزار تومان مي‌خريم، او مي‌تواند انتخاب كند كه دو ماه بعد در زمين خود گندم بكارد يا محصولي ديگر. اما اينكه ما پيش از كاشت قيمت اعلام نكنيم و بعد از اينكه كشاورز محصولش را برداشت كرد، مثلا بعد از اينكه محصول برداشت شده هركيلو 900 تومان براي كشاورز تمام شد، ما به او بگوييم حالا محصولت را كيلويي 850 تومان مي‌خريم، اين يعني كشاورز بابت هر كيلو گندم 50 تومان به دولت سوبسيد مي‌دهد و از دولت و اقتصاد كشور طلبكار است. اينكه محصول كشاورزي را كه دستش به هيچ جا بند نيست و گندمش را كاشته، كمتر از بهاي تمام شده از او بخريم و بعد هم بگوييم پولش را به موقع داديم كار درستي نيست. يعني واقعا قرار بود اين پول را هم كه به اندازه هزينه‌ها و بدهي‌هاي كشاورز است، به موقع به او ندهيم؟

اگر دولت بخواهد به قول شما از كشاورزان سوبسيد نگيرد و حق واقعي آنها را بدهد الان بايد با چه قيمتي گندم را از كشاورز بخرد؟

من نمي‌گويم كه الان دولت گندم كشاورز ايراني را به قيمت گندم وارداتي بخرد. ولي همين الان اگر به كشاورز بگوييم به جاي 730 تومان، گندمت را 900 يا هزار تومان مي‌خريم و اين را همين الان قبل از آغاز فصل كاشت، اعلام كنيم، مطمئن باشيد ما دوباره در توليد گندم به خودكفايي خواهيم رسيد. اگر اين كار را بكنيم بين چهار تا پنج ميليارد دلار به نفع كشور خواهد بود. چون ما الان كسري گندم خود را با قيمت هر كيلو 2400 تومان وارد مي‌كنيم. اين قيمت را در هفت ميليون تن گندمي كه وارد كرديم ضرب كنيد و ببينيد چه رقم هنگفتي مي‌شود. من حساب كرده‌ام كه اگر الان گندم را به قيمت كيلويي هزار تومان از كشاورز بخريم، همه اين هفت ميليون تن در داخل كشور توليد مي‌شود و پولي هم كه پرداخت كرده‌ايم بين چهار تا پنج ميليارد دلار كمتر از پولي است كه الان براي تامين گندم هزينه مي‌كنيم.

يكي ديگر از مطالبي كه آقاي احمدي‌نژاد روي آن تاكيد كرد اين بود كه با پرداخت نقدي يارانه‌ها ضريب جيني كاهش پيدا كرد. اين موضوع را تاييد مي‌كنيد؟

درباره ضريب جيني ايشان درست مي‌گويد اما اين كاهش ضريب جيني مستمر نخواهد بود و با اين شيوه پرداخت يارانه‌ها، فقط در يك دوره ضريب جيني كاهش مي‌يابد و بعد دوباره افزايش پيدا خواهد كرد. اين را من با يك مثال براي شما توضيح مي‌دهم. ببينيد مثلا يك نفر در جامعه هر ماه صدهزارتومان درآمد دارد و فرد ديگر هرماه 500 هزارتومان. فرض كنيد نفر اول همه درآمد خود را در طول ماه خرج مي‌كند و نفر دوم نصف درآمد خود را پس انداز مي‌كند. حالا اگر به هر دو نفر ماهانه 20 هزار تومان يارانه بدهيم، نفر اول چون نيازهاي تامين نشده زيادي دارد، همه اين يارانه را نيز خرج خواهد كرد ولي نفر دوم اين مبلغ را به پس‌انداز خود اضافه خواهد كرد. بنابراين در ابتداي كار كمي از فاصله نفر اول و نفر دوم كاسته مي‌شود. اما در ادامه اين پس‌اندازهاي نفر دوم كه در واقع تبديل به سرمايه مي‌شود، كار مي‌كند و اضافه درآمد نفر اول را هم جذب مي‌كند و در واقع بعد از يك دوره، بازهم نفر دوم است كه برنده مي‌شود و اين كاهش ضريب جيني تداوم پيدا نخواهد كرد. ولي اگر از ابتدا به نفر اول 40 هزارتومان يارانه مي‌داديم و به نفر دوم يارانه نمي‌داديم، اين كاهش ضريب جيني تداوم پيدا مي‌كرد. اختلاف نظري هم كه در پرداخت نقدي يارانه‌ها با دولت وجود داشت همين بود و يكي از دلايلي هم كه با آغاز فاز دوم مخالفت كرديم، اين بود كه دولت باز هم مي‌خواست به همه دهك‌ها به طور يكسان يارانه پرداخت كند.

