arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۲۵۴۳۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۴ : ۰۹ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۲

روایت رسمی سازمان سیا از عملیات پنهانی برای براندازی مصدق و کودتای 28مرداد

این روایت جنجالی و نسبتا عجیب، تبعات و بازتاب‌های گوناگونی در پی داشت. از یک‌سو بسیاری به دنبال بقیه اسناد رسمی دستگاه امنیت خارجی آمریکا درباره دوران ملی‌شدن صنعت نفت و کودتای 28مرداد در ایران بودند که تا آن زمان ادعا شده بود که عمدا یا سهوا از بین رفته و اثری از آنها باقی نمانده بود. از سوی دیگر، همان روایت منتشر شده...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


بیش از 13سال قبل، در آوریل سال 2000، روزنامه نیویورک‌تایمز گزارش مفصل تازه‌یاب و سابقا به‌کلی سری‌ای را به‌صورت کاغذی و روی پایگاه اینترنتی خود منتشر کرد که روایت ظاهرا رسمی سازمان سی‌‌ای‌‌ای (سیا) از عملیات پنهانی بین‌المللی برای براندازی حکومت دکترمحمد مصدق و کودتای 28مرداد 1332 در ایران بود. این کتاب تاکنون چندبار و توسط چند مترجم و مصحح به فارسی نیز منتشر شده است.


انتشار این روایت جنجالی و نسبتا عجیب، تبعات و بازتاب‌های گوناگونی در پی داشت. از یک‌سو بسیاری به دنبال بقیه اسناد رسمی دستگاه امنیت خارجی آمریکا درباره دوران ملی‌شدن صنعت نفت و کودتای 28مرداد در ایران بودند که تا آن زمان ادعا شده بود که عمدا یا سهوا از بین رفته و اثری از آنها باقی نمانده بود. از سوی دیگر، همان روایت منتشر شده نیز ضمن انتشار وسیع و ترجمه و توزیع چندباره به زبان فارسی، با نظرات مختلف محققانی مواجه شد که ضمن توجه به اهمیت مطالب آن، برخی از موضوعات و جنبه‌های آن را نیز مورد واکاوی، تشکیک و انتقاد قرار دادند. در کنار بررسی و نقادی این گزارش تاریخی- امنیتی، نام نویسنده آن جلب توجه بسیاری کرد. دونالد ویلبر، پروفسور درگذشته دانشگاه پرینستون که به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین و پرکارترین محققان تاریخ، باستان‌شناسی و هنر ایران، افغانستان و جنوب غرب آسیا شناخته شده بود.

تاآن زمان، نام ویلبر عمدتا با تاریخ عملیات پنهانکاری، پنهان‌پژوهی و براندازی گره خورده و برای بسیاری از علاقه‌مندان تاریخ معاصر ایران، گزارش نیویورک‌تایمز به‌عنوان نخستین منبع افشاگر نام ویلبر و جایگاهش در سازمان سیا شناخته می‌شد. غافل از آنکه ویلبر، سال‌ها قبل، در زندگینامه خودنوشت مفصلش، به تفصیل از همکاری‌اش با سیا پرده برداشته بود، ولی این اثر و همین‌طور زندگی و دیگر آثار او کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته بود. دونالد نیوتون ویلبر (2فوریه 1997-14نوامبر 1907)، از سال 1929 و در 21سالگی و همزمان با دریافت مدرک لیسانس خود در رشته مطالعات خاورمیانه از دانشگاه پرینستون، ضمن آغاز به کار حرفه‌ای آکادمیک، وارد فعالیت‌های امنیتی در دفتر خدمات راهبردی شد. این مرکز در واقع سازمانی بود که بعدها با تغییر شکل و گسترش و ادغام با چند موسسه امنیتی دیگر، به سازمان اطلاعات مرکزی/ سیا تبدیل شد. ویلبر بعدا مدرک‌ ام‌اف‌‌ای (دانشوری هنرهای زیبا) و دکترای خود را از همان دانشگاه دریافت کرد و به مرتبه استادی رسید.