آقاي احمدي‌نژاد از افزايش درآمد سرانه كشور و همچنين افزايش رفاه عمومي در طول دوره دولت خود خبر داد. اين مطلب چقدر صحت دارد؟

اينكه مطلب خاصي نيست. قيمت نفت افزايش پيدا كرده و درآمد ايران از فروش نفت نيز چند برابر شده است. حالا اين دلارهاي نفتي را ضرب در قيمت ريالي آنها بكنيد، مي‌بينيد كه درآمد خيلي افزايش پيدا كرده است. درآمد سرانه هم يعني ميزان درآمد تقسيم بر تعداد افراد جامعه و طبيعي است كه ما هرچه بيشتر نفت بفروشيم و درآمد بيشتري داشته باشيم، درآمد سرانه‌مان بالاتر مي‌رود. درباره رفاه هم شاخص خاصي ارائه نكردند تا درباره صحت يا عدم صحت اين شاخص ما نظر بدهيم.

البته آقاي احمدي‌نژاد، افزايش درآمدهاي نفتي را ناشي از كاهش ارزش دلار دانست و اين موضوع را كه درآمد نفتي دولت‌هاي نهم و دهم معادل درآمد نفتي صد سال اخير ايران بوده، يك تحليل اشتباه دانست.

البته من اين قسمت را خودم نديدم ولي استدلالي كه ايشان دارد احتمالا اين است كه وقتي قيمت نفت بالا رفت، فقط حجم دلار افزايش يافت. اما اولا بايد بدانيم كه برخلاف گفته ايشان، دلار در دنيا ضعيف نشده و اگر هم كمي از قدرتش كاسته شده، اين كاهش خيلي محسوس نيست و قدرت اقتصادي ما به واسطه همين دلارها در دنيا افزايش يافت. خود آقاي احمدي‌نژاد در همين گفت‌وگوي تلويزيوني گفت كه اقتصاد ما در دنيا، طي اين سال‌ها از رتبه 22 به رتبه 17 رسيده است. ايشان بگويد ما براي چه هفدهم شديم؟ آيا غير از اين است كه ما نفت فروختيم و دلارهاي بيشتري گرفتيم؟ پس ما در دنيا ضعيف نشديم و از نظر حجم دلار در دنيا قوي هم شده‌ايم. اما چرا در داخل كشور اقتصادمان ضعيف شد؟ چون اين دلارها را آورديم داخل كشور و با آنها درست كار نكرديم. شما نتوانستيد با اين دلارهايي كه به دست آورده بودي، ارزش پول ملي خودت را بالا ببري. اتفاقا اگر آقاي احمدي‌نژاد اين حرف‌ها را زده باشد، كاملا با ديگر حرف‌هاي خودش تناقض دارد. يعني ما در دنيا اقتصادمان قوي‌تر شده ولي در داخل فقط امسال ارزش پول ملي‌مان يك‌سوم شد و علت آن هم رفتارهاي خودش بود.

ايشان گفت كه دولت‌هاي نهم و دهم در سخت‌ترين شرايط كار كردند. آيا اين درآمدهاي نفتي با دولت‌هاي قبل از ايشان قابل مقايسه است؟

سال 84 كه ايشان دولت را در اختيار گرفت، نفت 28 دلار و فروش ما 24 تا 25 ميليارد دلار بود و در آن شرايط ما رشد اقتصادي شش درصدي داشتيم. اما الان فروش ما از 24 و 25 ميليارد دلار به صد ميليارد دلار رسيده، يعني منابع ما چهار برابر شده، آيا رشد اقتصادي‌مان هم چهار برابر شده است؟



يكي ديگر از حرف‌هايي كه آقاي احمدي‌نژاد گفت اين بود كه در اين دوره حجم واردات افزايش پيدانكرده، بلكه به دليل گران شدن كالا‌ها يا كاهش ارزش دلار، ما پول بيشتري براي همان مقدار واردات پرداخت كرده‌ايم. آيا واقعا ميزان واردات ما در اين دو دولت با دولت‌هاي قبل يكسان بود؟

من از دولت محترم خواهش مي‌كنم اين آماري را كه مي‌گويم منتشر كند تا همه ‌چيز روشن شود. دولت محترم لطف كند و نسبت واردات سه گروه كالا، يعني كالاهاي مصرفي، كالاهاي واسطه‌يي و كالاهاي سرمايه‌يي را از نظر حجم و ارزش در دوره خود منتشر كند و اين سه گروه كالا را با حجم و ارزش واردات همين سه گروه در دوره‌هاي قبل مقايسه كند. ممكن است بگويند از نظر حجم، مثلا اين مقدار تن در دوره‌هاي قبل كالا وارد شده و الان هم همين مقدار كالا وارد كرده‌ايم. اما بياييد بگوييد كه آن حجمي كه قبل از شما وارد مي‌شد چه نوع كالايي بود و شما چه نوع كالايي وارد كرديد. اين ديگر نيازي به آمار هم ندارد، شما خودتان در شهر بچرخيد و ببينيد از ميوه‌يي كه مردم مي‌خورند تا لباسي كه مي‌پوشند همه وارداتي است.

در يك دوره‌يي سهم كالاهاي واسطه‌يي و سرمايه‌يي كه ما وارد مي‌كرديم بالا بود. اما با وارد كردن اين كالاها، توليد در داخل كشور افزايش مي‌يافت. الان از حجم آنها كم شده و به جاي آنها كالاي مصرفي وارد شده است. آقاي رييس‌جمهور اگر مي‌خواهد آمار بدهد، جدولي ارائه كند و بگويد كه در دوازده سال گذشته، ميزان واردات اين سه گروه كالا چگونه بوده. اگر اين آمار را منتشر كنند نيازي به توضيح ما نيست و همه‌چيز روشن مي‌شود. البته خود آقاي احمدي‌نژاد هم به خوبي اين مساله را مي‌داند و به همين دليل فقط درباره حجم كل واردات حرف مي‌زند و جزييات آن را توضيح نمي‌دهد.

يكي از موضوعات ديگري هم كه آقاي احمدي‌نژاد مطرح كرد، چهار برابر شدن سرمايه‌گذاري در بخش نفت و گاز بود. ايشان گفت كه سرمايه‌گذاري‌هاي اين بخش قبل از دولت نهم 46 ميليارد دلار بوده و الان به نزديك 180 ميليارد دلار رسيده است.

من تا قبل از اينكه بودجه سال 92 را ببنديم فكر نمي‌كردم كه اين اندازه به صنعت نفت بلا وارد شده باشد. مگر مي‌شود شما در حوزه نفت و گاز صدو هشتاد ميليارد دلار سرمايه‌گذاري كرده باشيد، بعد توليد نفت ما الان به جاي پنج ميليون بشكه در روز، به دو ميليون و 700 هزار بشكه برسد؟ الان بر اثر تحريم‌ها ما روزانه دو ميليون و 700 تا دوميليون و 800 هزار بشكه توليد داريم كه اگر تحريم‌ها نبود يك ميليون بشكه بيشتر مي‌توانستيم توليد كنيم. اما اگر رقمي كه آقاي احمدي‌نژاد گفت، در نفت سرمايه‌گذاري شده بود الان بايد توان بالفعل ما براي توليد نفت حدود پنج ميليون بشكه در روز باشد. اين عدد 176 ميليون دلار سرمايه‌گذاري به هيچ عنوان نمي‌تواند حقيقت داشته باشد. ايشان وقتي دولت را تحويل گرفت ما روزانه چهار ميليون و 150 هزار بشكه توليد نفت داشتيم و اگر همان روال را حفظ مي‌كرديم و اين سرمايه‌گذاري هم انجام شده بود، الان بايد به مرز پنج ميليون بشكه رسيده باشيم. بنابراين، جدا از همه حرف‌هاي ايشان، اين يك مورد كاملا غيرواقعي است. اصلا دولت تراز مالي دارد و خيلي راحت مي‌شود با بررسي تراز مالي دولت فهميد كه چنين پولي در صنايع نفت و گاز سرمايه‌گذاري شده يا نه.