ویلبر در طول 89 سال زندگی خود، آثار بسیاری را در حوزه‌های مختلف باستان‌شناسی، تاریخ و هنر مطالعات شرقی و خاورمیانه منتشر کرد، ایران محور اصلی مطالعات او بود. او در فاصله سال‌های 1936 تا 1986 و طی نیم قرن، علاوه بر بیش از 200 مقاله و جزوه دانشگاهی، حدود 20 کتاب نیز منتشر کرد. مهم‌ترین کتاب‌های او از این قرارند: «افغانستان»، «افغانستان، مردم، جامعه و فرهنگش»، «ایران گذشته و حال: از سلطنت تا جمهوری اسلامی»، «ایران معاصر»، «باغ‌های ایرانی و کوشک‌های آن»، «پاکستان دیروز و امروز»، «بناهای پارسه یا کاخ‌های تخت جمشید، تختگاه شاهان ایرانی»، «پاکستان، مردم، جامعه و فرهنگ آن»، «جمهوری متحد عربی مصر، مردم، جامعه و فرهنگ آن»، «446پادشاه»، «سرزمین و مردم سیلان»، «رضاشاه پهلوی، رستاخیز و بازسازی ایران»، «کتاب‌شناسی توصیفی افغانستان»، «ماجراجویی در خاورمیانه: گشت‌و‌گذار و تاخت‌و‌تاز»، «مسجد عتیق شیراز»، «معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانی»، «معماری اسلامی ایران و توران عصر تیموری» (دو جلد، با مشارکت لیزا گولومبک) و «ملت‌های آسیا». «ماجراجویی در خاورمیانه: گشت‌و‌گذار و تاخت‌وتاز/Adventures in the Middle East: Excursions and Incursions» در واقع کتاب زندگینامه خودنوشت ویلبر است که در سال 1984، حدود شش‌سال‌ونیم قبل از درگذشت او توسط انتشارات داروین در پرینستون و در 256صفحه منتشر شد. با وجود شهرت آثار پیشین ویلبر در عرصه مطالعات شرق‌شناسی در غرب، این آخرین کتاب او که در دوران کهنسالی و بازنشستگی‌اش منتشر شد، کمتر شناخته و مورد استفاده محققان واقع شد. مهجور ماندن این کتاب تا جایی بود که حتی با انتشار گزارش ظاهرا رسمی نیز توجه بسیار کمی به آن شد و کمتر کسی به توضیحات و اشارات ویلبر درباره عملیات مرداد 1332، آن هم 14سال قبل از افشا و انتشار گزارش سیا اعتنا کرده بود.

برخی از فصل‌های اتوبیوگرافی ویلبر که با چینشی تقریبا نامتعارف نگارش و تنظیم شده از این قرارند: «سیا ومصر باستان»، «انطاکیه و نخستین سفر من به ایران»، «تهران و پس کرانه ایران»، «راه افغانستان»، «ماه‌عسل در ایران»، «تب شدید در بغداد»، «باستان‌شناسی و جاسوسی»، «دفتر خدمات راهبردی (او‌اس‌اس) و جنگ»، «سیا»، «پاکسازی توسط سیا»، «یاغی‌گری در افغانستان»، «عملیات آژاکس»، «فیل‌ها و ماموریت‌های محرمانه»، «بازی‌های جنگ»، «دوستان و آشنایان» و «زندگی بعد از سیا».


علاوه بر ذکر مقدمات و اشارات مختلف در بخش‌های مختلف، فصل چهاردهم این کتاب (صص 195- 187) مشخصا به عملیات مشترک پنهانی آمریکا و بریتانیا برای براندازی حکومت مصدق، موسوم به عملیات آژاکس اختصاص دارد. ویلبر در این بخش از اتوبیوگرافی خود، به‌طور صریح و مشخص به نقش کلیدی و عمده خود در عملیات مرداد 1332 در ایران پرداخته و ضمن آن، روایت مشهور کرمیت روزولت که به رهبر عملیات کودتا مشهور شده، در کتابش، ضدکودتا، را مورد انتقاد و حتی در برخی موارد آن را مورد تردید قرار داده است.

ویلبر به یاد می‌آورد که در ششم می 1953/ 16اردیبهشت 1332 از نیویورک احضار شد و شش روز بعد با انتقال و استقرار در نیکوزیا، مقر سازمان سیا، آماده شد تا مقدمات عملیات براندازی دولت ایران را برنامه‌ریزی کند. از این به بعد، ویلبر در خارج از ایران و سپس با استقرار پنهانی در ایران، توانست با استفاده از حلقه‌ای از دوستان و آشنایان و همکاران ایرانی و غیرایرانی طی سه‌ماه در کودتا نقش مهمی ایفا کند.

او همچنین از دیدار ویژه خود با محمدرضاشاه، در کاخ مرمر، پس از عملیات آژاکس، یاد می‌کند. دیداری که شاه طی آن از ویلبر و نقش او در براندازی مصدق تشکر ویژه کرده و ویلبر نیز در مقابل از شاه به‌عنوان نماد و جانشین انوشیروان عادل نام برده است.

اگر روایت منتشر شده ویلبر و سیا توسط نیویورک‌تایمز به تحلیل‌وبررسی موضوع پرداخته‌، در اتوبیوگرافی او جزییات شخصی بیشتری از ماجرا به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسد که این مشارکت سرنوشت‌ساز در حوادث منجر به سقوط دولت مصدق، به همراه سخت‌کوشی و پرکاری ویلبر، طی 25سال بعدی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، به همراه برخی دیگر، از جمله پروفسور ریچارد فرای، او را به یکی از محبوب‌ترین و مورد اعتمادترین ایران‌شناسان غربی در چشم مقامات رسمی حکومت وقت ایران تبدیل کرد.

به نظر می‌رسد که ترجمه و انتشار نسخه فارسی زندگینامه خودنوشت ویلبر، می‌تواند کمک جدی به شناخت ویلبر، ایران‌شناسی آمریکایی و گونه‌ای از ایران‌شناسان سنتی غربی که در تعامل با سازمان‌های امنیتی کشورهای خود بودند، باشد.

 * محمدجعفر طبرسی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۸
54
77
ترجمه و انتشار نسخه فارسی زندگینامه خودنوشت ویلبر می تواند بسیار روشنگر باشد و برخی از نقاط کور تاریخ معاصر ایران را بنمایاند منتهی مشروط بر اینکه دستخوش سانسور و یا حتی تغییراتی در متن اصلی نگردد.
نظرات بینندگان