آقاي احمدي‌نژاد تاكيد كرد كه اين دولت همه بدهي‌هاي خود را صفر كرده و بدون بدهي دولت را به رييس‌جمهوري بعدي تحويل مي‌دهد. درباره اين حرف ايشان توضيح مي‌دهيد؟

ما هفته پيش در جمعي نشسته بوديم و عين اين جملات را كه آقاي احمدي‌نژاد مي‌خواست بگويد، پيش‌بيني كرديم. كاملا مي‌دانستيم كه مي‌خواهد بگويد بدهي دولت من صفر است و به بانك مركزي بدهي ندارم. اما بايد بدانيد در اين شرايط، هيچ رفتاري خطرناك‌تر از رفتار آقاي احمدي‌نژاد و بانك مركزي نيست. اينها 74 هزار ميليارد تومان را با يك حساب‌سازي مي‌خواهند صفر كنند. سوال من از آقاي احمدي‌نژاد اين است كه اگر مي‌شود به اين سادگي بدهي‌هاي دولت را صفر كرد، چرا دو سال پيش اين كار را نكرديد؟ چرا در پايان دولت نهم بدهي‌ها را صفر نكرديد كه وقتي دولت دهم شروع به كار كرد بدهي نداشته باشد؟ يك نفر بايد از آقاي احمدي‌نژاد و بانك مركزي بپرسد كه چرا در سال 90 اين كار را نكرديد؟ آيا پاسخ به جز اين است كه مي‌خواهيد با اين كارتان، دولت بعدي را دچارمشكل كنيد؟ اين چيزي كه با اقدام اخير دولت به پايه پولي كشور اضافه مي‌شود، درست به اندازه پايه پولي فعلي ما است. اين چه رفتاري است كه ايشان با اقتصاد كشور مي‌كند و بعد هم مي‌گويد من بدهي‌ها را پاك مي‌كنم و مي‌روم. اگر راست مي‌گويد، چرا در سال‌هاي قبل بدهي‌ها را پاك نكرد؟ از طرف ديگر من متاسفم كه رييس كل بانك مركزي هم در يك اظهارنظر غيركارشناسي اعلام كرده كه اين تصميم دولت، پولي را جابه‌جا نمي‌كند و مشكلي پيش نمي‌آيد. من از بانك مركزي تعجب مي‌كنم، مگر اين افزايش پايه پولي غير از ترازنامه بانك مركزي در جاي ديگري هم اثر مي‌گذارد؟ خود بانك مركزي كه دارد با اين پايه پولي كار مي‌كند، مي‌گويد پولي جابه‌جا نشده و اين مايه تاسف است. به نظر من يكي از فجيع‌ترين كارهايي كه در آخر دولت آقاي احمدي‌نژاد ممكن است اتفاق بيفتد همين تصميمي است كه گرفته‌اند و مي‌خواهند انجام دهند و بايد جلوي آن گرفته شود. البته اين روش اگر اصلاحات قبلي مورد نيازش انجام شده بود اشكالي نداشت ولي الان مانند اجراي سياست‌هاي تعديل است. آقاي هاشمي در سال 74 به يك روش اين سياست‌ها را اعمال كرد و حالا احمدي‌نژاد هم به روش ديگر دارد همان كار را مي‌كند. اما در سال 82 ما سياست يكسان‌سازي نرخ ارز را در كشور اجرا كرديم و هيچ اتفاقي درجامعه نيفتاد.

ايشان يك نكته ديگر هم گفت و آن اينكه در ابتداي دولت نهم چون قيمت طلا پايين بوده، دولت ايشان صدها تن طلا خريده و ذخيره كرده و الان با افزايش قيمت طلا، سود زيادي نصيب كشور شده است. ايشان اين كار را «زرنگي» دولت خودش دانست. در اين باره هم توضيح مي‌دهيد؟

اين اتفاق افتاده و به زرنگي هم ربطي ندارد. در مقاطع مختلف در كشور اين كار صورت گرفته، يك بار در زمان مرحوم دكتر نوربخش بوده و يك بار هم آقاي شيباني اين كار را كرد و دو ميليارد دلار به نفع كشور شد. در اين دوره هم چندبار اين كار را كردند كه البته برخي جاها ضرر كرديم اما از سرجمع همه اين معاملات سود برديم. اين كارهاي معمول بانك مركزي است. چون مديريت منابع ارزي و مديريت سبد دارايي‌هاي بانك مركزي يعني همين. البته ما به واسطه تحريم‌ها ناگزير بوديم كه منابع خود را به طلا تبديل كنيم. خوش اقبالي هم كه داشتيم و البته ربطي به ما نداشت اين بود كه هند و چين به دليل مسائلي كه در رابطه با امريكا دارند، حجم بالايي از طلاي جهان را خريدند و جمع كردند و به همين دليل قيمت طلا خيلي بالا رفت. حالا هم اميدواريم هند و چين نخواهند اين طلاي خود را در بازار عرضه كنند. چون در آن صورت ما ضرر مي‌كنيم. چون سهم غالب طلاي دنيا در اختيار ما نيست.
نظرات بینندگان